تخته گوشت
chopping board
انگلیسی به فارسی
انگلیسی به انگلیسی
• cutting board, plastic or wooden board on which meats and vegetables can be cut
a chopping board is a board that you cut meat and vegetables on.
a chopping board is a board that you cut meat and vegetables on.
جملات نمونه
1. I've got all her cake tins and her chopping board, which still smells very evocatively of her wonderful Wienerschnitzel.
[ترجمه ترگمان]همه قوطی های کیک و تخته دارش را دارم که هنوز بوی very of را می دهد
[ترجمه گوگل]من تمام قلع کیک خود را و هیئت مدیره آن را قطع کرده ام، که هنوز هم بسیار شگفت انگیز از Wienerschnitzel شگفت انگیز است
[ترجمه گوگل]من تمام قلع کیک خود را و هیئت مدیره آن را قطع کرده ام، که هنوز هم بسیار شگفت انگیز از Wienerschnitzel شگفت انگیز است
2. Remove the meat and transfer it to a chopping board. Cut meat into chunks, discarding skin and bones.
[ترجمه ترگمان]گوشت را بردارید و آن را به تخته خرد کردن منتقل کنید گوشت را تکه تکه کرده و پوست و استخوان را کنار بگذارید
[ترجمه گوگل]گوشت را برداشته و آن را به یک هیئت بریدن بریزید برش گوشت را به قطعات، از بین بردن پوست و استخوان ها
[ترجمه گوگل]گوشت را برداشته و آن را به یک هیئت بریدن بریزید برش گوشت را به قطعات، از بین بردن پوست و استخوان ها
3. It leaped off the chopping board, and did several laps of the kitchen before three staff caught it.
[ترجمه ترگمان]از تخته کوب بیرون پرید و قبل از اینکه سه چوب دستش را بگیرند، چند دور از آشپزخانه را گرفت
[ترجمه گوگل]آن را از هیئت مدیره برش برداشت و چندین فضای آشپزخانه را قبل از اینکه سه کارگر آن را بگیرند انجام داد
[ترجمه گوگل]آن را از هیئت مدیره برش برداشت و چندین فضای آشپزخانه را قبل از اینکه سه کارگر آن را بگیرند انجام داد
4. Remove the meat and transfer it to a chopping board.
[ترجمه ترگمان]گوشت را بردارید و آن را به تخته خرد کردن منتقل کنید
[ترجمه گوگل]گوشت را برداشته و آن را به یک هیئت بریدن بریزید
[ترجمه گوگل]گوشت را برداشته و آن را به یک هیئت بریدن بریزید
5. The stove and chopping board were brand - new, and in one corner stood a multicolored feather duster.
[ترجمه ترگمان]بخاری و تخته خرد شده بود، و در گوشه ای جای پر از پر رنگ بود
[ترجمه گوگل]هیئت مدیره اجاق گاز و برش با نام تجاری جدید، و در یک گوشه ایستاده بود پرچم رنگی رنگارنگ
[ترجمه گوگل]هیئت مدیره اجاق گاز و برش با نام تجاری جدید، و در یک گوشه ایستاده بود پرچم رنگی رنگارنگ
6. We should buy a new chopping board.
[ترجمه ترگمان] ما باید یه تخته خرد جدید بخریم
[ترجمه گوگل]ما باید یک هیئت مدیره جدید برش بخریم
[ترجمه گوگل]ما باید یک هیئت مدیره جدید برش بخریم
7. The chopping board is rotten.
[ترجمه ترگمان]خرد شدن تخته پوسیده است
[ترجمه گوگل]هیئت مدیره شکسته شدن فاسد است
[ترجمه گوگل]هیئت مدیره شکسته شدن فاسد است
8. After she'd cleared up lunch she hoisted Ethel's huge ox heart out of its water on to the chopping board.
[ترجمه ترگمان]پس از آن که ناهار را باز کرد، قلب بزرگ آکس را از روی آب بیرون کشید و به تخته برش رساند
[ترجمه گوگل]بعد از اینکه او ناهار را پاک کرد، او را از آب خود به هیئت مدیره برش آورد، و قلب الاغ عتیل را برداشت
[ترجمه گوگل]بعد از اینکه او ناهار را پاک کرد، او را از آب خود به هیئت مدیره برش آورد، و قلب الاغ عتیل را برداشت
9. " The dog attacked rejected mice suggested:" you all get out, if the owner found less meat, some suspects that I ate, then I will become the meat on the chopping board.
[ترجمه ترگمان]\"سگ حمله کرد و گفت:\" اگر صاحب گوشت، گوشت کمتری پیدا کند، بعضی از مظنونین که من می خوردم، گوشت روی تخته خرد شده خواهم شد \"
[ترجمه گوگل]'سگ حمله به ردای موش پیشنهاد کرد: همه شما خارج شدن، اگر صاحب گوشت کمتر یافت، برخی از مظنونین که من خوردم، و سپس من به گوشت در هیئت مدیره برش تبدیل خواهد شد
[ترجمه گوگل]'سگ حمله به ردای موش پیشنهاد کرد: همه شما خارج شدن، اگر صاحب گوشت کمتر یافت، برخی از مظنونین که من خوردم، و سپس من به گوشت در هیئت مدیره برش تبدیل خواهد شد
10. In have penknife, bottle opener, peeler, all - powerful handle, kitchen chopping board!
[ترجمه ترگمان]با قلم تراشی، بطری باز کن کننده، لاک کننده، و همه دسته محکم، تخته سلاخی کردن آشپزخانه!
[ترجمه گوگل]دارای پانکویو، درب بازکن بطری، چاقو، دسته بسیار قدرتمند، هیئت مدیره برش آشپزخانه!
[ترجمه گوگل]دارای پانکویو، درب بازکن بطری، چاقو، دسته بسیار قدرتمند، هیئت مدیره برش آشپزخانه!
11. We have in the past exported all kinds of chopping board, engrain cutting board, salad bowl set, tray, lazy susan, trivet, etc. to Europe.
[ترجمه ترگمان]ما در گذشته همه انواع تخته خرد شده، تخته برش engrain، bowl سالاد، سینی سالاد، سینی، lazy، trivet و غیره را به اروپا صادر کرده ایم
[ترجمه گوگل]ما در گذشته انواع پنل خرد کردن، برش هیئت مدیره، مجموعه کاسه سالاد، سینی، تنسی سوزان، trivet و غیره را به اروپا صادر کردیم
[ترجمه گوگل]ما در گذشته انواع پنل خرد کردن، برش هیئت مدیره، مجموعه کاسه سالاد، سینی، تنسی سوزان، trivet و غیره را به اروپا صادر کردیم
12. Please stir - fry the vegetables spread out on the chopping board.
[ترجمه ترگمان]لطفا سبزیجات را آماده کنید سبزیجات را در تخته سلاخی پخش کنید
[ترجمه گوگل]لطفا هم بزنید - سبزیجات را بر روی تخته خرده بریزید
[ترجمه گوگل]لطفا هم بزنید - سبزیجات را بر روی تخته خرده بریزید
13. There was a half of bason of offwhite barnyard grass flour on the chopping board, it looked like arranging for in advance.
[ترجمه ترگمان]تقریبا نیمی از آرد و علف های هرز و علف هرز را که روی تخته خرد شده بود، پیدا کردند
[ترجمه گوگل]نیمی از فنجان چمن آفتابگردان بیرونی در هیئت مدیره برش، به نظر می رسید که پیش از آن قرار دارد
[ترجمه گوگل]نیمی از فنجان چمن آفتابگردان بیرونی در هیئت مدیره برش، به نظر می رسید که پیش از آن قرار دارد
پیشنهاد کاربران
تخته گوشت . تخته برای خورد کردن
خردکن
تخته خردکن
chopping board ( علوم و فنّاوری غذا )
واژه مصوب: تخته ساطور
تعریف: تخته ای چوبی یا پلاستیکی که بر روی آن مواد غذایی با چاقو یا ساطور خرد میشود
واژه مصوب: تخته ساطور
تعریف: تخته ای چوبی یا پلاستیکی که بر روی آن مواد غذایی با چاقو یا ساطور خرد میشود
کلمات دیگر: