مصونیت سیاست کاری، مصونیت سیاسی
diplomatic immunity
مصونیت سیاست کاری، مصونیت سیاسی
انگلیسی به فارسی
مصونیت سیاستکاری، مصونیت سیاسی
مصونیت دیپلماتیک
انگلیسی به انگلیسی
• legal immunity extended to diplomats in foreign countries
diplomatic immunity is the freedom from legal action and from paying taxes that a diplomat has in the country in which he or she is working.
diplomatic immunity is the freedom from legal action and from paying taxes that a diplomat has in the country in which he or she is working.
جملات نمونه
1. They respected diplomatic immunity as valid.
[ترجمه ترگمان]آن ها به مصونیت دیپلماتیک به عنوان معتبر احترام می گذاشتند
[ترجمه گوگل]آنها مصونیت دیپلماتیک را معتبر می دانستند
[ترجمه گوگل]آنها مصونیت دیپلماتیک را معتبر می دانستند
2. The embassy official claimed diplomatic immunity and was later released.
[ترجمه ترگمان]این مقام سفارت مسئولیت مصونیت دیپلماتیک را بر عهده گرفت و بعدا آزاد شد
[ترجمه گوگل]مقامات سفارت مصونیت دیپلماتیک را پذیرفتند و بعدا آزاد شدند
[ترجمه گوگل]مقامات سفارت مصونیت دیپلماتیک را پذیرفتند و بعدا آزاد شدند
3. The advisers were granted diplomatic immunity.
[ترجمه ترگمان]مشاوران از مصونیت دیپلماتیک برخوردار بودند
[ترجمه گوگل]مشاوران مصونیت دیپلماتیک دریافت کردند
[ترجمه گوگل]مشاوران مصونیت دیپلماتیک دریافت کردند
4. Both are protected by diplomatic immunity.
[ترجمه ترگمان]هر دو توسط مصونیت دیپلماتیک محافظت می شوند
[ترجمه گوگل]هر دو با ایمنی دیپلماتیک محافظت می شوند
[ترجمه گوگل]هر دو با ایمنی دیپلماتیک محافظت می شوند
5. Socially, we benefited from a sort of diplomatic immunity.
[ترجمه ترگمان]از لحاظ اجتماعی، از نوعی مصونیت دیپلماتیک بهره مند بودیم
[ترجمه گوگل]به طور اجتماعی، از نوعی مصونیت دیپلماتیک بهره گرفتیم
[ترجمه گوگل]به طور اجتماعی، از نوعی مصونیت دیپلماتیک بهره گرفتیم
6. Do I have diplomatic immunity working as a foreign teacher?
[ترجمه ترگمان]آیا من مصونیت دیپلماتیک دارم که به عنوان یک معلم خارجی کار می کند؟
[ترجمه گوگل]آیا من مصونیت دیپلماتیک را به عنوان یک معلم خارجی کار می کنم؟
[ترجمه گوگل]آیا من مصونیت دیپلماتیک را به عنوان یک معلم خارجی کار می کنم؟
7. He claimed diplomatic immunity to avoid being arrested.
[ترجمه ترگمان]او ادعا کرد که مصونیت دیپلماتیک برای اجتناب از دستگیری وجود دارد
[ترجمه گوگل]او مصونیت دیپلماتیک را برای جلوگیری از دستگیری اعطا کرد
[ترجمه گوگل]او مصونیت دیپلماتیک را برای جلوگیری از دستگیری اعطا کرد
8. He claims diplomatic immunity to avoid being arrested.
[ترجمه ترگمان]او ادعا می کند که مصونیت دیپلماتیک برای جلوگیری از دستگیری وجود دارد
[ترجمه گوگل]او مصونیت دیپلماتیک را برای جلوگیری از دستگیری ادعا می کند
[ترجمه گوگل]او مصونیت دیپلماتیک را برای جلوگیری از دستگیری ادعا می کند
9. Their personnel would have diplomatic immunity on.
[ترجمه ترگمان]پرسنل آن ها مصونیت دیپلماتیک خواهند داشت
[ترجمه گوگل]پرسنل آنها مصونیت دیپلماتیک دارند
[ترجمه گوگل]پرسنل آنها مصونیت دیپلماتیک دارند
10. The ambassador claimed diplomatic immunity when they arrested him for reckless driving.
[ترجمه ترگمان]سفیر امنیت دیپلماتیک را در زمانی که او را به خاطر رانندگی بی ملاحظه دستگیر کردند، ادعا کرد
[ترجمه گوگل]سفیر، هنگام دستگیری او برای رانندگی بی پروا، مصونیت دیپلماتیک را پذیرفت
[ترجمه گوگل]سفیر، هنگام دستگیری او برای رانندگی بی پروا، مصونیت دیپلماتیک را پذیرفت
11. The police chief said the issue of diplomatic immunity was a government matter, but that the police have sent a preliminary charge sheet recommending that Davis face a murder trial.
[ترجمه ترگمان]رئیس پلیس گفت که مساله مصونیت دیپلماتیک یک مساله دولتی است، اما پلیس یک برگه اتهام اولیه را فرستاده است که توصیه می کند دیویس با یک محاکمه قتل مواجه شود
[ترجمه گوگل]رئیس پلیس گفت که مسئله مصونیت دیپلماتیک یک ماده دولتی است، اما پلیس یک ورق اتهام اولیه را ارسال کرده است که توصیه می کند که دیویس با محاکمه قتل مواجه شود
[ترجمه گوگل]رئیس پلیس گفت که مسئله مصونیت دیپلماتیک یک ماده دولتی است، اما پلیس یک ورق اتهام اولیه را ارسال کرده است که توصیه می کند که دیویس با محاکمه قتل مواجه شود
12. And, despite not having diplomatic immunity, he gave shelter to some people in his own home.
[ترجمه ترگمان]و علی رغم نداشتن مصونیت دیپلماتیک، به برخی از مردم خانه خود پناه داد
[ترجمه گوگل]و علیرغم داشتن مصونیت دیپلماتیک، او بعضی از مردم را در خانه خودش پناه داد
[ترجمه گوگل]و علیرغم داشتن مصونیت دیپلماتیک، او بعضی از مردم را در خانه خودش پناه داد
13. The ambassador enjoys diplomatic immunity.
[ترجمه ترگمان]سفیر از مصونیت دیپلماتیک برخوردار است
[ترجمه گوگل]سفیر از مصونیت دیپلماتیک برخوردار است
[ترجمه گوگل]سفیر از مصونیت دیپلماتیک برخوردار است
14. He has diplomatic immunity.
[ترجمه ترگمان]اون مصونیت دیپلماتیک داره
[ترجمه گوگل]او دارای ایمنی دیپلماتیک است
[ترجمه گوگل]او دارای ایمنی دیپلماتیک است
15. He did not have to pay his speeding fine because he pleaded diplomatic immunity.
[ترجمه ترگمان]او مجبور نبود جریمه نقدی اش را بپردازد زیرا او مصونیت دیپلماتیک خود را درخواست کرده بود
[ترجمه گوگل]او مجبور نبود که جریمه بزرگی را پرداخت کند، زیرا او مصونیت دیپلماتیک را می خواست
[ترجمه گوگل]او مجبور نبود که جریمه بزرگی را پرداخت کند، زیرا او مصونیت دیپلماتیک را می خواست
کلمات دیگر: