1. a soapbox orator
سخنران کنار میدان
2. One of them climbed aboard a soapbox and began informing the locals why gays should be allowed in the military.
[ترجمه ترگمان]یکی از آن ها از جعبه صابون بالا رفت و شروع به اطلاع رسانی به مردم محلی کرد که چرا همجنس بازان باید در ارتش مجاز باشند
[ترجمه گوگل]یکی از آنها صعود بر روی صابون زد و شروع به اطلاع رسانی به مردم محلی کرد که چرا همجنسها باید در ارتش مجاز باشند
3. She's on her soapbox about animal rights again!
[ترجمه ترگمان]روی جعبه her راجع به حقوق حیوانات حرف می زند!
[ترجمه گوگل]او دوباره صابون خود را در مورد حقوق حیوانات دوباره!
4. He was the soapbox orator who could quote Virgil or Shakespeare to give dignity to a bitter grudge.
[ترجمه ترگمان]او the بود که می توانست از ویرژیل یا شکسپیر نقل قول کند تا به کینه تلخی دست یابد
[ترجمه گوگل]او صاحب صابون بود که می توانست ویرگیل یا شکسپیر را به شکلی تلخ ببخشد
5. The Prime Minister was on his soapbox.
[ترجمه ترگمان]نخست وزیر در حال استفاده از صابون خود بود
[ترجمه گوگل]نخست وزیر در صابون خود بود
6. Answers a soapbox to vent your frustrations, rant, or otherwise violate the question and answer format.
[ترجمه ترگمان]پاسخ دادن به a برای خالی کردن frustrations، rant، یا در غیر این صورت زیر سوال و پاسخ را نقض می کند
[ترجمه گوگل]پاسخ به یک صندوق پستی برای خنثی کردن ناامیدی شما، بیهوده و یا در غیر این صورت فرمت سوال و پاسخ را نقض می کند
7. A few soapbox orators are tuning up near the bandstand.
[ترجمه ترگمان]چند سخنران از صابون، نزدیک bandstand جمع می شوند
[ترجمه گوگل]چندین اپراتور صابون در نزدیکی تئاتر ایستاده اند
8. Soapbox, prepare to be climbed: Challenge yourself to go a week without using your data plan.
[ترجمه ترگمان]soapbox، آماده باشید که صعود کنید: خود را به عنوان یک هفته بدون استفاده از برنامه اطلاعات خود به چالش بکشید
[ترجمه گوگل]Soapbox، آماده شدن برای صعود چالش خود را برای رفتن به یک هفته بدون استفاده از برنامه داده خود را
9. She never misses the chance to get on her soapbox about government reform.
[ترجمه ترگمان]او هرگز شانس این را ندارد که در رابطه با اصلاح دولت از صابون استفاده کند
[ترجمه گوگل]او هرگز از دستش بر روی صابون خود در مورد اصلاحات دولتی ناتوان نیست
10. We were interested in pushing forward certain issues and getting up on our soapbox about them.
[ترجمه ترگمان]ما علاقه مند بودیم که مسائل ویژه ای را مطرح کنیم و درباره آن ها در مورد آن ها صحبت کنیم
[ترجمه گوگل]ما علاقه مند به جلوگیری از مسائل خاصی بودیم و در مورد صابون های خود در مورد آنها صعود کردیم
11. Share a professional concern with a close confidante or intimate Saturday, but come Sunday you must get on your soapbox.
[ترجمه ترگمان]یک نگرانی حرفه ای را با یک محرم راز و یا یک شنبه صمیمی به اشتراک بگذارید، اما یکشنبه می آید که باید از صابون خود استفاده کنید
[ترجمه گوگل]یک نگرانی حرفه ای را با یک محرمانه نزدیک یا شنبه صمیمی به اشتراک بگذارید، اما یکشنبه باید به صابون خود برسید
12. With his wife Norma beside him, he climbed on to a soapbox to put across his campaign message.
[ترجمه ترگمان]او همراه همسرش در کنار او به جعبه صابون رفت تا پیغام campaign را روی آن بگذارد
[ترجمه گوگل]با همسرش نورما در کنار او، به سمت یک صندوق صابون رفت تا پیام تبلیغاتی خود را به نمایش بگذارد
13. That led to the idea of a dedicated electronic soapbox on the issue.
[ترجمه ترگمان]این موضوع منجر به فکر یک صابون تخصصی اختصاصی در مورد این مساله شد
[ترجمه گوگل]این امر به ایده یک جعبه الکترونیکی اختصاصی در این زمینه منجر شد
14. My first memories of a Leeds match were standing on a soapbox with my dad, when we scored a goal.
[ترجمه ترگمان]اولین خاطرات من از یک مسابقه (لیدز)با پدر من در حالی که یک گل به ثمر رسانده بود، در یک جعبه صابون ایستاده بود
[ترجمه گوگل]اولین خاطرات من در مورد یک بازی لیدز، در حالی که گل یک گل را به ثمر رساندیم، روی صندلی کنار پدر ایستاده بود