کلمه جو
صفحه اصلی

annunciation


معنی : اگهی، بشارت، اعلام
معانی دیگر : خبر خوش، مژده، ایتوک، نوید، باحرف بزرگ عید تبشیر عید 52مارس مسیحیان

انگلیسی به فارسی

اعلامیه، عید تبشیر


آگهی، اعلام، بشارت، (با حرف بزرگ) عید تبشیر (عید ۲۵ مارس مسیحیان)


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
(1) تعریف: the act of announcing.

(2) تعریف: (cap.) the angel Gabriel's announcement to the Virgin Mary of Jesus Christ's incarnation, or the Christian celebration of this on March 25.

• angel gabriel's announcement to mary of the incarnation of jesus; church holiday commemorating this announcement
announcement, declaration
in christian belief, the annunciation is the announcement described in the bible when mary is told that she will give birth to the son of god.

مترادف و متضاد

اگهی (اسم)
assertion, announcement, proclamation, notice, advertisement, advertising, ticket, annunciation, poster, caveat, indiction

بشارت (اسم)
annunciation, enunciation

اعلام (اسم)
declaration, promulgation, annunciation, warning, enunciation, indiction, predication, meld

جملات نمونه

1. This painting is strongly reminiscent of da Vinci's "Annunciation".
[ترجمه ترگمان]این نقاشی به شدت یادآور \"حاملگی\" داوینچی است
[ترجمه گوگل]این نقاشی به شدت یادآور «اعلامیه داوینچی» است

2. Even the glory of the Annunciation can not obscure the almost wholly subordinate role played by women in the New Testament.
[ترجمه ترگمان]حتی شکوه و جلال مریم مقدس نمی تواند نقش تقریبا کاملی ایفا کند که زنان در عهد جدید ایفا می کنند
[ترجمه گوگل]حتی جلال رسوایی نمی تواند نقش تقریبا کامل تابع مؤثر زنان را در عهد جدید نادیده بگیرد

3. It is no denunciation, it's a police annunciation.
[ترجمه ترگمان]این یک محکوم کردن نیست، بلکه یک annunciation پلیس است
[ترجمه گوگل]این محکومیت نیست، اعلامیه پلیس است

4. The examples of its applications in annunciation and interlock circuits are listed.
[ترجمه ترگمان]مثال های کاربردی آن در مدارهای annunciation و interlock لیست شده اند
[ترجمه گوگل]نمونه هایی از برنامه های آن در مدارهای اعلام و تعویض لیست شده اند

5. It chanced that, in the year of grace 148 Annunciation Day fell on Tuesday, the twenty-fifth of March.
[ترجمه ترگمان]بر حسب اتفاق، در سال شکرگزاری در روز سه شنبه، روز سه شنبه، بیست و پنجم مارس
[ترجمه گوگل]این اتفاق افتاد که در سال فضل 148 روز تبرئه روز سه شنبه، بیست و پنجم مارس کاهش یافت

6. Then they changed it to March 2 a holiday called the Annunciation.
[ترجمه ترگمان]سپس آن را در ۲ مارس به نام مراسم اعلام حاملگی عوض کردند
[ترجمه گوگل]سپس آنها را به 2 مارس تعطیل اعلام کرد

7. The hardware were mainly made of the SCM, CP, infrared communication interface, alarm annunciation, power supply and so on.
[ترجمه ترگمان]سخت افزار اصولا از SCM، CP، رابط ارتباطات مادون قرمز، آژیر خطر، تامین برق و غیره ساخته شده بود
[ترجمه گوگل]سخت افزار عمدتا از SCM، CP، رابط ارتباطات مادون قرمز، اعلام هشدار، منبع تغذیه و غیره ساخته شده است

8. Chapter from the price, channel, product, marketing analysis of the Annunciation marketing strategy bird suit.
[ترجمه ترگمان]فصل از قیمت، کانال، محصول، تحلیل بازاریابی شرکت استراتژی بازاریابی Annunciation
[ترجمه گوگل]فصل از قیمت، کانال، محصول، تجزیه و تحلیل بازاریابی استراتژی بازاریابی آگهی پرنده

9. A devotional prayer at morning, noon, and night to commemorate the annunciation.
[ترجمه ترگمان]یک نماز مذهبی در صبح و ظهر و شب برای یادبود the
[ترجمه گوگل]نماز جماعت در صبح، ظهر و شب به منظور یادآوری این اعلامیه

10. The product features 2-SPDT dry contacts, an internal alarm, and a blue finish that is not confused with fire alarm stations. Auxiliary contacts can be used for remote annunciation.
[ترجمه ترگمان]ویژگی های محصول ۲ - SPDT تماس خشک، یک زنگ خطر داخلی و یک روکش آبی است که با ایستگاه های هشدار حریق اشتباه گرفته نشده است contacts کمکی می توانند برای کنترل از راه دور مورد استفاده قرار گیرند
[ترجمه گوگل]این محصول ویژگی های تماس های خشک 2-SPDT، زنگ داخلی و پایان آبی است که با ایستگاه های اعلام حریق اشتباه گرفته نمی شود مخاطبین کمکی برای اطلاع رسانی از راه دور استفاده می شود

اصطلاحات

the Annunciation

(مسیحیت - A بزرگ) 1- بشارت جبرئیل به مریم 2- جشن یادبود این رویداد (عید تبشیر)



کلمات دیگر: