1. he boldly stared at his teacher and then got up and left
او با گستاخی به چشمان معلمش خیره شد و سپس بلند شد و رفت.
2. she boldly asked for a new loan
او با پررویی درخواست وام دیگری کرد.
3. He knocks boldly at the door who brings good news.
[ترجمه ترگمان]او گستاخانه به در ضربه می زند که خبره ای خوبی می آورد
[ترجمه گوگل]او دروغ می گوید در درب که اخبار خوب را به ارمغان می آورد
4. Jane walked boldly up to the platform without faltering.
[ترجمه ترگمان]جین بدون تردید به سکو رفت
[ترجمه گوگل]جین جسورانه به سمت پلت فرم رفت بدون زحمت
5. He stepped boldly forward to speak.
[ترجمه ترگمان]با گستاخی جلو آمد تا حرف بزند
[ترجمه گوگل]او به آرامی به جلو صحبت کرد
6. So saying, she marched boldly out of the house.
[ترجمه ترگمان]پس از گفتن این سخنان گستاخانه از خانه بیرون رفت
[ترجمه گوگل]به همین خاطر گفتم که او بی رحمانه از خانه بیرون رفت
7. You can and must act boldly and confidently.
[ترجمه ترگمان]شما می توانید با شجاعت و مطمئن عمل کنید
[ترجمه گوگل]شما می توانید و باید با جدیت و با اطمینان عمل کنید
8. They pressed boldly on with their plan.
[ترجمه ترگمان]آن ها با عجله نقشه خود را پیش کشیدند
[ترجمه گوگل]آنها با برنامه خود به شدت فشرده بودند
9. The design is pretty startling and very boldly coloured.
[ترجمه ترگمان]طرح بسیار شگفت انگیز و بسیار گستاخانه است
[ترجمه گوگل]طراحی بسیار شگفت انگیز و بسیار جسورانه رنگی است
10. The roof of the theatre was boldly defined against the sky.
[ترجمه ترگمان]سقف تئاتر بی پروا به آسمان می رفت
[ترجمه گوگل]سقف تئاتر به شدت در برابر آسمان تعریف شد
11. Do boldly what is righteous.
[ترجمه ترگمان]با جسارت هرچه را که درست است انجام دهید
[ترجمه گوگل]ببخشید چی درست است
12. Lorimer poked his head inside and then boldly opened the windows further and stepped over the threshold.
[ترجمه ترگمان]در را باز کرد و شجاعانه پنجره را باز کرد و قدم به آستانه در نهاد
[ترجمه گوگل]لوریمر سرش را داخل و سپس به آرامی پنجره ها را باز کرد و از آستانه عبور کرد
13. Even the boldly striped mooring posts were topped with a dollop of white, rather like gaudy Cornetto ice-creams.
[ترجمه ترگمان]حتی the که با شجاعت راه راه پوشیده شده بودند با یک دسته علف سفید پوشیده شده بودند
[ترجمه گوگل]حتی پست های شلوغی راه راه دریایی با یک گلدان سفید، و نه مانند کیک خرد شده Cornetto، پر شده بود
14. He deliberately used both brush and pen as boldly as possible to soften the mechanical nature of the process.
[ترجمه ترگمان]او عمدا هر دو قلم مو و قلم را به اندازه امکان برای نرم کردن ماهیت مکانیکی فرآیند به کار برد
[ترجمه گوگل]او عمدا هر دو قلم مو و قلم را به عنوان جسورانه به عنوان امکان پذیر می کند تا ماهیت مکانیکی فرآیند را خنثی کند