1. they go boating every friday
هر جمعه می روند قایق سواری.
2. You can go boating or play tennis.
[ترجمه ترگمان] تو می تونی بری قایق سواری یا تنیس بازی کنی
[ترجمه گوگل]شما می توانید قایقرانی یا تنیس بازی کنید
3. We used to go boating on that lake.
[ترجمه ترگمان] ما قبلا توی اون دریاچه قایقرانی می کردیم
[ترجمه گوگل]ما در آن دریاچه قایقرانی شدیم
4. He drowned in a boating accident.
[ترجمه ترگمان]اون تو یه حادثه قایق سواری غرق شد
[ترجمه گوگل]او در حادثه قایقرانی غرق شد
5. The camp offers hiking, fishing, canoeing, and boating.
[ترجمه ترگمان]این کمپ، پیاده روی، ماهیگیری، قایقرانی و قایق سواری را پیشنهاد می دهد
[ترجمه گوگل]اردوگاه پیاده روی، ماهیگیری، قایقرانی و قایقرانی را ارائه می دهد
6. He drowned in a boating quote "accident" unquote.
[ترجمه ترگمان]او در یک \"تصادف\" به نام \"تصادف\" غرق شد
[ترجمه گوگل]او در یک قایقرانی نقل قول �تصادف� غرق شد
7. They are boating on the lake.
[ترجمه ترگمان] اونا تو دریاچه قایق سواری میکنن
[ترجمه گوگل]آنها در دریاچه قایقرانی هستند
8. "We had the most wonderful evening boating on the lake, " she said dreamily.
[ترجمه ترگمان]او با حالتی رویا گونه گفت: \" ما جالب ترین رویداد مربوط به قایق سواری در این دریاچه را داشتیم \"
[ترجمه گوگل]او گفت: 'ما شب یلدا را در دریاچه شگفت زده کردیم '
9. We go boating on the lake every weekend.
[ترجمه ترگمان]ما هر هفته تو دریاچه قایقرانی می کنیم
[ترجمه گوگل]ما در آخر هفته قایقرانی در دریاچه هستیم
10. "I was going to go boating with my classmates this Sunday,but I don't think my father will wear it,"the boy told me.
[ترجمه ترگمان]پسر به من گفت: \" من این یکشنبه می خواهم با classmates به قایقرانی بروم، اما فکر نمی کنم پدرم آن را بپوشد \"
[ترجمه گوگل]این پسر یکشنبه من با همکلاسی هایش قایقرانی شد، اما فکر نمی کنم پدرم آن را بپوشد، پسر به من گفت
11. We decided to go boating on the lake.
[ترجمه ترگمان]تصمیم گرفتیم بریم قایق سواری تو دریاچه
[ترجمه گوگل]ما تصمیم گرفتیم قایقرانی در دریاچه برویم
12. They were killed in a boating accident.
[ترجمه ترگمان]اونا تو یه حادثه قایق سواری کشته شدن
[ترجمه گوگل]آنها در حادثه قایقرانی کشته شدند
13. Will you go boating with me?
[ترجمه ترگمان]با من به قایق سواری میری؟
[ترجمه گوگل]آیا با من قایقرانی می شوید؟
14. We went boating on the lake.
[ترجمه ترگمان] ما توی دریاچه قایقرانی کردیم
[ترجمه گوگل]ما در دریاچه قایقرانی رفتیم
15. Local activities include walking, boating and golf.
[ترجمه ترگمان]فعالیت های محلی شامل راه رفتن، قایق سواری و گلف است
[ترجمه گوگل]فعالیت های محلی شامل راه رفتن، قایقرانی و گلف