کلمه جو
صفحه اصلی

chloasma


(پزشکی) لکه ی پوست صورت و دست (در اثر بیماری یا زایمان)

انگلیسی به فارسی

(پزشکی) لکه‌ی پوست صورت و دست (در اثر بیماری یا زایمان)


chloasma


انگلیسی به انگلیسی

• skin spot, brown spot on the skin

جملات نمونه

1. Chloasma nearly always goes away of its own accord when the high levels of circulating hormones return to normal.
[ترجمه ترگمان]زمانی که سطوح بالای هورمون های گردش به حالت عادی باز می گردند، Chloasma تقریبا همیشه از خود دور می شود
[ترجمه گوگل]Chloasma تقریبا همیشه از بین می رود زمانی که سطح بالایی از هورمون های گردش خون به حالت عادی بازگشته است

2. People who get chloasma, pregnancy freckle, butterfly freckle, sunburn, medicine freckle, radiation freckle, age pigment, freckle, pigment deepen, dark yellow, and dry are all appropriate.
[ترجمه ترگمان]افرادی که chloasma، freckle، freckle، آفتاب سوخته، آفتاب سوختگی، freckle، freckle، pigment، freckle، pigment، زرد تیره، و خشک همگی مناسب هستند
[ترجمه گوگل]افرادی که کلاشما، چاقی بارداری، کرم پروانه ای، آفتاب سوختگی، کراتینه پزشکی، کراتولون تابش، رنگدانه های سنی، کرم، رنگدانه عمیق، زرد تیره و خشک، مناسب هستند

3. Various chloasma, cyasma, black spot, sun spot, low-grade peeling spot, various biogliph, anti-sallow, desalinate the low-grade freckle, and those have symptoms of melanin formation.
[ترجمه ترگمان]chloasma مختلف، cyasma، خال سیاه، نقطه خورشید، نقطه peeling کم، biogliph مختلف، نمک زدایی از anti با درجه پایین، و آن هایی که دارای علایم of هستند
[ترجمه گوگل]انواع مختلف کولاسما، سیسما، نقطه سیاه، نقطه خورشید، نقطه خراشیدگی کم، بیوگلیف های مختلف، ضد اسپاسم، اسپری شکمبه کم رنگ، و کسانی که دارای علائم تشکیل ملانین هستند

4. Fleck: Transmissibility aestates, chloasma, sunburn, lead mercury speckle, senile plaque, chromatosis etc.
[ترجمه ترگمان]فلک: transmissibility aestates، chloasma، آفتاب سوختگی، سرب جیوه، پلاک سالخوردگان، chromatosis و غیره
[ترجمه گوگل]تحمل پذیری فلک، کولاسما، آفتاب سوختگی، عطری جیوه سرب، پلاک قدامی، کروماتوز و غیره است

5. Application: Skin bothered by intractable chloasma, sunburn, butterfly rash, cyasma, age pigment and freckle and consequent problems like fleck, color spots, rough skin and dark skin.
[ترجمه ترگمان]کاربرد: پوستی که توسط chloasma intractable، آفتاب سوختگی، خارش پروانه، cyasma، رنگدانه های پوستی و freckle و مشکلات ناشی از freckle نظیر fleck، لکه های رنگ، پوست زبر و پوست تیره ایجاد شده است
[ترجمه گوگل]پوست کاربردی که از طریق کلاآسما، سوزاندن خورشید، بثورات پروانه ای، سایسم، رنگدانه های سنی و چروک، و مشکلات ناشی از آن مانند ناخن، لکه های رنگی، پوست خشن و پوست تیره ناراحت می شود

6. Application: chloasma, butterfly mottling, pigmentation, solar dermatitis, and warts of the middle - and old - aged.
[ترجمه ترگمان]کاربرد: chloasma، mottling پروانه، pigmentation، درماتیت خورشیدی، و زگیل در میانسال و سالخورده
[ترجمه گوگل]کولاسما، پروتز، پروتئین، رنگدانه، درماتیت خورشید و زگیل های میان و سنین

7. Take the spot net spot: freckles, sunburn, chloasma one, dehydrated spot, age spots, dark spots, and moles, granulation, syringoma, flat warts and other skin.
[ترجمه ترگمان]جای تور را بگیرید: freckles، آفتاب سوختگی، chloasma، نقاط کم، خال های تیره و خال های سیاه، granulation، syringoma، warts تخت و دیگر پوست
[ترجمه گوگل]چشمه های نقطه ای خالص، آفتاب سوختگی، کلاواسما یک، نقطه های کم آبی، نقاط سن، نقاط تاریک و مول ها، گرانولیزاسیون، سینگوما، زگیل های صاف و پوست های دیگر را ببینید

8. Removing freckle, Chloasma, age pigment, sunburn, chorioplaque.
[ترجمه ترگمان]از بین بردن کک مکی، Chloasma، pigment، sunburn، آفتاب سوختگی
[ترجمه گوگل]از بین بردن freckle، Chloasma، رنگدانه های سنی، آفتاب سوختگی، chorioplaque

9. Purpose To investigate the curative effect of acupuncture and Chinese medicinal herbs on chloasma.
[ترجمه ترگمان]هدف تحقیق در مورد تاثیر درمانی گیاهان دارویی و دارویی چینی بر روی chloasma
[ترجمه گوگل]هدف بررسی اثرات درمانی طب سوزنی و گیاهان دارویی چینی بر روی کلوزاما

10. These results suggest that in clinic, Liver, Kidney and Spleen are decreasingly important in Differentiation of Zang and Fu(TCM) in chloasma pathogenesis.
[ترجمه ترگمان]این نتایج نشان می دهد که در کلینیک، کبد، کلیه و اسپلین ها در بیماری زایی of و Fu (TCM)در pathogenesis chloasma مهم هستند
[ترجمه گوگل]این نتایج نشان می دهد که در کلینیک، کبد، کلیه و سکته مغزی در تشخیص زنگ و فو (TCM) در پاتوژنز کلاآسما کاهش می یابد

11. It is also fairly common for women to develop the so-called mask of pregnancy—dark splotches known as melasma or chloasma around the eyes and on the upper lip cheeks and forehead.
[ترجمه ترگمان]هم چنین برای زنان بسیار رایج است که ماسک به اصطلاح حاملگی به نام melasma یا chloasma را در اطراف چشم ها و روی گونه ها و پیشانی بالایی پرورش دهند
[ترجمه گوگل]همچنین زنان نسبتا شایع هستند که به اصطلاح ماسک حاملگی-تاریکی که به صورت ملاسما یا کلوزآمیز در اطراف چشم و روی گونه های شکمی و پیشانی شناخته می شود، توسعه یافته است

12. Other skin changes caused by pregnancy hormones may include brownish or yellowish patches on the face called chloasma and a dark line on the midline of the lower abdomen, known as the linea nigra.
[ترجمه ترگمان]دیگر تغییرات پوستی ناشی از هورمون pregnancy ممکن است شامل وصله های قهوه ای یا زرد بر روی صورت به نام chloasma و خط تیره بر روی midline شکم پایینی باشند که به نام the nigra معروف است
[ترجمه گوگل]سایر تغییرات پوستی ناشی از هورمونهای بارداری ممکن است شامل تارهای قهوه ای یا زرد رنگ بر روی چهره ای به نام چولازما و یک خط تیره در وسط خط شکم که به نام lina nigra شناخته می شود باشد

13. Objective To observe the clinical efficacy of herbal andadministration in the treatment of chloasma.
[ترجمه ترگمان]هدف از مشاهده اثربخشی بالینی of گیاهی در درمان chloasma
[ترجمه گوگل]هدف: بررسی اثر بالینی گیاهان دارویی و مداخله در درمان چاقی

14. Conclusion Internal and external administration of herbs are effective for chloasma.
[ترجمه ترگمان]نتیجه گیری مدیریت داخلی و خارجی گیاهان برای chloasma موثر است
[ترجمه گوگل]نتیجه گیری اداره داخلی و خارجی گیاهان برای کلواسما موثر است


کلمات دیگر: