1. to replenish a stock of goods
موجودی کالا را دوباره تکمیل کردن
2. be fruitful and multiply and replenish the earth
(انجیل) پرثمر باش و تکثیر شو و دنیا را پرکن.
3. we need more oil to replenish our pool
برای پر کردن ذخیره ی خود احتیاج به نفت بیشتر داریم.
4. Let me replenish your glass with some more wine.
[ترجمه ترگمان] بذار glass رو پر کنم با شراب بیشتر
[ترجمه گوگل]بگذارید شیشه شما را با برخی از شراب دیگر دوباره پر کنید
5. Allow me to replenish your glass.
[ترجمه ترگمان]اجازه بدهید glass را پر کنم
[ترجمه گوگل]اجازه بدهید که شیشه شما را دوباره پر کنم
6. The fire is going to go out,please replenish it at once.
[ترجمه ترگمان]آتش می خواهد از اتاق بیرون برود، لطفا فوری آن را پر کنید
[ترجمه گوگل]آتش سوزی می رود، لطفا دوباره آن را دوباره پر کنید
7. More vaccines are needed to replenish our stocks.
[ترجمه ترگمان]برای پر کردن ذخایر ما واکسن های بیشتری نیاز است
[ترجمه گوگل]واکسن های بیشتری نیاز دارند تا سهام ما را دوباره پر کنند
8. All creatures need sleep to replenish their energies for the next awakening.
[ترجمه ترگمان]همه موجودات به خواب نیاز دارند تا انرژی خود را برای بیداری بعدی پر کنند
[ترجمه گوگل]همه موجودات به خواب نیاز دارند تا دوباره انرژی خود را برای بیداری بعدی دوباره پر کنند
9. Yet an extra levy on names to replenish it would be highly unpopular.
[ترجمه ترگمان]با این حال، یک مالیات اضافی بر روی نام پر کردن آن، بسیار منفور خواهد بود
[ترجمه گوگل]با این حال یک مجوز اضافی برای نام کاربری برای پر کردن آن بسیار غیرمعمول خواهد بود
10. Replenish coals and chips as necessary.
[ترجمه ترگمان]هر قدر هم که لازم باشد، زغال سنگ و چیپس هم لازم است
[ترجمه گوگل]در صورت لزوم زغال سنگ و تراشه را احیا کنید
11. To replenish the petty cash fund.
[ترجمه ترگمان] تا بودجه ناچیز نقدی رو پر کنم
[ترجمه گوگل]برای بازپرداخت صندوق نقدی کوچک
12. Three hundred thousand tons of cereals are needed to replenish stocks.
[ترجمه ترگمان]سیصد هزار تن غلات برای جبران ذخایر لازم است
[ترجمه گوگل]سه صد هزار تن غلات برای احیای ذخایر لازم است
13. They dig deep in search of mineral deposits to replenish those expended in the last year of growth.
[ترجمه ترگمان]آن ها در جستجوی ذخایر معدنی هستند تا آن هایی که در سال گذشته صرف رشد کرده اند را پر کنند
[ترجمه گوگل]آنها در جستجوی ذخایر معدنی عمیق هستند تا دوباره پر از کسانی که در سال گذشته رشد کرده اند
14. Shortages of food and poor transportation mean that the stores are not able to replenish their shelves as often as they would like to.
[ترجمه ترگمان]کمبود مواد غذایی و حمل و نقل ضعیف به این معنی است که فروشگاه ها قادر به پر کردن قفسه های خود نیستند
[ترجمه گوگل]کمبود مواد غذایی و حمل و نقل ضعیف بدان معنی است که فروشگاه ها نمی توانند قفسه های خود را دوباره پر می کنند همانطور که آنها اغلب دوست دارند