چیوی
chivy
انگلیسی به فارسی
انگلیسی به انگلیسی
• chase or hunt; hunting cry
scurry; maneuver or secure gradually
scurry; maneuver or secure gradually
جملات نمونه
1. Don't chivy that car along, it's dangerous!
[ترجمه ترگمان]از این ماشین پیاده نشو، خطرناک است!
[ترجمه گوگل]این ماشین را به هم نزنید، خطرناک است!
[ترجمه گوگل]این ماشین را به هم نزنید، خطرناک است!
2. Don't speak loudly, chivy and scrap in the dorm or canteen.
[ترجمه ترگمان]با صدای بلند حرف نزن، chivy و scrap در خوابگاه یا قمقمه
[ترجمه گوگل]با صدای بلند، چاقو و ضایعات در خوابگاه و یا غذاخوری صحبت نکنید
[ترجمه گوگل]با صدای بلند، چاقو و ضایعات در خوابگاه و یا غذاخوری صحبت نکنید
3. You should chivy the boy into finishing his homework in half an .
[ترجمه ترگمان]تو باید بچه رو مجبور کنی که homework رو نصف کنه
[ترجمه گوگل]شما باید پسر را به اتمام تکالیف خود در نیمه
[ترجمه گوگل]شما باید پسر را به اتمام تکالیف خود در نیمه
4. I must chivy my servant up a bit every day.
[ترجمه ترگمان]هر روز باید خدمتکار خود را از دست بدهم
[ترجمه گوگل]باید بنده ی من هر روز کمی بخوابم
[ترجمه گوگل]باید بنده ی من هر روز کمی بخوابم
5. Each carried a whip and flaming torch with which to chivy both mortal offenders and recalcitrant gods.
[ترجمه ترگمان]هر کدام یک مشعل و مشعل فروزان را باخود حمل می کردند که هر دو مقصر و خدایان سرکش بودند
[ترجمه گوگل]هر یک مشعل شلاق و شعله ور را حمل می کرد که هر دو خدایان فانی و خدایان نابالغ را می کشیدند
[ترجمه گوگل]هر یک مشعل شلاق و شعله ور را حمل می کرد که هر دو خدایان فانی و خدایان نابالغ را می کشیدند
6. And by rights this week's G-20 summit ought to be an occasion for Mr. Obama to chide and chivy European leaders, in particular, into pulling their weight.
[ترجمه ترگمان]و از سوی حقوق این اجلاس سران G - ۲۰ باید مناسبتی برای آقای اوباما باشد تا به طور خاص رهبران اروپایی را به طور خاص مورد سرزنش قرار دهد تا وزن خود را کاهش دهد
[ترجمه گوگل]به موجب این حقوق، این اجلاس G-20 این هفته باید برای منافع آقای اوباما باشد و به ویژه برای جلوگیری از این که وزنشان را کاهش دهد، رهبر اروپائی است
[ترجمه گوگل]به موجب این حقوق، این اجلاس G-20 این هفته باید برای منافع آقای اوباما باشد و به ویژه برای جلوگیری از این که وزنشان را کاهش دهد، رهبر اروپائی است
کلمات دیگر: