(بررسی پدیده های زیست شناسی از راه به کار گیری روش های علم فیزیک) زیست فیزیک، بیوفیزیک
biophysics
(بررسی پدیده های زیست شناسی از راه به کار گیری روش های علم فیزیک) زیست فیزیک، بیوفیزیک
انگلیسی به فارسی
(بررسی پدیدههای زیستشناسی از راه بهکارگیری روشهای علم فیزیک) زیست فیزیک، بیوفیزیک
انگلیسی به انگلیسی
اسم ( noun )
مشتقات: biophysical (adj.), biophysically (adv.), biophysicist (n.)
مشتقات: biophysical (adj.), biophysically (adv.), biophysicist (n.)
• : تعریف: (used with a sing. verb) the branch of biology in which the principles and methods of physics are applied to the study of biological forms and processes.
• branch of science concerned with the application of physical methods and principles to biological problems
biophysics is the science which explains biology by using the laws of physics.
biophysics is the science which explains biology by using the laws of physics.
جملات نمونه
1. Biophysics is certainly able to cast significant light on processes occurring within living cells.
[ترجمه ترگمان]Biophysics قطعا قادر به ایجاد نور قابل توجه در فرآیندهایی است که درون سلول های زنده رخ می دهند
[ترجمه گوگل]بیوفیزیک مطمئنا قادر است که نورهای قابل توجهی در فرایندهای موجود در سلولهای زنده ایجاد کند
[ترجمه گوگل]بیوفیزیک مطمئنا قادر است که نورهای قابل توجهی در فرایندهای موجود در سلولهای زنده ایجاد کند
2. Consciousness cannot be excluded anymore from biophysics, although the difficulties of such an extension should not be underestimated. There are claims that inconsequential epiphenomenon.
[ترجمه ترگمان]Consciousness را نمی توان از biophysics حذف کرد، اگر چه مشکلات چنین افزایشی نباید دست کم گرفته شوند ادعاهایی وجود دارند که بی اهمیت جلوه می کنند
[ترجمه گوگل]آگاهی از بیوفیزیک دیگر نمی تواند محروم شود، گرچه مشکلات چنین پیشرفتی نباید دست کم گرفته شود ادعا می شود که epiphenomenon نامفهوم است
[ترجمه گوگل]آگاهی از بیوفیزیک دیگر نمی تواند محروم شود، گرچه مشکلات چنین پیشرفتی نباید دست کم گرفته شود ادعا می شود که epiphenomenon نامفهوم است
3. These interdisciplinary programs include, for example, biophysics, geophysics, and astrophsics.
[ترجمه ترگمان]این برنامه های میان رشته ای عبارتند از: for، biophysics، geophysics و astrophsics
[ترجمه گوگل]این برنامه های بین رشته ای شامل، بعنوان مثال، بیوفیزیک، ژئوفیزیک و آستروفیزیک است
[ترجمه گوگل]این برنامه های بین رشته ای شامل، بعنوان مثال، بیوفیزیک، ژئوفیزیک و آستروفیزیک است
4. Professor Saltzman discusses the biophysics of the circulatory system.
[ترجمه ترگمان]پروفسور Saltzman درباره biophysics سیستم گردش خون بحث می کند
[ترجمه گوگل]پروفسور سلزمان بیوفیزیک سیستم گردش خون را مورد بحث قرار می دهد
[ترجمه گوگل]پروفسور سلزمان بیوفیزیک سیستم گردش خون را مورد بحث قرار می دهد
5. He is the founder of China's biophysics, radiobiology, cosmobiology and has made important contributions to China's life science and manned space program, read the statement.
[ترجمه ترگمان]او بنیانگذار of، radiobiology، cosmobiology است و کمک های مهمی به علوم زیستی زندگی چین و برنامه فضایی با سرنشین داشته است
[ترجمه گوگل]او بنیانگذار بیوفیزیک چین، رادیوئیولوژی، کیهان شناسی است و سهم مهمی را در علم زندگی در چین و برنامه فضایی منحصر به فرد ساخته است
[ترجمه گوگل]او بنیانگذار بیوفیزیک چین، رادیوئیولوژی، کیهان شناسی است و سهم مهمی را در علم زندگی در چین و برنامه فضایی منحصر به فرد ساخته است
6. Health physics (also known as biophysics) is devoted to studying the effects of radiation human beings and other living organisms.
[ترجمه ترگمان]فیزیک بهداشتی (که به نام biophysics نیز شناخته می شود)به مطالعه تاثیرات موجودات زنده و دیگر موجودات زنده اختصاص داده شده است
[ترجمه گوگل]فیزیک سلامت (همچنین به عنوان بیوفیزیک شناخته می شود) به بررسی اثرات اشعه انسان و دیگر موجودات زنده اختصاص دارد
[ترجمه گوگل]فیزیک سلامت (همچنین به عنوان بیوفیزیک شناخته می شود) به بررسی اثرات اشعه انسان و دیگر موجودات زنده اختصاص دارد
7. She is doing biophysics.
[ترجمه ترگمان] اون داره \"biophysics\" رو انجام میده
[ترجمه گوگل]او بیوفیزیک است
[ترجمه گوگل]او بیوفیزیک است
8. He specializes in biophysics.
[ترجمه ترگمان]اون توی biophysics تخصص داره
[ترجمه گوگل]او متخصص در بیوفیزیک است
[ترجمه گوگل]او متخصص در بیوفیزیک است
9. Glaser switched his area of research from bubble chambers and cosmic rays to molecular biology and biophysics.
[ترجمه ترگمان]گلاسر area خود را از اتاق های حباب و اشعه های کیهانی به زیست شناسی مولکولی و biophysics تغییر داد
[ترجمه گوگل]گلاسر منطقه تحقیق خود را از اتاق های حباب و اشعه کیهانی به زیست شناسی مولکولی و بیوفیزیک تغییر داد
[ترجمه گوگل]گلاسر منطقه تحقیق خود را از اتاق های حباب و اشعه کیهانی به زیست شناسی مولکولی و بیوفیزیک تغییر داد
10. In 1987 he became director of the new Molecular Membrane Biology Department at the MPI of Biophysics in Frankfurt.
[ترجمه ترگمان]در سال ۱۹۸۷ مدیر دپارتمان بیولوژی مولکولی جدید در MPI of در فرانکفورت شد
[ترجمه گوگل]در سال 1987 مدیر بخش جدید زیست شناسی غشای مولکولی در MPI بیوفیزیک در فرانکفورت شد
[ترجمه گوگل]در سال 1987 مدیر بخش جدید زیست شناسی غشای مولکولی در MPI بیوفیزیک در فرانکفورت شد
11. One of the most exciting developments in modern times has been the birth of biophysics.
[ترجمه ترگمان]یکی از هیجان انگیزترین پیشرفت ها در دوران مدرن، تولد of بوده است
[ترجمه گوگل]یکی از تحولات هیجان انگیز در دوران مدرن تولد بیوفیزیک است
[ترجمه گوگل]یکی از تحولات هیجان انگیز در دوران مدرن تولد بیوفیزیک است
12. Biophysical Society encourages development and dissemination of knowledge in biophysics.
[ترجمه ترگمان]جامعه Biophysical توسعه و انتشار دانش در biophysics را مورد تشویق قرار می دهد
[ترجمه گوگل]انجمن بیوفیزیک، توسعه و انتشار دانش در بیوفیزیک را تشویق می کند
[ترجمه گوگل]انجمن بیوفیزیک، توسعه و انتشار دانش در بیوفیزیک را تشویق می کند
کلمات دیگر: