کلمه جو
صفحه اصلی

expellant


معنی : مسهل، دافع، خارج کننده
معانی دیگر : expellent خارج کننده

انگلیسی به فارسی

( expellent ) خارج کننده، دافع، مسهل


منقطع، خارج کننده، دافع، مسهل


مترادف و متضاد

مسهل (صفت)
purgative, aperient, physic, cathartic, expellant, expellent

دافع (صفت)
repulsive, repellent, expellant, expellent, forbidding, loathsome, ejaculatory, propulsive

خارج کننده (صفت)
expellant, expellent


کلمات دیگر: