وابسته به عشق (به ویژه عشق شهوانی)، شهوت انگیز، عشقی، عاشقانه، عشق امیز، عشق انگیز
amatory
وابسته به عشق (به ویژه عشق شهوانی)، شهوت انگیز، عشقی، عاشقانه، عشق امیز، عشق انگیز
انگلیسی به فارسی
وابسته به عشق (بهویژه عشق شهوانی)، شهوتانگیز، عشقی
آماتور
انگلیسی به انگلیسی
صفت ( adjective )
• : تعریف: of or concerning physical love or the expression of love.
• مترادف: amorous, erotic
• مشابه: ardent, fervent, fond, impassioned, lovesick, loving, passionate, romantic, tender
• مترادف: amorous, erotic
• مشابه: ardent, fervent, fond, impassioned, lovesick, loving, passionate, romantic, tender
- amatory poetry
[ترجمه ترگمان] شعر amatory
[ترجمه گوگل] شعر عاشقانه
[ترجمه گوگل] شعر عاشقانه
• pertaining to love or lovers; showing love
مترادف و متضاد
affectionate, desirous
Synonyms: admiring, amorous, aphrodisiac, ardent, attracted, devoted, doting, erotic, fervent, fond, languishing, lovesick, loving, passionate, rapturous, romantic, sentimental, tender, wooing, yearning
Antonyms: hateful, unfriendly
جملات نمونه
the amatory poems of Irajmirza
اشعار عشقی ایرج میرزا
1. the amatory poems of irajmirza
اشعار عشقی ایرج میرزا
2. He likes to write amatory poem to the lady he loves.
[ترجمه ترگمان]او دوست دارد شعر amatory را برای خانمی که دوست دارد بنویسد
[ترجمه گوگل]او دوست دارد برای نوشتن شعر و ادبیات به خانمی که دوست دارد بنویسد
[ترجمه گوگل]او دوست دارد برای نوشتن شعر و ادبیات به خانمی که دوست دارد بنویسد
3. Tian Chang City or field is long be amatory end.
[ترجمه ترگمان](تیان آن سیتی)یا زمین بلند مدت است که به پایان می رسد
[ترجمه گوگل]شهر تیان چانگ یا میدان به پایان رسیده است
[ترجمه گوگل]شهر تیان چانگ یا میدان به پایان رسیده است
4. Her amatory affairs; a romantic adventure.
[ترجمه ترگمان]کاره ای amatory؛ یک ماجرای عاشقانه
[ترجمه گوگل]امور اداری او؛ یک ماجراجویی عاشقانه
[ترجمه گوگل]امور اداری او؛ یک ماجراجویی عاشقانه
5. Dandelion's withering and falling is my amatory ending but.
[ترجمه ترگمان]Dandelion پژمرده شده و داره سقوط میکنه
[ترجمه گوگل]ناپدید شدن قورباغه و سقوط من پایان دادن به من است اما
[ترجمه گوگل]ناپدید شدن قورباغه و سقوط من پایان دادن به من است اما
6. Within amatory range, can I also be kind with you?
[ترجمه ترگمان]در محدوده amatory، آیا می توانم با شما مهربان باشم؟
[ترجمه گوگل]در محدوده amatory نیز می توانم با شما مهربان باشم؟
[ترجمه گوگل]در محدوده amatory نیز می توانم با شما مهربان باشم؟
7. Everyone probably treats amatory running after different bar!
[ترجمه ترگمان]احتمالا همه با \"amatory\" رفتار میکنن بعد از یه بار دیگه
[ترجمه گوگل]هر کس احتمالا پس از نوار مختلف در حال کار کردن است
[ترجمه گوگل]هر کس احتمالا پس از نوار مختلف در حال کار کردن است
8. Since love and marriage watch, diversity, their amatory final are also entirely and totally different.
[ترجمه ترگمان]از آنجا که عشق و تماشای ازدواج، تنوع، بازی نهایی آن ها کاملا متفاوت و کاملا متفاوت است
[ترجمه گوگل]از آنجا که تماشای عشق و ازدواج، تنوع و نهایی همکاری آنها کاملا و کاملا متفاوت است
[ترجمه گوگل]از آنجا که تماشای عشق و ازدواج، تنوع و نهایی همکاری آنها کاملا و کاملا متفاوت است
9. Of or concerning homosexual love and desire; amatory.
[ترجمه ترگمان]در مورد علاقه و تمایلات همجنس باز، عشق و علاقه
[ترجمه گوگل]در مورد عشق و تمایل همجنسگرایان آماتور
[ترجمه گوگل]در مورد عشق و تمایل همجنسگرایان آماتور
10. That has belonged to the amatory season be away from we are not far.
[ترجمه ترگمان]این به فصل amatory تعلق دارد که دور از ما نیست
[ترجمه گوگل]که متعلق به فصل amatory است دور از ما دور نیست
[ترجمه گوگل]که متعلق به فصل amatory است دور از ما دور نیست
11. If pining for the object of your affections is your preoccupation, Asawa offers plenty of support here in these amatory plaints.
[ترجمه ترگمان]اگر اشتیاق و علاقه قلبی شما دل مشغولی شما را به خود مشغول داشته باشد، در این amatory plaints از شما پشتیبانی زیادی به دست می آید
[ترجمه گوگل]اگر شما در معرض علاقه خود قرار گیرید، مشغله شماست، Asawa در اینجا در این قصاص متهم کمک زیادی می کند
[ترجمه گوگل]اگر شما در معرض علاقه خود قرار گیرید، مشغله شماست، Asawa در اینجا در این قصاص متهم کمک زیادی می کند
12. The supplementary method of assessing a Grand Prix star's chances is to rate his amatory performance.
[ترجمه ترگمان]روش مکمل ارزیابی شانس یک ستاره بزرگ، سرعت بخشیدن به عملکرد amatory است
[ترجمه گوگل]روش تکمیلی برای ارزیابی شانس ستاره ی بزرگ جایزه ای است که امتیاز او را ارزیابی کند
[ترجمه گوگل]روش تکمیلی برای ارزیابی شانس ستاره ی بزرگ جایزه ای است که امتیاز او را ارزیابی کند
13. Love-stories, therefore, in common with all other forms of amatory excitement, thrill.
[ترجمه ترگمان]بنابراین، داستان های عشق، با تمام اشکال دیگر هیجان، هیجان و هیجان مشترک هستند
[ترجمه گوگل]بنابراین، داستان های عشق، مشترک با تمام اشکال دیگر هیجان آماتور، هیجان است
[ترجمه گوگل]بنابراین، داستان های عشق، مشترک با تمام اشکال دیگر هیجان آماتور، هیجان است
14. Gradually. 10 has been passing away, we have been transferring amatory information as before, but the wing that I give you has also been becoming to molder.
[ترجمه ترگمان]به تدریج ۱۰ در حال گذر بوده است، ما اطلاعات amatory را قبلا منتقل کرده ایم، اما بال که به شما می دهم نیز در حال تبدیل شدن به molder است
[ترجمه گوگل]به تدریج 10 از بین رفته است، ما قبلا اطلاعات شخصی را انتقال داده ایم، اما بال هایی که من به شما داده ام نیز تبدیل شده است
[ترجمه گوگل]به تدریج 10 از بین رفته است، ما قبلا اطلاعات شخصی را انتقال داده ایم، اما بال هایی که من به شما داده ام نیز تبدیل شده است
کلمات دیگر: