از طسوج طبرش
کارجه
فرهنگ فارسی
لغت نامه دهخدا
کارجه . [ ] (اِخ ) از طسوج طبرش (تفرش ). (تاریخ قم ص 117).
کارجه . [ ](اِخ ) من راوه . از دیههای انار. (تاریخ قم ص 137).
کارجه. [ ] ( اِخ ) از طسوج طبرش ( تفرش ). ( تاریخ قم ص 117 ).
کارجه. [ ]( اِخ ) من راوه. از دیههای انار. ( تاریخ قم ص 137 ).
کارجه. [ ]( اِخ ) من راوه. از دیههای انار. ( تاریخ قم ص 137 ).
کلمات دیگر: