کلمه جو
صفحه اصلی

chocolate cake

انگلیسی به انگلیسی

• cake made from roasted and ground cacao seeds

جملات نمونه

1. She took a slice of chocolate cake and smothered it in cream.
[ترجمه ترگمان]یک تکه کیک شکلاتی برداشت و آن را با کرم فرو کرد
[ترجمه گوگل]او یک تکه کیک شکلاتی را گرفت و آن را در کرم خفه کرد

2. She cut herself a great wodge of chocolate cake.
[ترجمه ترگمان]یک کیک شکلاتی بزرگ از کیک شکلاتی بیرون آورد
[ترجمه گوگل]او خودش را یک کیک شکلاتی بزرگ بریده است

3. Would you like some chocolate cake?
[ترجمه ترگمان]کیک شکلاتی دوست داری؟
[ترجمه گوگل]آیا شما یک کیک شکلاتی را دوست دارید؟

4. I saw you eyeing up that chocolate cake.
[ترجمه ترگمان] دیدم که داری اون کیک شکلاتی رو نگاه می کنی
[ترجمه گوگل]من شما را دیدم که کیک شکلاتی را دیدم

5. She went into rhapsodies over/about the chocolate cake.
[ترجمه ترگمان]او در مورد کیک شکلاتی به rhapsodies رفت
[ترجمه گوگل]او در مورد کیک شکلاتی به روپسودها رفت

6. I had a great big slice of chocolate cake for tea.
[ترجمه ترگمان] یه تیکه کیک شکلاتی برای چای خوردم
[ترجمه گوگل]من یک تکه بزرگ بزرگ از کیک شکلاتی برای چای داشتم

7. I'd like two teas and a piece of chocolate cake, please.
[ترجمه ترگمان]من دوتا چای و یک تکه کیک شکلاتی میخوام، لطفا
[ترجمه گوگل]من دو عدد و یک کیک شکلاتی را دوست دارم، لطفا

8. Well you certainly made short work of the chocolate cake! There's none left for your dad.
[ترجمه ترگمان]! خب، تو واقعا یه کار کوتاه از کیک شکلاتی درست کردی هیچ چیز برای پدرت باقی نمونده
[ترجمه گوگل]خب شما قطعا کار کوتاهی از کیک شکلاتی انجام دادید! هیچ کس برای پدر شما وجود ندارد

9. "I adore chocolate cake, " said Susannah, smacking her lips.
[ترجمه ترگمان]Susannah در حالی که لب هایش را به هم می زد، گفت: \" من کیک شکلاتی را تحسین می کنم \"
[ترجمه گوگل]سوزانا گفت: 'من کیک شکلاتی را دوست دارم، لبخند زدم

10. My first attempt at a chocolate cake tasted horrible.
[ترجمه ترگمان]اولین تلاش من به کیک شکلاتی مزه وحشتناکی می داد
[ترجمه گوگل]اولین تلاش من در یک کیک شکلاتی عجیب و غریب بود

11. I think I'll go for the chocolate cake.
[ترجمه ترگمان]فکر کنم برای کیک شکلاتی برم
[ترجمه گوگل]من فکر می کنم برای کیک شکلاتی می روم

12. This is the very best chocolate cake I've ever tasted.
[ترجمه ترگمان]این بهترین کیک شکلاتی آیه که تا حالا خوردم
[ترجمه گوگل]این بهترین کیک شکلاتی است که تا به حال تجربه کرده ام

13. I was stuffed to the gills with chocolate cake.
[ترجمه ترگمان]من پر از کیک شکلاتی بودم
[ترجمه گوگل]من به قارچ ها با کیک شکلاتی پر شده بودم

14. I've made her a chocolate cake - now I just need to ice it.
[ترجمه ترگمان]من براش یک کیک شکلاتی درست کردم - حالا فقط باید یخ بزنم
[ترجمه گوگل]من او را کیک شکلاتی ساخته ام - حالا من فقط باید آن را خنک کنم

15. That chocolate cake is to die for.
[ترجمه ترگمان] اون کیک شکلاتی باید براش بمیره
[ترجمه گوگل]کیک شکلاتی برای مردن است

پیشنهاد کاربران

کیک شکلاتی


کلمات دیگر: