کلمه جو
صفحه اصلی

birthday cake

انگلیسی به فارسی

کیک تولد


انگلیسی به انگلیسی

• cake that is eaten on the anniversary celebration of the day of one's birth

جملات نمونه

1. I blew out the candles on my birthday cake.
[ترجمه ترگمان]شمع را روی کیک تولدم منفجر کردم
[ترجمه گوگل]من شمع ها را بر روی کیک تولد من گذاشتم

2. I'm baking a birthday cake for Alex.
[ترجمه ترگمان]دارم برای \"الکس\" یه کیک تولد درست می کنم
[ترجمه گوگل]من یک کیک تولد برای الکس پختم

3. Do you want some birthday cake?
[ترجمه ترگمان]کیک تولد میخوای؟
[ترجمه گوگل]آیا میخواهید یک کیک تولد داشته باشید؟

4. I'm baking Alex a birthday cake / baking a birthday cake for Alex.
[ترجمه ترگمان]من برای الکس یک کیک تولد درست می کنم \/ برای الکس یک کیک تولد درست می کنم
[ترجمه گوگل]من الکس یک کیک تولد دارم / یک کیک تولد برای الکس پختن دارم

5. I cut a piece of birthday cake for them all.
[ترجمه ترگمان] من یه تیکه کیک تولد برای همشون درست کردم
[ترجمه گوگل]من یک کیک تولد برای همه آنها را قطع کردم

6. He blew out all the candles on his birthday cake at one go.
[ترجمه ترگمان]او همه شمع های روی کیک تولدش را خاموش کرد
[ترجمه گوگل]او در یک سفر تمام شمع ها را در کیک تولد خود انداخت

7. Kim's birthday cake was in the shape of a train.
[ترجمه ترگمان]کیک تولد کیم در شکل یک قطار بود
[ترجمه گوگل]کیک تولد کیم در شکل یک قطار بود

8. I cut them all a piece of birthday cake.
[ترجمه ترگمان] همشون یه تیکه کیک تولد رو بریدم
[ترجمه گوگل]من همه ی قطعاتی از کیک تولد را قطع کردم

9. Wow! Come and feast your eyes on this birthday cake!
[ترجمه ترگمان]! وای بیا و به این کیک تولد نگاه کن!
[ترجمه گوگل]وای! بیا و چشم خود را در این کیک تولد جشن می گیرید!

10. The Poole family, grouped rather self-consciously round the birthday cake on Earth, lapsed into a sudden silence.
[ترجمه ترگمان]خانواده پول که در دور تا دور کیک تولد روی زمین جمع شده بودند، ناگهان سکوت کردند
[ترجمه گوگل]خانواده پولو، گروهی که خود را آگاهانه از کیک تولد بر روی زمین دور می کردند، به سکوت ناگهانی فرو می رفتند

11. In part two: A slice of history. The birthday cake that was sheer folly.
[ترجمه ترگمان]قسمت دوم: بخشی از تاریخ کیک تولد که حماقت محض بود
[ترجمه گوگل]در قسمت دوم یک قطعه تاریخ کیک تولد که احمقانه تر بود

12. Make more loops around the birthday cake and the base of the cake.
[ترجمه ترگمان]حلقه های بیشتری اطراف کیک تولد و پایه کیک درست کنید
[ترجمه گوگل]حلقه های بیشتری را در اطراف کیک تولد و پایه کیک قرار دهید

13. Commandant von Steinholz surveyed the blue and white birthday cake Leonore carried in, candles burning brightly, in the darkened room.
[ترجمه ترگمان]سرگرد فون Steinholz کیک تولد سفید و سفید را که در آن به داخل اتاق کشیده شده بود برانداز کرد و شمع ها را روشن کرد و در اتاق تاریک روشن کرد
[ترجمه گوگل]فرماندار فون استینلزز کیک روز تولد آبی و سفید را لئونور در اتاق تاریک، شمع های روشن سوزانده را بررسی کرد

14. It's a birthday cake for you Duncan.
[ترجمه ترگمان] این یه کیک تولد برای تو \"دانکن\" - ه
[ترجمه گوگل]این یک کیک تولد برای شما دانکن است

15. Wish you can benefit from our online sentence dictionary and make progress every day!
[ترجمه ترگمان]ای کاش شما می توانید از فرهنگ لغت آنلاین ما بهره مند شوید و هر روز پیشرفت کنید!
[ترجمه گوگل]آرزو می کنم که بتوانید از فرهنگ لغت حکم آنلاین ما بهره مند شوید و هر روز پیشرفت کنید!


کلمات دیگر: