کلمه جو
صفحه اصلی

birthing

انگلیسی به فارسی

تولد


انگلیسی به انگلیسی

• process of giving birth

جملات نمونه

1. birthing problems
مسایل زایش

2. The hospital has pioneered the use of birthing pools.
[ترجمه ترگمان]این بیمارستان پیشگام استفاده از استخرهای زایمان است
[ترجمه گوگل]بیمارستان پیشگام استفاده از استخرهای خالی است

3. Women were expendable birthing organisms for the glory of the family.
[ترجمه ترگمان]زنان به خاطر شکوه و شکوه خانواده، موجودات زنده متولد شده بودند
[ترجمه گوگل]زنان برای ارباب خانواده به حیوانات پرورشدهنده نیاز داشتند

4. You've been saying you knew everything about birthing babies. Tell me!
[ترجمه ترگمان]تو داشتی می گفتی که همه چیزو در مورد بچه دار شدن می دونی ! بهم بگو
[ترجمه گوگل]شما گفته بودید همه چیز راجع به نوزادان عادت داشتید به من بگو!

5. The cerebration workers are birthing the foundations for a 28-story building.
[ترجمه ترگمان]کارگران cerebration در حال زایمان پایه های یک ساختمان ۲۸ طبقه هستند
[ترجمه گوگل]کارگران معرفت، پایه های یک ساختمان 28 طبقه را به نمایش می گذارند

6. Birth doulas advise on birthing techniques and serve as the mother's advocate during labor.
[ترجمه ترگمان]زایمان، روش های زایمان را توصیه می کند و به عنوان حامی مادر در طی کار خدمت می کند
[ترجمه گوگل]تولولول ها در مراحل تولد توصیه می کنند و به عنوان مدافع مادر در طول زایمان خدمت می کنند

7. Then she got a call from the birthing suite noting Hailey's weight.
[ترجمه ترگمان]بعد از آن اتاق زایمان که وزن Hailey را دید، تماس گرفت
[ترجمه گوگل]سپس او از مجموعه ختم می شود و وزن Hailey را می بیند

8. A nurse directed us down the hallway to the birthing room.
[ترجمه ترگمان]یک پرستار ما را به طرف اتاق بچه داری راهنمایی کرد
[ترجمه گوگل]پرستار ما را از راهرو به اتاق خزانه داری هدایت کرد

9. Between numbers by the unflappable Ramblers, the stars are birthing new comedy duets.
[ترجمه ترگمان]ستارگان بین اعداد by ramblers، the کمدی جدیدی خلق می کنند
[ترجمه گوگل]ستاره ها بین عددها توسط Ramblers بدون سر و صدا ظاهر می شوند

10. Not for sleeping on, it was stressed, but for direst emergencies only, such as dying, birthing or suspected heart attack.
[ترجمه ترگمان]نه به خاطر خوابیدن، بلکه برای شرایط اضطراری، مانند مردن، زایمان یا حمله قلبی مشکوک
[ترجمه گوگل]نه برای خوابیدن، تأکید شد، اما فقط برای موارد اضطرارآور، مانند مرگ، تولد یا حمله احتمالی قلب

11. Cesarean births are also performed in events of unsafe conditions within the birthing canal.
[ترجمه ترگمان]زایمان Cesarean نیز در شرایط شرایط ناامن در طول کانال زایمان انجام می شود
[ترجمه گوگل]تولد سزارین در حوادث شرایط ناامن در کانال تبخیر نیز انجام می شود

12. Conclusions Improving procreative health education and enhancing health care of birthing age women is the key to control the morbidity rate of cervical erosion.
[ترجمه ترگمان]نتیجه گیری بهبود آموزش بهداشت روانی و افزایش مراقبت های بهداشتی زنان عصر زایمان، کلید کنترل میزان ابتلا به فرسایش رحم است
[ترجمه گوگل]نتیجه گیری بهبود مراقبت های بهداشتی پیشگیرانه و افزایش مراقبت های بهداشتی زنان عادت ماهیانه کلید کنترل میزان بروز فرسایش دهانه رحم می باشد

13. WWF said the discovery is the first indication that this coastline may be their birthing ground.
[ترجمه ترگمان]WWF گفت که این کشف اولین نشانه این است که این خط ساحلی ممکن است به عنوان محل تولد آن ها باشد
[ترجمه گوگل]WWF اعلام کرده است که کشف اولین نشانه این است که این خط ساحلی ممکن است زمینی است که در آن رخ داده است

14. This is merely a bold statement that your time expires with the birthing by the earth.
[ترجمه ترگمان]این فقط یک بیانیه جسورانه است که وقتت با زایمان دنیا به پایان می رسد
[ترجمه گوگل]این فقط یک بیانیه جسورانه است که زمان شما با ختنه توسط زمین پایان می یابد

15. The process of bringing in the nations is a birthing process.
[ترجمه ترگمان]فرآیند آوردن در ملت ها یک فرآیند زایمان است
[ترجمه گوگل]فرایند آوردن ملت ها فرآیند زایمان است


کلمات دیگر: