1. Yesterday is an invalid cheque. Tomorrow is a promissory note and today is the only cash you have.
[ترجمه ترگمان]دیروز یک چک نا معتبر است فردا قبض بدهی و امروز تنها پول نقد است
[ترجمه گوگل]دیروز یک چک نامعتبر است فردا اوراق بهادار است و امروز تنها پول نقد شما است
2. The promissory notes were purchased for distribution to investors.
[ترجمه ترگمان]قبض بدهی برای توزیع به سرمایه گذاران خریداری شد
[ترجمه گوگل]اوراق بهادار برای توزیع به سرمایه گذاران خریداری شد
3. Promissory notes and bills of exchange are often guaranteed or endorsed by a third party of financial standing.
[ترجمه ترگمان]یادداشت ها و اسکناس های مبادله معمولا توسط یک شخص ثالث از جایگاه مالی تضمین یا تایید می شوند
[ترجمه گوگل]اسناد و مدارک اوراق بهادار و اوراق بهادار اغلب توسط یک شخص ثالث از وضعیت مالی تضمین شده و یا تایید شده است
4. Instead, it must sell promissory notes, the equivalent of banks' fixed deposits.
[ترجمه ترگمان]در عوض، باید قبض بدهی، معادل بانکی سپرده شده بانک ها را به فروش برساند
[ترجمه گوگل]در عوض، باید صورتحساب های خریداری شده، معادل سپرده های ثابت بانکی را بفروشد
5. Richter also said Steve Adams had signed a promissory note for the $ 50,000.
[ترجمه ترگمان]او همچنین گفت که استیو آدامز یک قبض بدهی ۵۰،۰۰۰ دلاری را امضا کرده است
[ترجمه گوگل]ریشتر همچنین گفت استیو آدامز یک اوراق قرضه را برای 50،000 دلار امضا کرده است
6. Not only this, for the trusted promissory notes of the Bank easily became a form of paper money.
[ترجمه ترگمان]نه تنها این موضوع، زیرا اسکناس های مورد اعتماد بانک به راحتی به شکل پول کاغذی در آمده بود
[ترجمه گوگل]نه تنها این، برای اعتبار های اعتباری اعتباری بانک به راحتی به شکل پول کاغذی تبدیل شد
7. A promissory note is like a post-dated cheque.
[ترجمه ترگمان]قبض بدهی مثل یک چک با تاریخ پست است
[ترجمه گوگل]ضمانت نامه مانند چک چک پس از تاریخ است
8. Labour's promissory notes can not be met by a scale of personal taxation which will become increasingly regressive.
[ترجمه ترگمان]لایحه حزب کارگر نمی تواند با یک مقیاس از مالیات شخصی که به طور فزاینده ای واپس گرایانه خواهد شد، برآورده شود
[ترجمه گوگل]با توجه به مقیاس مالیاتی شخصی که می تواند به طور فزاینده ای رو به زوال باشد، نمی توان با اسناد و مدارک مورد نیاز کارگران مواجه شد
9. More favoured here was the use of promissory notes and bills of exchange in large volume and down to low denominations.
[ترجمه ترگمان]در اینجا، استفاده از سفته و لوایح تبادل در حجم زیاد و پایین به درجات پایین مورد توجه قرار گرفت
[ترجمه گوگل]در این جا بیشتر مورد استفاده قرار گرفت، استفاده از اوراق بهادار و اوراق بهادار در حجم بزرگ و پایین به رقم پایین است
10. Formal short - term receivables documented by a promissory note and a provision for interest.
[ترجمه ترگمان]مطالبات رسمی کوتاه مدت که توسط یک قبض بدهی و یک ماده برای بهره ثبت می شود
[ترجمه گوگل]صورتهای مالی کوتاه مدت که مستند شده توسط یک اسکناس و یک پیش فرض برای بهره
11. A promissory note as used in this Law means a banker's note.
[ترجمه ترگمان]یک قبض بدهی که در این قانون نوشته شده است، اسکناس یک صراف است
[ترجمه گوگل]ضمانتنامه ای که در این قانون استفاده می شود، یک یادداشت بانکی است
12. Purchase of a post-dated bill of exchange or promissory note by a Bank by means of deducting non-accrued interest in advance shall be called a discount.
[ترجمه ترگمان]خرید یک لایحه مربوط به پست و یا قبض بدهی که توسط بانک به وسیله کسر بودجه non به پیش پرداخت شود، تخفیف نامیده خواهد شد
[ترجمه گوگل]خرید یک اوراق بهادار پس از تاریخ و یا صورتحساب از طریق بانک با استفاده از کسر سود غیرقابل اعتبار در پیشبرد، تخفیف نامیده می شود
13. A promissory note is regarded as notes receivable for the payeenotes payable for the maker.
[ترجمه ترگمان]یک قبض بدهی به عنوان سند قابل وصول برای the قابل پرداخت در نظر گرفته می شود
[ترجمه گوگل]ضمانتنامه به عنوان یادداشت های قابل پرداخت برای پرداخت های پرداخت شده برای سازنده محسوب می شود
14. A promissory note is as notes receivable for the payee and notes payable for the maker.
[ترجمه ترگمان]قبض قبض به اندازه یادداشت دریافتنی و یادداشت های قابل پرداخت برای سازنده است
[ترجمه گوگل]ضمانت نامه به عنوان یادداشت های دریافتی برای پرداخت کننده و یادداشت های قابل پرداخت برای سازنده است
15. Yesterday is a cancelled check; tomorrow is a promissory note; today is the only cash you have, so spent it wisely.
[ترجمه ترگمان]دیروز چک لغو شده؛ فردا یک قبض بدهی است؛ امروز تنها پولی است که دارید، بنابراین عاقلانه آن را خرج کردید
[ترجمه گوگل]دیروز یک چک لغو شده است فردا یک ضمانتنامه است امروز تنها پول نقد شما است، پس آن را با عقل صرف کرد