کلمه جو
صفحه اصلی

drag in

انگلیسی به فارسی

کشیدن


انگلیسی به انگلیسی

• force into some sort of situation; embroil

جملات نمونه

1. They disapproved of my dragging in his wealth.
[ترجمه ترگمان]آن ها از تحمل من در ثروت او مخالف بودند
[ترجمه گوگل]آنها از غرق شدن در ثروت خود ناراضی شدند

2. Jack and Tom were having an argument and I got dragged in.
[ترجمه ترگمان]جک \"و\" تام \"باهم جر و بحث میکردن\" و منم به زور وارد اینجا شدم
[ترجمه گوگل]جک و تام یک بحث داشتند و من در آن جا کشیدم

3. The bottom of her long dress dragged in the dust.
[ترجمه ترگمان]کف لباس بلندش در گرد و خاک فرورفته بود
[ترجمه گوگل]پایین لباس بلند خود را در گرد و غبار کشید

4. The issue is quite complicated enough, without dragging in the argument about the effects on wildlife.
[ترجمه ترگمان]این موضوع به اندازه کافی پیچیده است، بدون آن که بحث درباره اثرات حیات وحش را باخود همراه داشته باشد
[ترجمه گوگل]مسئله به اندازه کافی پیچیده است، بدون کشیدن در بحث در مورد اثرات در حیات وحش

5. Your coat's dragging in the mud.
[ترجمه ترگمان] coat توی گل کشیده میشه
[ترجمه گوگل]کت شما کشیدن در گل

6. I could hear him slipping over the heaps of dirt, his spurs dragging in the rubbish heaps.
[ترجمه ترگمان]می توانستم صدای او را بشنوم که روی توده های خاک می لغزید، مهمیزهای خود را روی توده های زباله می کشید
[ترجمه گوگل]من می توانم او را شنیدن لغزش بیش از چند کثیف، اسپور خود را کشیدن در کج های زباله

7. Killion and Richards, half undressed and filthy, were carrying Church; his feet were dragging in the mud.
[ترجمه ترگمان]Killion و Richards، نیمه لخت و کثیف، کلیسا را حمل می کردند؛ پاهایش در گل فرورفته بودند
[ترجمه گوگل]Killion و ریچاردز، نیمه خرد و کثیف، کلیسا را ​​حمل کردند؛ پاهای خود را در گل کشیدند

8. She felt the milk being dragged in streams from her.
[ترجمه ترگمان]احساس کرد شیر از او جاری شده است
[ترجمه گوگل]او احساس کرد که شیر در جریانهایش از او گرفته شده است

9. Grouse are dragged in as the hungry lynx turn to them when their main item of diet disappears.
[ترجمه ترگمان]در حالی که سیاه گوش گرسنه به سوی آن ها کشیده می شود، هنگامی که عامل اصلی رژیم غذایی آن ها ناپدید می شود، موش ها به سوی آن ها برمی گردند
[ترجمه گوگل]غلات به عنوان ریش گرسنه به آنها تبدیل می شود زمانی که مواد اصلی خود را از رژیم ناپدید می شوند

10. Time drags in this job.
[ترجمه ترگمان]زمان در این شغل به طول می کشد
[ترجمه گوگل]زمان در این کار خراب می شود

11. Why do you drag in such irrelevant facts?
[ترجمه ترگمان]چرا تو همچین حقایق بی ربط رو می کشی؟
[ترجمه گوگل]چرا در چنین حقایق بی ربط بکشید؟

12. These two problems, say simple, but the drag in basic design to GUI system problem.
[ترجمه ترگمان]این دو مشکل، ساده می گویند، اما کشش در طراحی اولیه برای مساله سیستم GUI
[ترجمه گوگل]این دو مشکل، ساده می گویند، اما در طراحی پایه به مشکل سیستم GUI بکشید

13. The working drag in that reduces cost arrives each link of production, cannot take dead space.
[ترجمه ترگمان]کشش کاری که در آن هزینه کاهش هزینه هر لینک از تولید را کاهش می دهد، نمی تواند فضای مرده را به دست آورد
[ترجمه گوگل]کشیدن کاری که در آن هزینه را کاهش می دهد هر لینک تولید را می گیرد، می تواند فضای مرده را نداشته باشد

14. Exsanguine namely much but drag in heart, liver, lienal, kidney, cause kind of happening that card awaits.
[ترجمه ترگمان]Exsanguine به جز کشیدن در قلب، کبد، lienal، کلیه، باعث بروز رویدادهایی می شود که این کارت در انتظار آن است
[ترجمه گوگل]Exsanguine دقیقا همان چیزی است که در قلب، کبد، لنال، کلیه کشنده است، به همین دلیل اتفاق می افتد که این کارت در انتظار است

پیشنهاد کاربران

وسط کشیدن


کلمات دیگر: