زندگی پر درد و مشقت، زندگی مرگ مانند، زندگی مرگبار، زندگی شبیه مرگ
living death
زندگی پر درد و مشقت، زندگی مرگ مانند، زندگی مرگبار، زندگی شبیه مرگ
انگلیسی به فارسی
زندگی مرگبار، زندگی شبیه مرگ
مرگ زندگی، زندگی مرگبار، زندگی شبیه مرگ
انگلیسی به انگلیسی
اسم ( noun )
• : تعریف: a completely miserable and joyless life.
• existence that is worse than death
مترادف و متضاد
fate worse than death
Synonyms: death in life, hell, hell on earth, purgatory, suffering
جملات نمونه
1. Exile was for him a living death.
[ترجمه ترگمان]تبعید برای او یک مرگ زنده بود
[ترجمه گوگل]تبعید برای او یک مرگ زنده بود
[ترجمه گوگل]تبعید برای او یک مرگ زنده بود
2. Life without hope is a living death.
[ترجمه ترگمان]زندگی بدون امید یک مرگ زنده است
[ترجمه گوگل]زندگی بدون امید مرگ مرگ است
[ترجمه گوگل]زندگی بدون امید مرگ مرگ است
3. A living death, it had seemed to him and Jim, but maybe it hadn't been so bad.
[ترجمه ترگمان]یک مرگ زنده، به نظر او و جیم، اما شاید آن قدرها هم بد نبود
[ترجمه گوگل]مرگ زندگی، به نظر می رسید او و جیم بود، اما شاید این خیلی بد نبود
[ترجمه گوگل]مرگ زندگی، به نظر می رسید او و جیم بود، اما شاید این خیلی بد نبود
4. It's bloody living death, living boredom.
[ترجمه ترگمان]این مرگ زنده است و از ملال زندگی می کند
[ترجمه گوگل]مرگ خونین مرگ، خستگی زندگی است
[ترجمه گوگل]مرگ خونین مرگ، خستگی زندگی است
5. In anorexia nervosa, which becomes a living death, the same connections are prevalent, together with the same confusing implications.
[ترجمه ترگمان]در anorexia nervosa، که به مرگ زنده تبدیل می شود، همان اتصالات رایج هستند، همراه با مفاهیم گیج کننده مشابه
[ترجمه گوگل]در ناخوشایند ناخوشایند، که به مرگ زندگی می شود، ارتباطات مشابه، شایع است، همراه با همان دلایل سردرگمی
[ترجمه گوگل]در ناخوشایند ناخوشایند، که به مرگ زندگی می شود، ارتباطات مشابه، شایع است، همراه با همان دلایل سردرگمی
6. Jeeta's life would be living death and there was nowhere she could escape to.
[ترجمه ترگمان]زندگی Jeeta مرگ زنده است و هیچ جایی وجود ندارد که بتواند از آن فرار کند
[ترجمه گوگل]زندگی جته مرگ زنده خواهد بود و جایی که او می تواند فرار کند
[ترجمه گوگل]زندگی جته مرگ زنده خواهد بود و جایی که او می تواند فرار کند
7. Since now is just about living death.
[ترجمه ترگمان]از حالا به بعد در مورد مرگ زندگی است
[ترجمه گوگل]از آنجایی که در حال حاضر فقط در مورد مرگ زندگی است
[ترجمه گوگل]از آنجایی که در حال حاضر فقط در مورد مرگ زندگی است
8. That kind of life is a living death.
[ترجمه ترگمان]این نوع زندگی یه مرگ زنده - ه
[ترجمه گوگل]این نوع زندگی یک مرگ زنده است
[ترجمه گوگل]این نوع زندگی یک مرگ زنده است
9. Mr. Smith found the steaming jungle a living death.
[ترجمه ترگمان]اقای اسمیت یک مرگ زنده را پیدا کرد
[ترجمه گوگل]آقای اسمیت، جنگل های بخار را یک مرگ زنده گرفت
[ترجمه گوگل]آقای اسمیت، جنگل های بخار را یک مرگ زنده گرفت
10. Someone has a living death and someone has a dead living.
[ترجمه ترگمان]یه نفر یه مرگ زنده داره و یه نفر یه زندگی مرده داره
[ترجمه گوگل]کسی مرگ و زندگی شخصی دارد
[ترجمه گوگل]کسی مرگ و زندگی شخصی دارد
11. She can't walk or feed herself and she can barely speak - it's a living death.
[ترجمه ترگمان]او نمی تواند راه برود، به خودش غذا بدهد و به سختی می تواند حرف بزند - این یک مرگ زنده است
[ترجمه گوگل]او نمیتواند راه برود و یا خودش را تغذیه کند و به سختی می تواند صحبت کند - این یک مرگ زنده است
[ترجمه گوگل]او نمیتواند راه برود و یا خودش را تغذیه کند و به سختی می تواند صحبت کند - این یک مرگ زنده است
12. But the hard labour for criminals which replaced judicial execution was so appalling that it was in effect a living death.
[ترجمه ترگمان]اما کار سخت برای جنایتکاران که جای اعدام قضایی را گرفته بود، چنان مهیب بود که در واقع مرگ زنده بود
[ترجمه گوگل]اما کار سخت برای جنایتکاران که جایگزین دادگاه قضایی شده بود، خیلی دشوار بود که مرگ زنده بود
[ترجمه گوگل]اما کار سخت برای جنایتکاران که جایگزین دادگاه قضایی شده بود، خیلی دشوار بود که مرگ زنده بود
13. If you have opted for non-action, then you have opted for a living death.
[ترجمه ترگمان]اگر شما عدم اقدام را قبول کردید، پس برای یک مرگ زنده انتخاب کرده اید
[ترجمه گوگل]اگر شما برای عدم اقدام انتخاب کرده اید، پس از آن یک زندگی سالم را انتخاب کرده اید
[ترجمه گوگل]اگر شما برای عدم اقدام انتخاب کرده اید، پس از آن یک زندگی سالم را انتخاب کرده اید
14. And you and I will both leave this house, this narrow stone hell, this house of living death.
[ترجمه ترگمان]و من و تو هر دو این خانه را ترک خواهیم کرد، این جهنم سنگی باریک، این خانه مرگ
[ترجمه گوگل]و شما و من هر دو این خانه را ترک می کنند، این سنگ باریک سنگ، این خانه از مرگ زندگی است
[ترجمه گوگل]و شما و من هر دو این خانه را ترک می کنند، این سنگ باریک سنگ، این خانه از مرگ زندگی است
پیشنهاد کاربران
مرگ تدریجی
زندگی مرگبار
کلمات دیگر: