• sciences that study the society of humankind (including history, geography, and economics)
social sciences
انگلیسی به انگلیسی
دیکشنری تخصصی
[حسابداری] علوم اجتماعی
[ریاضیات] علوم اجتماعی
[ریاضیات] علوم اجتماعی
جملات نمونه
1. Social anthropology is one of the social sciences.
[ترجمه ترگمان]انسان شناسی اجتماعی یکی از علوم اجتماعی است
[ترجمه گوگل]انسان شناسی اجتماعی یکی از علوم اجتماعی است
[ترجمه گوگل]انسان شناسی اجتماعی یکی از علوم اجتماعی است
2. The term 'Arts' usually refers to humanities and social sciences.
[ترجمه ترگمان]عبارت هنر معمولا به علوم انسانی و علوم اجتماعی اشاره می کند
[ترجمه گوگل]اصطلاح 'هنر' معمولا به علوم انسانی و علوم انسانی اشاره دارد
[ترجمه گوگل]اصطلاح 'هنر' معمولا به علوم انسانی و علوم انسانی اشاره دارد
3. Her research straddles mathematics and social sciences.
[ترجمه ترگمان]تحقیقات او ریاضی و علوم اجتماعی را در بر می گیرد
[ترجمه گوگل]تحقیقات او در ریاضیات و علوم اجتماعی است
[ترجمه گوگل]تحقیقات او در ریاضیات و علوم اجتماعی است
4. For it permeated the mainstream social sciences books in the 1960s-a decade of exceptional social, cultural and political turbulence.
[ترجمه ترگمان]چرا که در دهه ۱۹۶۰ به جریان اصلی علوم اجتماعی تبدیل شد - یک دهه از اغتشاش اجتماعی، فرهنگی و سیاسی
[ترجمه گوگل]برای آن کتاب های علوم عمومی علوم در دهه 1960 - یک دهه آشفتگی اجتماعی، فرهنگی و سیاسی است
[ترجمه گوگل]برای آن کتاب های علوم عمومی علوم در دهه 1960 - یک دهه آشفتگی اجتماعی، فرهنگی و سیاسی است
5. Utilitarian notions in the social sciences are not enough for even providing a conceptual framework for grasping what actually happens.
[ترجمه ترگمان]مفاهیم utilitarian در علوم اجتماعی برای ارایه یک چارچوب مفهومی برای درک آنچه واقعا اتفاق می افتد کافی نیستند
[ترجمه گوگل]مفاهیم سودمند در علوم اجتماعی به اندازه کافی برای ارائه یک چارچوب مفهومی برای درک آنچه در واقع رخ می دهد کافی نیست
[ترجمه گوگل]مفاهیم سودمند در علوم اجتماعی به اندازه کافی برای ارائه یک چارچوب مفهومی برای درک آنچه در واقع رخ می دهد کافی نیست
6. He has a room allotted in the social sciences department and special arrangements with the university domestic staff.
[ترجمه ترگمان]او یک اتاق اختصاصی در بخش علوم اجتماعی و ترتیبات خاصی با کارکنان داخلی دانشگاه دارد
[ترجمه گوگل]او یک اتاق اختصاص داده شده در بخش علوم اجتماعی و ترتیبات خاصی با کارمندان داخلی دانشگاه دارد
[ترجمه گوگل]او یک اتاق اختصاص داده شده در بخش علوم اجتماعی و ترتیبات خاصی با کارمندان داخلی دانشگاه دارد
7. The social sciences embody a range of sometimes conflicting stances towards the human world.
[ترجمه ترگمان]علوم اجتماعی، گستره ای از مواضع متناقض به سوی دنیای انسان را تشکیل می دهند
[ترجمه گوگل]علوم اجتماعی مفهوم گوناگونی از دیدگاه های متضاد نسبت به دنیای انسانی است
[ترجمه گوگل]علوم اجتماعی مفهوم گوناگونی از دیدگاه های متضاد نسبت به دنیای انسانی است
8. A shortage of teachers trained in social sciences could undermine attempts to introduce compulsory citizenship lessons into schools, campaigners warn.
[ترجمه ترگمان]مبارزان هشدار می دهند که کمبود معلمانی که در علوم اجتماعی دوره دیده اند، می تواند تلاش ها برای معرفی درس های اجباری شهروندی به مدارس را تضعیف کند
[ترجمه گوگل]مبارزات انتخاباتی هشدار می دهند که کمبود معلمان که در علوم اجتماعی آموزش دیده اند در علوم اجتماعی می تواند تلاش برای معرفی درس های شهروندی اجباری در مدارس را تضعیف کند
[ترجمه گوگل]مبارزات انتخاباتی هشدار می دهند که کمبود معلمان که در علوم اجتماعی آموزش دیده اند در علوم اجتماعی می تواند تلاش برای معرفی درس های شهروندی اجباری در مدارس را تضعیف کند
9. It is a crucial postulate underpinning all the social sciences that individuals are related through associations of various kinds.
[ترجمه ترگمان]این یک قیاس منطقی حیاتی است که زیربنای همه علوم اجتماعی است که افراد از طریق انجمن های گوناگون مرتبط هستند
[ترجمه گوگل]این یک قاعده حیاتی است که همه علوم اجتماعی را تحت الشعاع قرار می دهد که افراد از طریق ارتباطات مختلفی مرتبط هستند
[ترجمه گوگل]این یک قاعده حیاتی است که همه علوم اجتماعی را تحت الشعاع قرار می دهد که افراد از طریق ارتباطات مختلفی مرتبط هستند
10. Debates within the social sciences have occupied an intellectual space which has drawn upon both scientific models and the humanities.
[ترجمه ترگمان]مباحثات در علوم اجتماعی، فضایی عقلانی را اشغال کرده اند که به هر دو مدل علمی و علوم انسانی کشیده شده است
[ترجمه گوگل]بحث در علوم اجتماعی فضای فکری را که بر مدل های علمی و علوم انسانی متمرکز شده است، اشغال کرده است
[ترجمه گوگل]بحث در علوم اجتماعی فضای فکری را که بر مدل های علمی و علوم انسانی متمرکز شده است، اشغال کرده است
11. Perhaps even more than is usual in the social sciences, theory is closely related to practice.
[ترجمه ترگمان]شاید حتی بیش از حد معمول در علوم اجتماعی، نظریه ارتباط نزدیکی با عمل داشته باشد
[ترجمه گوگل]شاید حتی بیشتر از معمول در علوم اجتماعی، تئوری نزدیک به عمل باشد
[ترجمه گوگل]شاید حتی بیشتر از معمول در علوم اجتماعی، تئوری نزدیک به عمل باشد
12. The social sciences at this stage had the opposite bias.
[ترجمه ترگمان]علوم اجتماعی در این مرحله دارای گرایش مخالف بودند
[ترجمه گوگل]علوم اجتماعی در این مرحله تعصب مخالف داشت
[ترجمه گوگل]علوم اجتماعی در این مرحله تعصب مخالف داشت
13. Social sciences are poised for a revival in schools but will there be enough qualified staff to teach the subjects?
[ترجمه ترگمان]علوم اجتماعی آماده احیای مدارس هستند، اما پرسنل واجد شرایط کافی برای آموزش این موضوعات وجود دارد؟
[ترجمه گوگل]علوم اجتماعی برای بازسازی در مدارس آمادگی دارند، اما آیا پرسنل به اندازه کافی واجد شرایط برای تدریس به آنها خواهند بود؟
[ترجمه گوگل]علوم اجتماعی برای بازسازی در مدارس آمادگی دارند، اما آیا پرسنل به اندازه کافی واجد شرایط برای تدریس به آنها خواهند بود؟
14. She is the new dean of the Faculty of Social Sciences.
[ترجمه ترگمان]او رئیس جدید دانشکده علوم اجتماعی است
[ترجمه گوگل]او رئیس جدید دانشکده علوم اجتماعی است
[ترجمه گوگل]او رئیس جدید دانشکده علوم اجتماعی است
15. It was the study of history that gave birth to the social sciences.
[ترجمه ترگمان]این مطالعه تاریخ بود که علوم اجتماعی را به دنیا آورد
[ترجمه گوگل]این مطالعه تاریخی بود که به علوم اجتماعی منجر شد
[ترجمه گوگل]این مطالعه تاریخی بود که به علوم اجتماعی منجر شد
پیشنهاد کاربران
علوم اجتماعی
social sciences ( باستانشناسی )
واژه مصوب: علوم اجتماعی
تعریف: شاخه هایی از علوم انسانی که با شناخت کنش یا ذهنیت اجتماعی انسان و پیامدهای آن سروکار دارند
واژه مصوب: علوم اجتماعی
تعریف: شاخه هایی از علوم انسانی که با شناخت کنش یا ذهنیت اجتماعی انسان و پیامدهای آن سروکار دارند
کلمات دیگر: