کلمه جو
صفحه اصلی

chlorinate


(شیمی) کلر زدن به، کلرین دار کردن، کلرینه کردن، اغشته کردن باکلر، با کلر ترکیب شدن

انگلیسی به فارسی

آغشته کردن با کلر، با کلر ترکیب شدن


انگلیسی به انگلیسی

فعل گذرا ( transitive verb )
حالات: chlorinates, chlorinating, chlorinated
مشتقات: chlorination (n.), chlorinator (n.)
(1) تعریف: to combine or treat with chlorine.

(2) تعریف: to disinfect (water) with chlorine.

• disinfect with chlorine; add chlorine; treat with chlorine
when people chlorinate water, for example in a swimming pool, they disinfect it by putting chlorine into it.

جملات نمونه

1. Water should be regularly chlorinated in public swimming baths to keep it pure.
[ترجمه ترگمان]آب باید به طور منظم در حمام شنا عمومی آب رود تا آن را پاک نگه دارد
[ترجمه گوگل]آب باید به طور منظم در حمام عمومی کلر شود تا آن را خالص نگه دارد

2. Chlorinated phenols: Phenol agents are generally unsuitable for food use as they exhibit high odour characteristics and other undesirable effects.
[ترجمه ترگمان]فنول ها فنول ها: عوامل فنول به طور کلی برای مصرف غذا نامناسب هستند چون آن ها ویژگی های بو بالایی و اثرات نامطلوب دیگر را از خود نشان می دهند
[ترجمه گوگل]فنول کلر شده عوامل فنول به طور کلی برای استفاده از مواد غذایی نامناسب هستند چرا که آنها ویژگی های بوی بالا و سایر اثرات نامطلوب را نشان می دهند

3. Could anything in chlorinated water be more exotic, more thrilling, more significant than that?
[ترجمه ترگمان]ایا چیزی در آب کلر زده بود که از آن عجیب تر و جالب تر باشد، مهم تر از آن؟
[ترجمه گوگل]آیا چیزی در آب کلر می تواند عجیب و غریب تر، هیجان انگیز تر، بیشتر از آن مهم باشد؟

4. Is the swimming pool chlorinated?
[ترجمه ترگمان]استخر استخر کلر زده؟
[ترجمه گوگل]آیا استخر شناور چیده شده است؟

5. Coastal cetaceans not only pick up chlorinated hydrocarbons, but also accumulate other industrial pollutants such as heavy metals.
[ترجمه ترگمان]cetaceans ساحلی نه تنها هیدروکربن های کلرینه را انتخاب می کنند بلکه آلاینده های صنعتی دیگری مثل فلزات سنگین را نیز جمع می کنند
[ترجمه گوگل]کوارتز های ساحلی نه تنها هیدروکربن های کلر را جذب می کنند، بلکه سایر آلودگی های صنعتی مانند فلزات سنگین را نیز تجمع می دهند

6. Raw water pumped from the new well is chlorinated, then strained through two types of filters.
[ترجمه ترگمان]آب خام که از چاه جدید پمپ می شود آب chlorinated است و بعد از دو نوع فیلتر بیرون کشیده می شود
[ترجمه گوگل]آب خالصی که از چاه جدید پمپ می شود کلر می شود و سپس از طریق دو نوع فیلتر خنثی می شود

7. Always rinse off all salt and chlorinated water after swimming, as these have a drying effect on the skin.
[ترجمه ترگمان]همیشه بعد از شنا کردن تمام نمک و آب chlorinated را با آب بشویید چون این ها یک اثر خشک کردن بر روی پوست دارند
[ترجمه گوگل]همیشه آب نمک و آب کلر را پس از شنا کردن همیشه بشکنید، زیرا این کار باعث خشک شدن پوست می شود

8. With chlorinated hydrocarbons, the ease of biodegradation decreases as the number of chlorine atoms per molecule increases.
[ترجمه ترگمان]با هیدروکربن های کلرینه شده، کاهش زیست تخریب پذیری کاهش می یابد چون تعداد اتم ها در هر مولکول افزایش می یابد
[ترجمه گوگل]با استفاده از هیدروکربن های کلر، سهولت تخریب زیستی کاهش می یابد، زیرا تعداد اتم کلر در هر مولکول افزایش می یابد

9. They eat fish from streams polluted with chlorinated hydrocarbons.
[ترجمه ترگمان]آن ها ماهی های آلوده به هیدروکربن های کلرینه شده را می خورند
[ترجمه گوگل]آنها از رودخانه های آلوده به هیدروکربن های کلر استفاده می کنند

10. Chlorinate ornamental fountain or populate fountain with larvivorous fish.
[ترجمه ترگمان]یک فواره پر زرق و برق یا فواره پر از ماهی larvivorous
[ترجمه گوگل]چشمه های تزئینی کلرینتین یا چشمه های چشمه ای با ماهی های خاویار

11. In certain cases, anaerobic conditions may be used to achieve specific clean-up goals, such as removing chlorinated compounds.
[ترجمه ترگمان]در موارد خاص، شرایط بی هوازی برای رسیدن به اهداف خاص پاک سازی مانند حذف ترکیبات chlorinated استفاده می شود
[ترجمه گوگل]در برخی موارد ممکن است از شرایط بی هوازی برای دستیابی به اهداف خاص پاکسازی، مانند حذف ترکیبات کلرین استفاده شود

12. To remedy the situation, the water must be heavily chlorinated.
[ترجمه ترگمان]برای درمان این وضعیت، آب باید به شدت chlorinated باشد
[ترجمه گوگل]برای اصلاح وضعیت، آب باید به شدت کلر شود

13. What is important is that all the chlorine in the VOCs ends up as chloride ion rather than other potentially hazardous chlorinated compounds.
[ترجمه ترگمان]آنچه مهم است این است که همه کلر در the به عنوان یون کلراید به جای دیگر ترکیبات بالقوه خطرناک به کار می روند
[ترجمه گوگل]مهم است که کل کلر در VOCs به جای یون های کلراید به جای دیگر ترکیبات کلراید خطرناک به پایان می رسد

14. Giovanna was in the house, banging the washing up unhappily into a bowl of chlorinated water.
[ترجمه ترگمان]Giovanna در خانه بود و با ناراحتی در کاسه آب کلر زده بود
[ترجمه گوگل]جیووانا در خانه بود، ناخوشایند را به یک کاسه از آب کلر زد


کلمات دیگر: