کلمه جو
صفحه اصلی

bloke


معنی : آدم، یار، رفیق، یارو، هم کار
معانی دیگر : (بیشتر در انگلیس - خودمانی) آدم، مرد، ادم

انگلیسی به فارسی

آدم، رفیق، یار، همکار، یارو


بلوک، آدم، یارو، رفیق، یار، هم کار


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
• : تعریف: (chiefly British; informal) a male person; man; guy.

• man, fellow, guy (slang)
a bloke is a man; an informal word.

مترادف و متضاد

آدم (اسم)
adam, man, person, one, fellow, bloke, cove, gink, homo

یار (اسم)
adjoint, partner, fellow, bloke, adjunct, sweetheart, friend, helper, alter ego, adjutant, gill, bosom friend, paramour, pal, buddy, billy, chummy, close friend, helpmate, turtledove, yokefellow, pard, playmate, succourer

رفیق (اسم)
associate, man, fellow, bloke, friend, mate, comrade, pal, buddy, billy, bo, peer, cully, matey, yokefellow

یارو (اسم)
party, fellow, bloke, personality, cove, gink, guy, varmint, sirrah

هم کار (اسم)
bloke, cohort, competitor, coadjutor, colleague, teammate, co-worker, counterpart, cooperator

جملات نمونه

1. he's a good bloke
آدم خوبی است.

2. She had a strange conversation with the bloke who's moved in upstairs.
[ترجمه ترگمان]گفتگوی عجیبی با مردی که در طبقه بالا حرکت کرده بود داشت
[ترجمه گوگل]او گفتگو عجیب و غریب با کسی که در طبقه بالا حرکت می کند، داشت

3. Hutson is a small, chirpy bloke.
[ترجمه ترگمان]Hutson مرد با گل و chirpy
[ترجمه گوگل]هاتسون کوچک است

4. He's an ordinary bloke, despite being famous.
[ترجمه ترگمان]با وجود اینکه معروف است، او یک آدم معمولی است
[ترجمه گوگل]او یک عادت معمولی است، گرچه مشهور است

5. While we were talking, a bloke came up.
[ترجمه ترگمان]وقتی داشتیم حرف می زدیم، یه یارو اومد
[ترجمه گوگل]در حالی که ما در حال صحبت بودیم، یک بلاک آمد

6. He's a dodgy bloke I wouldn't trust him an inch.
[ترجمه ترگمان]او مرد خطرناکی است که من به او اعتماد ندارم
[ترجمه گوگل]او یک جادوگر است و من به او یک اینچ اعتماد نکنم

7. He's got so many problems, poor bloke!
[ترجمه ترگمان]مرد بیچاره! اون خیلی مشکل داره
[ترجمه گوگل]او مشکلات بسیاری دارد و ضعیف است

8. There was some bloke on the phone waffling about an airline ticket.
[ترجمه ترگمان]مردی در خط تلفن بود که در مورد بلیت هواپیما صحبت می کرد
[ترجمه گوگل]برخی از تلفن های همراه در مورد یک بلیط هواپیمایی وجود داشت

9. He is a really nice bloke.
[ترجمه ترگمان] اون واقعا آدم خوبیه
[ترجمه گوگل]او یک بلوک واقعا خوب است

10. He's a good bloke - he wouldn't blow the gaff on us.
[ترجمه ترگمان]او مرد خوبی است - او نمی تواند gaff را بر روی ما منفجر کند
[ترجمه گوگل]او یک بلوک خوب است - او به ما حمله نمی کند

11. He seems like a decent bloke and I've got no axe to grind with him.
[ترجمه ترگمان]به نظر می رسد که او مرد شریفی است و من با او کاری ندارم
[ترجمه گوگل]او به نظر می آید یک معامله مناسب و منحصر به فرد و بدون تبر برای خرد کردن با او

12. That bloke on the dance floor really fancies himself.
[ترجمه ترگمان]اون یارو توی سالن رقص واقعا از خودش خوشش میاد
[ترجمه گوگل]این که در طبقه رقص به نظر می رسد واقعا خود را فریب می دهد

13. He's a very likeable sort of bloke.
[ترجمه ترگمان]آدم دوست داشتنی و دوست داشتنی است
[ترجمه گوگل]او بسیار دوست داشتنی از بلوک است

14. He's the sort of bloke who will never let you down.
[ترجمه ترگمان]او از آن آدم هایی است که هرگز تو را ناامید نخواهد کرد
[ترجمه گوگل]او نوعی بلوک است که هرگز به شما اجازه نمی دهد

15. He's a strange bloke and no mistake.
[ترجمه ترگمان]او مرد غریبه است و هیچ اشتباهی در کار نیست
[ترجمه گوگل]او عجیب و غریب است و هیچ اشتباهی نیست

He's a good bloke.

آدم خوبی است.


پیشنهاد کاربران

نفر


کلمات دیگر: