کلمه جو
صفحه اصلی

expectancy


معنی : پیش بینی، انتظار، احتمال، حاملگی، امید، توقع، بارداری
معانی دیگر : امید (expectance هم می گویند)، انتظار (انتظارات)، چشم داشت، چشم به راهی

انگلیسی به فارسی

امید به زندگی، امید، انتظار، توقع، احتمال، پیش بینی، بارداری، حاملگی


( expectance ) انتظار، امید، توقع، احتمال، پیش‌بینی، حاملگی، بارداری


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
حالات: expectancies
مشتقات: expectance (n.)
(1) تعریف: the state of expecting; anticipation.
مشابه: anticipation, hope

(2) تعریف: something that is expected.

• hope, anticipation
expectancy is a feeling that something exciting is about to happen.

مترادف و متضاد

پیش بینی (اسم)
anticipation, forecast, foresight, prognosis, prospect, prognoses, expectancy, expectance, caution, augury, prognostication, precaution, prevision, look-ahead, prefiguration

انتظار (اسم)
anticipation, prospect, expectation, expectancy, expectance

احتمال (اسم)
supposition, possibility, likelihoood, expectancy, expectance, aptness, probability, contingency, eventuality, presumption, verisimilitude

حاملگی (اسم)
expectancy, expectance, conception, gestation

امید (اسم)
trust, expectancy, expectance, hope

توقع (اسم)
expectation, expectancy, expectance

بارداری (اسم)
expectancy, expectance, gestation, pregnancy

anticipation


Synonyms: assumption, assurance, belief, calculation, confidence, conjecture, expectation, hope, likelihood, looking forward, outlook, prediction, presentation, presentiment, presumption, probability, prospect, reliance, supposition, surmise, suspense, trust, view, waiting


جملات نمونه

1. life expectancy
طول عمر

2. Japanese people have a very high life expectancy.
[ترجمه ترگمان]مردم ژاپن امید به زندگی بسیار بالایی دارند
[ترجمه گوگل]مردم ژاپنی امید به زندگی بسیار بالا دارند

3. People in manual occupations have a lower life expectancy.
[ترجمه ترگمان]افراد در مشاغل دستی امید به زندگی کمتری دارند
[ترجمه گوگل]افرادی که در شغل های دستی زندگی می کنند، امید به زندگی کمتری دارند

4. The atomosphere of tense expectancy sobered everyone.
[ترجمه ترگمان]The که به طول انجامید همگی را به هوش آورد
[ترجمه گوگل]اتمسفر محدوده ای از امید به زمان، همه را متعجب کرد

5. Women have a longer life expectancy than men.
[ترجمه ترگمان]زنان بیش از مردان امید به زندگی دارند
[ترجمه گوگل]زنان عمر طولانیتری نسبت به مردان دارند

6. Scientists estimate that smoking reduces life expectancy by around 12 years on average.
[ترجمه ترگمان]دانشمندان تخمین می زنند که سیگار کشیدن، امید به زندگی را به طور متوسط تا حدود ۱۲ سال کاهش می دهد
[ترجمه گوگل]دانشمندان بر این باورند که سیگار کشیدن به طور متوسط ​​حدود 12 سال عمر می کند

7. Life expectancy in Europe has increased greatly in the 20th century.
[ترجمه ترگمان]امید به زندگی در اروپا در قرن بیستم تا حد زیادی افزایش یافته است
[ترجمه گوگل]امید به زندگی در اروپا در قرن بیست و یکم به شدت افزایش یافته است

8. A quiver of expectancy ran through the audience.
[ترجمه ترگمان]لرزشی از امید در میان حضار گذشت
[ترجمه گوگل]یک تیرانداز از امید به زندگی از بین مخاطبان

9. There was a general air of expectancy in the crowd.
[ترجمه ترگمان]در میان جمعیت، فضا آکنده از انتظار بود
[ترجمه گوگل]در میان مردم یک امواج عمومی وجود داشت

10. There was an air of expectancy among the waiting crowd.
[ترجمه ترگمان]در میان جمعیت منتظر بود
[ترجمه گوگل]هوای امیدبخش میان جمعیت منتظر بود

11. The average life expectancy was 40.
[ترجمه ترگمان]میانگین امید به زندگی ۴۰ سال بود
[ترجمه گوگل]میانگین امید به زندگی 40 ساله بود

12. Life expectancy for both men and women has improved greatly in the past 20 years.
[ترجمه ترگمان]امید به زندگی برای مردان و زنان در ۲۰ سال گذشته تا حد زیادی بهبود یافته است
[ترجمه گوگل]امید به زندگی برای زنان و مردان در 20 سال گذشته به طور چشمگیری افزایش یافته است

13. Women have a higher life expectancy than men.
[ترجمه ترگمان]زنان امید به زندگی بالاتری نسبت به مردان دارند
[ترجمه گوگل]زنان امید به زندگی بالاتر از مردان دارند

14. The supporters had a tremendous air of expectancy.
[ترجمه ترگمان]طرفداران امید زیادی به امید داشتند
[ترجمه گوگل]هواداران هوای فوق العاده ای از امید به زندگی داشتند

life expectancy

طول عمر


پیشنهاد کاربران

سن انتظار رونده

امید به زندگی

امید ( به زندگی )

Americans have one of the shortest life expectancies compared to other high - income countries around the globe

There was an air of expectancy as the chairman rose to speak

انتظار
توقع


کلمات دیگر: