ءزروی احتیاط، باتوجه، بامواظبت
cautiously
ءزروی احتیاط، باتوجه، بامواظبت
انگلیسی به انگلیسی
• carefully, warily
جملات نمونه
1. she toed cautiously into the room
پاورچین پاورچین و با احتیاط وارد اتاق شد.
2. Bankers are cautiously optimistic about the country's economic future.
[ترجمه ترگمان]بانکداران محتاطانه نسبت به آینده اقتصادی کشور خوشبین هستند
[ترجمه گوگل]بانکداران در مورد آینده اقتصادی کشور با اطمینان خوشبین هستند
[ترجمه گوگل]بانکداران در مورد آینده اقتصادی کشور با اطمینان خوشبین هستند
3. She dipped her toes cautiously into the sea.
[ترجمه ترگمان]انگشت های پایش را با احتیاط در دریا فرو برد
[ترجمه گوگل]او انگشتان خود را با توجه به دریا محاصره کرد
[ترجمه گوگل]او انگشتان خود را با توجه به دریا محاصره کرد
4. She walked cautiously up the drive towards the door.
[ترجمه ترگمان]با احتیاط به طرف در رفت
[ترجمه گوگل]او با احتیاط به سمت دره حرکت کرد
[ترجمه گوگل]او با احتیاط به سمت دره حرکت کرد
5. She ventured cautiously into the room.
[ترجمه ترگمان]با احتیاط به داخل اتاق رفت
[ترجمه گوگل]او محتاط به اتاق زد
[ترجمه گوگل]او محتاط به اتاق زد
6. It was his custom to approach every problem cautiously.
[ترجمه ترگمان]این عادت او بود که هر مشکلی را محتاطانه پیش ببرد
[ترجمه گوگل]این سفارشی بود که با احتیاط به هر مشکلی رسیدگی کند
[ترجمه گوگل]این سفارشی بود که با احتیاط به هر مشکلی رسیدگی کند
7. David moved cautiously forward and looked over the edge.
[ترجمه ترگمان]دیوید محتاطانه به جلو حرکت کرد و به لبه آن نگاه کرد
[ترجمه گوگل]دیوید محتاطانه جلو رفت و به لبه نگاه کرد
[ترجمه گوگل]دیوید محتاطانه جلو رفت و به لبه نگاه کرد
8. She looked cautiously around and then walked away from the house.
[ترجمه ترگمان]او با احتیاط به اطراف نگاه کرد و بعد از خانه بیرون رفت
[ترجمه گوگل]او با احتیاط در اطراف نگاه کرد و سپس از خانه بیرون رفت
[ترجمه گوگل]او با احتیاط در اطراف نگاه کرد و سپس از خانه بیرون رفت
9. Cautiously, he moved himself into an upright position.
[ترجمه ترگمان]او محتاطانه سرش را تکان داد
[ترجمه گوگل]با احتیاط، او را به سمت راست حرکت داد
[ترجمه گوگل]با احتیاط، او را به سمت راست حرکت داد
10. Rebel sources have so far reacted cautiously to the threat.
[ترجمه ترگمان]منابع شورشی تاکنون با احتیاط به این تهدید واکنش نشان داده اند
[ترجمه گوگل]منابع شورشی تا کنون به شدت به تهدید واکنش نشان داده اند
[ترجمه گوگل]منابع شورشی تا کنون به شدت به تهدید واکنش نشان داده اند
11. He stole cautiously around to the back door.
[ترجمه ترگمان]با احتیاط به طرف در پشتی رفت
[ترجمه گوگل]او با اطمینان در اطراف به درب پشت سرقت کرد
[ترجمه گوگل]او با اطمینان در اطراف به درب پشت سرقت کرد
12. He was treading quietly and cautiously.
[ترجمه ترگمان]او به آرامی و با احتیاط راه می رفت
[ترجمه گوگل]او بی سر و صدا و محتاط بود
[ترجمه گوگل]او بی سر و صدا و محتاط بود
13. The soldiers probed cautiously ahead of them for mines.
[ترجمه ترگمان]سربازان با احتیاط از آن ها به دنبال معادن می گشتند
[ترجمه گوگل]سربازان به طور محتاطانه از مین ها مأیوس شدند
[ترجمه گوگل]سربازان به طور محتاطانه از مین ها مأیوس شدند
14. She obeyed and cautiously opened the door.
[ترجمه ترگمان]او اطاعت کرد و با احتیاط در را باز کرد
[ترجمه گوگل]او اطاعت و محتاطانه درب را باز کرد
[ترجمه گوگل]او اطاعت و محتاطانه درب را باز کرد
پیشنهاد کاربران
با احتیاط، محتاطانه
1. they entered into the negotiates cautiously.
آنها با احتیاط وارد مذاکره شدند.
2. Alexander still held her arm cautiously, but he soon let go, sensing that the danger had passed.
السکندر هنوز با احتیاط بازوی او را نگه داشت ، اما خیلی زود او را رها کرد و احساس کرد که خطر از بین رفته است.
3. The artist appears to have forgotten, or cautiously avoided, his revolutionary ideals.
به نظر می رسد این هنرمند آرمان های انقلابی خود را فراموش کرده و یا با احتیاط از آنها اجتناب کرده است.
4. But it's because we don't know that answer that we've tried to budget very cautiously and to provide for all reasonable contingencies.
Cautiously= با احتیاط، محتاطانه
آنها با احتیاط وارد مذاکره شدند.
2. Alexander still held her arm cautiously, but he soon let go, sensing that the danger had passed.
السکندر هنوز با احتیاط بازوی او را نگه داشت ، اما خیلی زود او را رها کرد و احساس کرد که خطر از بین رفته است.
3. The artist appears to have forgotten, or cautiously avoided, his revolutionary ideals.
به نظر می رسد این هنرمند آرمان های انقلابی خود را فراموش کرده و یا با احتیاط از آنها اجتناب کرده است.
4. But it's because we don't know that answer that we've tried to budget very cautiously and to provide for all reasonable contingencies.
Cautiously= با احتیاط، محتاطانه
cautiously ( adv ) = discreetly ( adv )
به معناهای: ملاحضه کارانه، با احتیاط، محتاطانه
به معناهای: ملاحضه کارانه، با احتیاط، محتاطانه
کلمات دیگر: