1. We were discommoded by his late arrival.
[ترجمه ترگمان]از ورود his به زحمت افتاده بودیم
[ترجمه گوگل]ما به دلیل ورود دیرهنگام خودمان از بین رفته بودیم
2. My surprise visit discommoded you.
[ترجمه ترگمان] ملاقات غافلگیر کننده من، تو رو به زحمت انداخت
[ترجمه گوگل]دیدار شگفت انگیز من شما را ناراحت کرد
3. Stirringly talking was really good, didn't need to discommode oneself again.
[ترجمه ترگمان]حرف زدن خیلی خوب بود، نیازی نبود که دوباره خود را گول بزند
[ترجمه گوگل]حرف زدن در حال صحبت کردن واقعا خوب بود، لازم نیست که خود را دوباره از بین ببریم
4. Your tears really salty, discommode certainly very deep.
[ترجمه ترگمان]اشک های تو واقعا شوره، و مسلما خیلی هم عمیق است
[ترجمه گوگل]اشک شما واقعا شور است، قطعا بسیار عمیق discommode
5. Square rely on Tong but is apt discommode more, rushed toward in his bosom, she still kept shivering.
[ترجمه ترگمان]میدان نبرد به Tong تکیه دارد، بلکه بیش از هر چیز بیش از حد معمول است، به سوی سینه او دوید و همچنان می لرزید
[ترجمه گوگل]میدان به تونگ تکیه می کند، اما فاقد تشخیص دقیق تر است، به سمت سینه اش می آید، اما هنوز هم لرزید
6. I just don't think that you discommode yourself and think that you give me more not!
[ترجمه ترگمان]من فقط فکر نمی کنم که تو خودت رو فریب داده باشی و فکر کنی که بیشتر از این به من بدی
[ترجمه گوگل]من فقط فکر نمی کنم که شما خودتان را ناراحت کنید و فکر می کنید که من بیشتر از من نمی گیرم!
7. The month of brocade didn't anticipate path son ambition hurtle she delivers so huge fire and immediately discommode of call, drew ashore the servant girls of one yard to all come over.
[ترجمه ترگمان]یک ماه زربفت anticipate که آرزو کند پسر بلندپروازی به سمت او پرتاب شود، آن قدر آتش بزرگ ایجاد می کند و بلافاصله صدای زنگ زدن، دختران خدمتکار یک حیاط را به ساحل کشید تا همه بیاید
[ترجمه گوگل]ماه از برکت پیش بینی نمی کرد که جاه طلبی پسر را تحمل کند، او آتش سوزی بسیار بزرگی را به وجود می آورد و بلافاصله از تماس بیرون می آید، دختران بندهای یک حیاط را به هم زد
8. Thelove can not be forced, since don't compromise other people, do not discommode anoneself more.
[ترجمه ترگمان]thelove را نمی توان مجبور کرد، چون دیگران را به خطر نیندازید، بیشتر از این کار را انجام ندهید
[ترجمه گوگل]Thelove را نمی توان مجبور کرد، چرا که دیگران را در معرض خطر قرار نمی دهد، بیشتر از خودشان فرافکنی نکنند