فیلسوفانه، حکیمانه، ازراه حکمت دوستی، دانشمندانه
philosophically
فیلسوفانه، حکیمانه، ازراه حکمت دوستی، دانشمندانه
انگلیسی به فارسی
از نظر فلسفه
فلسفی
انگلیسی به انگلیسی
• in a philosophical manner, in the manner of philosophy
جملات نمونه
1. he accepted the loss of his ships philosophically
او از دست رفتن کشتی هایش را با خونسردی پذیرفت.
2. He added philosophically that one should adapt oneself to the changed conditions.
[ترجمه ترگمان]وی فیلسوفانه ادامه داد که شخص باید خود را با شرایط تغییر یافته تطبیق دهد
[ترجمه گوگل]او فلسفی را اضافه کرد که باید خود را با شرایط تغییر یافته سازگار کرد
[ترجمه گوگل]او فلسفی را اضافه کرد که باید خود را با شرایط تغییر یافته سازگار کرد
3. She took the bad news philosophically.
[ترجمه ترگمان]او این خبر بد را فیلسوفانه گرفت
[ترجمه گوگل]او فلسفه بد خبر را گرفت
[ترجمه گوگل]او فلسفه بد خبر را گرفت
4. This kind of evidence is philosophically unconvincing.
[ترجمه ترگمان]این نوع از شواهد به لحاظ فلسفی متقاعد کننده نیست
[ترجمه گوگل]این نوع شواهد فلسفی غیر قابل تحسین است
[ترجمه گوگل]این نوع شواهد فلسفی غیر قابل تحسین است
5. The agreement angered the Bush administration which was philosophically opposed to the government becoming a venture capitalist for fledgling companies.
[ترجمه ترگمان]این توافق، دولت بوش را عصبانی کرد که به لحاظ فلسفی با دولت در حال تبدیل شدن به یک سرمایه گذار مخاطره آمیز برای شرکت های نوپا بود
[ترجمه گوگل]این توافق، دولت بوش را متهم می کرد که به لحاظ فلسفی مخالف دولت بود و سرمایه داری خطرناک برای شرکت های نوپا بود
[ترجمه گوگل]این توافق، دولت بوش را متهم می کرد که به لحاظ فلسفی مخالف دولت بود و سرمایه داری خطرناک برای شرکت های نوپا بود
6. The nature of software is philosophically problematic.
[ترجمه ترگمان]ماهیت نرم افزار به لحاظ فلسفی مشکل است
[ترجمه گوگل]ماهیت نرم افزار از لحاظ فلسفی مشکل است
[ترجمه گوگل]ماهیت نرم افزار از لحاظ فلسفی مشکل است
7. Harry took his rejection philosophically.
[ترجمه ترگمان]هری فیلسوفانه گرفته بود
[ترجمه گوگل]هری اخراج فلسفی کرد
[ترجمه گوگل]هری اخراج فلسفی کرد
8. For the most part, these jurists are philosophically conservative in their interpretations of the law.
[ترجمه ترگمان]در اکثر موارد، این حقوقدانان به لحاظ فلسفی در تفسیر خود از قانون، محافظه کارانه هستند
[ترجمه گوگل]اکثر این حقوقدانان در تفسیرهای قانون از نظر فلسفی محافظه کار هستند
[ترجمه گوگل]اکثر این حقوقدانان در تفسیرهای قانون از نظر فلسفی محافظه کار هستند
9. He accepted the verdict philosophically.
[ترجمه ترگمان]وی این حکم را فیلسوفانه پذیرفت
[ترجمه گوگل]او حکم را فلسفه پذیرفت
[ترجمه گوگل]او حکم را فلسفه پذیرفت
10. In fact, both practically and philosophically our reality often turns out not to be very real.
[ترجمه ترگمان]در واقع، هر دو عملا و هم از لحاظ فلسفی واقعیت ما اغلب به واقعیت بدل نمی شوند
[ترجمه گوگل]در حقیقت، ما عملا و فلسفی واقعیت ما اغلب تبدیل شدن به بسیار واقعی نیست
[ترجمه گوگل]در حقیقت، ما عملا و فلسفی واقعیت ما اغلب تبدیل شدن به بسیار واقعی نیست
11. It ignores her, and looks philosophically out the window at the darkening sky.
[ترجمه ترگمان]او را نادیده می گیرد و از پنجره به آسمان رو به تاریکی می نگرد
[ترجمه گوگل]این او را نادیده می گیرد و به نظر فلسفی پنجره را در آسمان تاریک می بیند
[ترجمه گوگل]این او را نادیده می گیرد و به نظر فلسفی پنجره را در آسمان تاریک می بیند
12. That is pretty selfish and philosophically it is protectionism.
[ترجمه ترگمان]این بسیار خودخواهانه است و به لحاظ فلسفی، حمایت از تولیدات داخلی است
[ترجمه گوگل]این بسیار خودخواهانه است و به لحاظ فلسفی آن، محافظهکاری است
[ترجمه گوگل]این بسیار خودخواهانه است و به لحاظ فلسفی آن، محافظهکاری است
13. The evidence supports what many have known philosophically and spiritually for thousands of years.
[ترجمه ترگمان]این شواهد از چیزی پشتیبانی می کند که بسیاری از آن ها به لحاظ فلسفی و معنوی برای هزاران سال شناخته شده اند
[ترجمه گوگل]شواهد حاکی از آن است که هزاران سال است که بسیاری از آنها فلسفی و معنوی را شناخته اند
[ترجمه گوگل]شواهد حاکی از آن است که هزاران سال است که بسیاری از آنها فلسفی و معنوی را شناخته اند
14. He took his situation too philosophically.
[ترجمه ترگمان]وی وضع خود را بیش از اندازه فیلسوفانه گرفت
[ترجمه گوگل]او وضعیت خود را بیش از حد فلسفی گرفت
[ترجمه گوگل]او وضعیت خود را بیش از حد فلسفی گرفت
پیشنهاد کاربران
از لحاظ/نظر/جنبهٔ فلسفی
فیلسوفانه
حکیمانه
حکیمانه
کلمات دیگر: