نقص مادرزادی
birth defect
انگلیسی به فارسی
انگلیسی به انگلیسی
• imperfection or problem that is present from birth (such as a missing limb, etc.)
جملات نمونه
1. The parents are seeking compensation for birth defects caused by the drug.
[ترجمه ترگمان]والدین به دنبال جبران نقص های مادرزادی ناشی از این دارو هستند
[ترجمه گوگل]والدین به دنبال جبران نقایص ناشی از مواد مخدر هستند
[ترجمه گوگل]والدین به دنبال جبران نقایص ناشی از مواد مخدر هستند
2. Some birth defects are linked to smoking during pregnancy.
[ترجمه ترگمان]برخی از نقص های مادرزادی مربوط به سیگار کشیدن در دوران بارداری هستند
[ترجمه گوگل]برخی از نقص های تولد در هنگام بارداری به سیگار کشیدن مرتبط است
[ترجمه گوگل]برخی از نقص های تولد در هنگام بارداری به سیگار کشیدن مرتبط است
3. All lambs are checked for birth defects when they are born.
[ترجمه ترگمان]وقتی به دنیا می آیند همه لمب ها برای نقص های مادرزادی چک می شوند
[ترجمه گوگل]وقتی که آنها متولد می شوند، همه بره ها برای نقص های زایمان بررسی می شوند
[ترجمه گوگل]وقتی که آنها متولد می شوند، همه بره ها برای نقص های زایمان بررسی می شوند
4. There was no positive evidence that any birth defects had arisen as a result of Vitamin A intake.
[ترجمه ترگمان]هیچ مدرک مثبتی وجود نداشت که نشان دهد هر گونه نقص تولد در نتیجه جذب ویتامین A بوجود آمده است
[ترجمه گوگل]هیچ شواهد مثبت وجود نداشت که هر گونه نقص در هنگام تولد ناشی از مصرف ویتامین A بود
[ترجمه گوگل]هیچ شواهد مثبت وجود نداشت که هر گونه نقص در هنگام تولد ناشی از مصرف ویتامین A بود
5. The drug has been shown to cause birth defects.
[ترجمه ترگمان]این دارو برای ایجاد نقص های مادرزادی نشان داده شده است
[ترجمه گوگل]نشان داده شده است که این دارو نقایص مادرزادی را ایجاد می کند
[ترجمه گوگل]نشان داده شده است که این دارو نقایص مادرزادی را ایجاد می کند
6. Scientific evidence demonstrates that smoking can cause birth defects.
[ترجمه ترگمان]شواهد علمی نشان می دهند که سیگار کشیدن می تواند موجب نقص های مادرزادی شود
[ترجمه گوگل]شواهد علمی نشان می دهد که سیگار کشیدن می تواند نقایص مادرزادی را ایجاد کند
[ترجمه گوگل]شواهد علمی نشان می دهد که سیگار کشیدن می تواند نقایص مادرزادی را ایجاد کند
7. They also claim that fluoride potentially causes birth defects.
[ترجمه ترگمان]آن ها همچنین ادعا می کنند که فلورید به طور بالقوه باعث نقص های مادرزادی می شود
[ترجمه گوگل]آنها همچنین ادعا می کنند که فلوراید به طور بالقوه باعث نقص های زایمان می شود
[ترجمه گوگل]آنها همچنین ادعا می کنند که فلوراید به طور بالقوه باعث نقص های زایمان می شود
8. Early reports of birth defects l inked to the Gulf War syndrome have been disproved, Whitesides said.
[ترجمه ترگمان]Whitesides گفت که گزارش های اولیه از نقص های مادرزادی در رابطه با سندروم جنگ خلیج رد شده است
[ترجمه گوگل]Whitesides گفت، گزارش های اولیه از نقص های زایمان به سندرم جنگ خلیج فارس رد شد
[ترجمه گوگل]Whitesides گفت، گزارش های اولیه از نقص های زایمان به سندرم جنگ خلیج فارس رد شد
9. They have other drastic consequences, including birth defects and strange behavior problems.
[ترجمه ترگمان]آن ها عواقب جدی دیگری از جمله نقص های مادرزادی و مشکلات رفتاری عجیب دارند
[ترجمه گوگل]آنها عواقب شدید دیگری دارند، از جمله نقص های زایمان و مشکلات رفتاری عجیب و غریب
[ترجمه گوگل]آنها عواقب شدید دیگری دارند، از جمله نقص های زایمان و مشکلات رفتاری عجیب و غریب
10. Birth defect: Genetic or trauma - induced abnormality present at Birth.
[ترجمه ترگمان]نقص تولد: ناهنجاری ژنتیکی و یا ناهنجاری القا شده در تولد
[ترجمه گوگل]نقص در تولد اختلال ژنتیکی یا تروما ناشی از تولد است
[ترجمه گوگل]نقص در تولد اختلال ژنتیکی یا تروما ناشی از تولد است
11. Results The incidence of birth defect E had no increase compared with former three years.
[ترجمه ترگمان]نتایج رویداد نقص های مادرزادی در مقایسه با سه سال گذشته هیچ افزایشی نداشت
[ترجمه گوگل]نتایج: میزان بروز نقص E تولد در مقایسه با سابقه سه ساله افزایش نیافته است
[ترجمه گوگل]نتایج: میزان بروز نقص E تولد در مقایسه با سابقه سه ساله افزایش نیافته است
12. The high birth defect ( BD ) ratio of Chinese newborn children affected the population quality.
[ترجمه ترگمان]نرخ رشد بالا (BD)برای کودکان متولد شده چینی بر کیفیت جمعیت تاثیر گذاشت
[ترجمه گوگل]نسبت ناباروری بالا (BD) نوزادان نوزاد چینی بر کیفیت جمعیت تاثیر گذاشت
[ترجمه گوگل]نسبت ناباروری بالا (BD) نوزادان نوزاد چینی بر کیفیت جمعیت تاثیر گذاشت
13. My exam revealed a birth defect.
[ترجمه ترگمان]امتحان من یک نقص تولد را نشان داد
[ترجمه گوگل]امتحان من یک نقص تولد را نشان داد
[ترجمه گوگل]امتحان من یک نقص تولد را نشان داد
14. Congenital —— a birth defect that is not inherited.
[ترجمه ترگمان]ناهنجاری های مادرزادی که به ارث نرسیده است
[ترجمه گوگل]مادرزادی - نقص مادرزادی است که به ارث نمی رسد
[ترجمه گوگل]مادرزادی - نقص مادرزادی است که به ارث نمی رسد
15. It is thought that the right-handed molecule produced the therapeutic effect but the left-handed molecule produced the birth defects.
[ترجمه ترگمان]تصور می شود که مولکول راست دست اثر درمانی تولید می کند اما مولکول دست چپ دارای نقص های مادرزادی می باشد
[ترجمه گوگل]تصور می شود که مولکول دست راست اثرات درمانی را تولید می کند، اما مولکول دست چپ، نقایص زایمان را تولید می کند
[ترجمه گوگل]تصور می شود که مولکول دست راست اثرات درمانی را تولید می کند، اما مولکول دست چپ، نقایص زایمان را تولید می کند
پیشنهاد کاربران
نقص مادرزادی، اختلال مادرزادی، ناهنجاری های مادرزادی، نقص مادر زادی
کلمات دیگر: