کنایه از سخت و دشوار گردانیدن آن
کار سخت گرفتن
فرهنگ فارسی
لغت نامه دهخدا
کار سخت گرفتن. [ س َ گ ِ رِ ت َ ] ( مص مرکب ) کنایه از سخت و دشوار گردانیدن آن :
چون لب جو سخت گیرد کار بر هر کس جهان
از برای آب خوردن بایدش دندان سنگ.
چون لب جو سخت گیرد کار بر هر کس جهان
از برای آب خوردن بایدش دندان سنگ.
سلیم ( از آنندراج ).
کلمات دیگر: