کلمه جو
صفحه اصلی

anesthetist


معنی : ویژهگر هوش بری، پزشک متخصص بیهوشی و بی حسی
معانی دیگر : (پزشکی) پرستار یا شخص دیگری که در هوشبری (بیهوشی) آموزش دیده است، تکنسین بیهوشی (مقایسه شود با: anesthesiologist)

انگلیسی به فارسی

ویژه‌گر هوش‌بری، پزشک متخصص بیهوشی و بی‌حسی


بیهوشی، ویژهگر هوش بری، پزشک متخصص بیهوشی و بی حسی


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
• : تعریف: a person, usu. a doctor or nurse, trained to administer gas or drugs that cause lack of sensation or loss of consciousness.

• person who administers anesthetics (usually during an operation)

مترادف و متضاد

ویژهگر هوش بری (اسم)
anaesthesiologist, anesthetist, anesthesiologist, anaesthetist

پزشک متخصص بیهوشی و بی حسی (اسم)
anesthetist, anaesthetist

جملات نمونه

1. The anesthetist gave the patient an anaesthetic.
[ترجمه ترگمان]\" \" \" \" \" داروی بی هوشی به بیمار داد \" \" \"
[ترجمه گوگل]بیهوشی به بیمار بیهوشی داد

2. Anesthetist with hight level of humanistic aptitude can enjoy good doctor - patient relationship.
[ترجمه ترگمان]انطباق با سطح مهارت گرایانه انسانی می تواند از روابط خوب دکتر و بیمار لذت ببرد
[ترجمه گوگل]متخصص بیهوشی با سطح بالایی از توانایی انسانی می تواند از رابطه خوب بیمار - بیمار لذت ببرد

3. A nurse anesthetist unearthed a nest.
[ترجمه ترگمان]یک پرستار یک لانه را از زیر خاک بیرون آورد
[ترجمه گوگل]انستیتو پرستار یک لانه را کشف کرد

4. She was unconscious after being injected by the anesthetist.
[ترجمه ترگمان]بعد از اینکه توسط \"anesthetist\" تزریق شده بو
[ترجمه گوگل]پس از تزریق توسط متخصص بیهوشی، ناخودآگاه بود

5. Two - Year Professional Program for Nurse Anesthetist in School of Nursing.
[ترجمه ترگمان]دو سال برنامه حرفه ای برای پرستار anesthetist در مدرسه پرستاری
[ترجمه گوگل]برنامه حرفه ای دو ساله برای انستیتو پرستار در دانشکده پرستاری

6. Anesthetist and clinical it is very good major, see yourself what like.
[ترجمه ترگمان]anesthetist و clinical بسیار مهم است، خودتان را ببینید که چه شکلی هستند
[ترجمه گوگل]متخصص بیهوشی و بالینی آن بسیار خوب است، خودتان را به آنچه دوست دارید را ببینید

7. American surgeon and pioneer anesthetist who was among the first ( 1842 ) to use ether as an anesthetic.
[ترجمه ترگمان]جراح آمریکایی و پیشگام anesthetist، که در میان اولین (۱۸۴۲)بودند تا از اتر به عنوان بی حسی استفاده کنند
[ترجمه گوگل]جراح آمریکایی و متخصص پیشگیری از بیهوشی که یکی از اولین (1842) بود، از اتر به عنوان یک بیهوشی استفاده کرد

8. "Only three doctors are remaining inside — one anesthetist, one surgeon and one orthopedist — and some medical students are trying to help the situation, " she said.
[ترجمه ترگمان]او گفت: \" تنها سه پزشک در داخل ساختمان باقی می مانند - یک anesthetist، یک جراح و یک orthopedist - و برخی از دانشجویان پزشکی در تلاشند تا به این وضعیت کمک کنند \"
[ترجمه گوگل]او گفت: 'تنها سه پزشک وجود دارد - یک متخصص بیهوشی، یک جراح و یک متخصص ارتوپدی - و برخی از دانشجویان پزشکی در حال تلاش برای کمک به وضعیت هستند '

9. NURSE ANESTHETIST – a registered nurse who has satisfactorily completed an accredited nurse anesthesia training program.
[ترجمه ترگمان]NURSE anesthetist یک پرستار ثبت شده که به طور رضایت بخشی یک برنامه آموزشی بی هوشی پرستار را تکمیل کرده است
[ترجمه گوگل]پرستار پرستار - یک پرستار ثبت شده است که برنامه آموزشی بیهوشی پرستار معتبر را به خوبی انجام داده است

10. TaoShi is a great painter as well as a great anesthetist in Chinese painting history.
[ترجمه ترگمان]TaoShi نقاش بزرگی در تاریخ نقاشی چین است
[ترجمه گوگل]TaoShi یک نقاش بزرگ و همچنین یک بیهوشی بزرگ در تاریخ نقاشی چینی است

11. Next she says: " I dare bet you are an anesthetist. "
[ترجمه ترگمان]سپس او می گوید: \" من می توانم شرط ببندم که شما یک anesthetist هستید \"
[ترجمه گوگل]بعد او می گوید: 'من شرط می بندم شما یک متخصص بیهوشی هستید '

12. Shock of person internal haemorrhage, does the otherwise when becoming an operation want anesthetist?
[ترجمه ترگمان]آیا خونریزی داخلی یک فرد است یا نه، در غیر این صورت زمانی که به یک عملیات تبدیل می شود چه؟
[ترجمه گوگل]آیا خونریزی داخلی در فرد رخ می دهد، آیا در غیر این صورت در هنگام تبدیل شدن به یک عمل، متخصص بیماری های انسانی می خواهد؟


کلمات دیگر: