1. the clemency of the weather in shiraz
اعتدال هوای شیراز
2. the judge's clemency toward the offender
عطوفت قاضی نسبت به آن خطاکار
3. She was granted clemency after killing her violent husband.
[ترجمه ترگمان]پس از کشتن شوهر خشن او نیز به او رحم کردند
[ترجمه گوگل]او پس از کشتن شوهر خشونت آمیز، به عدالت محکوم شد
4. He appealed to the judge for clemency.
[ترجمه ترگمان]او از قاضی درخواست بخشش کرد
[ترجمه گوگل]او به قاضی برای محکومیت تجدید نظر کرد
5. Mr Harris had applied for a clemency hearing before the governor, Mr George Deukmejian.
[ترجمه ترگمان]آقای هار یس درخواست بخشش را قبل از فرماندار، آقای جورج Deukmejian، درخواست کرده بود
[ترجمه گوگل]آقای هریس قبل از فرماندار، آقای جورج دئومهجان، به دادرسی عذرخواهی پرداخت
6. Wilson is the only one who can grant clemency.
[ترجمه ترگمان]ویلسون تنها کسی است که می تواند طلب بخشش کند
[ترجمه گوگل]ویلسون تنها کسی است که می تواند عفو کند
7. His clemency had earned him the regard of the West and would, surely, last until Twelfth Night.
[ترجمه ترگمان]clemency او را نسبت به غرب به دست آورده بود و مطمئنا تا به هنگام شب از دریاچه تولفث پیش می رفت
[ترجمه گوگل]عفو او به او توجه غرب را به دست آورد و مطمئنا تا شب دوازدهم ادامه خواهد یافت
8. Ms. Aris was granted clemency after serving 10 years for killing her abusive husband.
[ترجمه ترگمان]خانم توت پس از ۱۰ سال خدمت به خاطر کشتن همسر abusive، مورد عفو قرار گرفت
[ترجمه گوگل]خانم آریس پس از 10 سال خدمت به خاطر قتل همسر مزاحم او، به عدالت محکوم شد
9. There was no recommendations for clemency in the case and none is here recommended.
[ترجمه ترگمان]در این مورد توصیه ها برای بخشش وجود ندارد و هیچ کدام از آن ها توصیه نمی شود
[ترجمه گوگل]هیچ توصیه ای برای معذرتخواهی در این مورد وجود نداشت و هیچکدام از اینها توصیه نمی شود
10. He battles to find cause for clemency, defying the political establishment, which wants Cindy executed.
[ترجمه ترگمان]او در تلاش برای پیدا کردن دلیلی برای بخشش، مبارزه با ایجاد سیاسی است که می خواهد سیندی اعدام شود
[ترجمه گوگل]او برای پی بردن به علت شفقت و جلوگیری از تشکیلات سیاسی که سیندی را اعدام می کند، مبارزه می کند
11. McCord, now 2 was granted clemency last week after U. S. Rep.
[ترجمه ترگمان]McCord که اکنون ۲ ساله است، هفته گذشته پس از پایان سال به بخشش داده شد اس نماینده
[ترجمه گوگل]مک کورد، در حال حاضر 2 نفر در هفته گذشته پس از U S Rep
12. You can enter an appeal for clemency, of course.
[ترجمه ترگمان]البته شما می توانید درخواست بخشش کنید
[ترجمه گوگل]البته می توانید درخواست تجدید نظر برای معذرت خواهی را وارد کنید
13. Two requests for clemency in one day!
[ترجمه ترگمان]دو درخواست برای بخشش در یک روز!
[ترجمه گوگل]دو روز تقاضا برای عفو و بخشش
14. Wilson rejected a request for clemency that would have given him life without parole.
[ترجمه ترگمان]ویل سن یک تقاضا از او رد کرد که بدون عفو مشروط زندگی را به او بخشیده بود
[ترجمه گوگل]ویلسون تقاضای عفو را رد کرد که به او اجازه می داد بدون وثیقه زندگی کند
15. Wilson denied him clemency and two judges rejected his arguments.
[ترجمه ترگمان]ویلسون این درخواست را رد کرد و دو قاضی استدلالات او را رد کردند
[ترجمه گوگل]ویلسون او را محکوم کرد و دو قاضی استدلال کرد