1. A boaster and a liar are all one.
[ترجمه ترگمان]- یه دروغگو و یه دروغگو همه شون یکی هستن
[ترجمه گوگل]یک کوهنورد و دروغگو همه هستند
2. A boaster and a liar are cousins-german.
[ترجمه ترگمان]- صد و یک دروغگو و دروغگو پسر خاله - المانی هستند
[ترجمه گوگل]یک قاتل و دروغگو پسر عموهای آلمانی است
3. Great boasters, little doers.
[ترجمه ترگمان]\"boasters بزرگ\" جنده کوچولو
[ترجمه گوگل]قهرمانان بزرگ، کارهای کوچک
4. B boaster and a liar are cousins - german.
[ترجمه ترگمان]ب - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - -
[ترجمه گوگل]B boasters و دروغگو پسر عموی خود هستند - آلمانی
5. A boaster and a liar are cousins - german . . Between friends all is common . Fools grow without watering.
[ترجمه ترگمان]یک boaster و یک دروغگو cousins هستند - المانی - بین دوستان همه مشترک است احمق ها بدون آب شدن رشد می کنند
[ترجمه گوگل]یک قاتل و دروغگو پسر عموی خود هستند - آلمانی بین دوستان همه معمول است احمق بدون آبیاری رشد می کند
6. The best way to cure a boaster is by putting his words to the test.
[ترجمه ترگمان]بهترین راه برای درمان a این است که کلمات خود را به آزمایش بگذارید
[ترجمه گوگل]بهترین روش برای درمان بواسیر با قرار دادن کلمات خود در آزمون است
7. He himself was a bad commander, a boaster and ruffian.
[ترجمه ترگمان]اون خودش یه فرمانده بد بود
[ترجمه گوگل]او خودش یک فرمانده بد بود، یک فرمانده و یک فرمانده بود
8. Great boaster, little doer.
[ترجمه ترگمان]بااعتماد به نفس، بااعتماد به نفس
[ترجمه گوگل]قهرمان بزرگ، کارگر کوچک
9. Don't believe all he says - he's a bit of a boaster.
[ترجمه ترگمان]حرفم را باور نکن - اون یه کمی دلواپس می شه
[ترجمه گوگل]اعتقاد ندارم همه او می گوید - او کمی از یک قاتل است