کلمه جو
صفحه اصلی

angelic


معنی : فرشتهای، وابسته به فرشته
معانی دیگر : فرشته سیرت، ملائکه وار، (از نظر خوبی یا زیبایی و غیره) فرشته مانند، وابسته به فرشتگان، ملکی، آسمانی، روحانی (angelical هم می گویند)

انگلیسی به فارسی

فرشته‌ای، وابسته به فرشته


فرشته ای، فرشتهای، وابسته به فرشته


انگلیسی به انگلیسی

صفت ( adjective )
مشتقات: angelical (adj.), angelically (adv.)
(1) تعریف: of, concerning, or consisting of an angel or angels.
مترادف: divine
متضاد: demonic, diabolic
مشابه: beautiful, celestial, empyreal, empyrean, ethereal, heavenly, supernal

- an angelic chorus
[ترجمه ترگمان] یک آواز دسته جمعی آسمانی
[ترجمه گوگل] یک کلام فرشته ای

(2) تعریف: suggesting or resembling, or suitable to, an angel, as in innocence, beauty, or kindness.
مترادف: beatific, divine
متضاد: demoniac, demonic, devilish, diabolic
مشابه: saintly, sinless, virtuous

- an angelic smile
[ترجمه ترگمان] یک لبخند ملکوتی،
[ترجمه گوگل] لبخند فرشته ای
- an angelic unselfishness
[ترجمه ترگمان] یک بخشندگی آسمانی
[ترجمه گوگل] بی نظیر فرشته ای

• cherubic, of an angel; pure
you can describe someone as angelic when they are very good, kind, and gentle.

مترادف و متضاد

فرشته ای (صفت)
angelic

وابسته به فرشته (صفت)
angelic

sweet, kind, and usually beautiful


Synonyms: adorable, archangelic, beatific, beneficent, celestial, cherubic, devout, divine, entrancing, ethereal, godly, good, heavenly, holy, humble, innocent, lovely, otherworldly, pure, radiant, rapturous, righteous, saintly, self-sacrificing, seraphic, virtuous


Antonyms: demonic, devilish, fiendish, unkind


جملات نمونه

1. she heard an angelic voice
او صدای فرشته مانندی را شنید.

2. i shall never forget my mother's angelic smile
هرگز لبخند فرشته آسای مادرم را فراموش نخواهم کرد.

3. She had an angelic smile, but a dreadful temper.
[ترجمه ترگمان]او یک لبخند فرشته مانند داشت، اما خلق و خوی وحشتناکی داشت
[ترجمه گوگل]او یک لبخند فرشته داشت اما خلق و خوی وحشتناکی داشت

4. Gwen's students may look angelic, but appearances can be deceptive .
[ترجمه ترگمان]دانش آموزان Gwen ممکن است فرشته وار به نظر برسند، اما ظواهر می توانند فریبنده باشند
[ترجمه گوگل]دانش آموزان گوانگ ممکن است فرشته باشند، اما ظواهر می توانند فریب آمیز باشند

5. Kee loved a dead husband who was now angelic, beyond criticism, perfect.
[ترجمه ترگمان]Kee شوهری مرده را دوست می داشت که اکنون ملکوتی بود، فراتر از انتقاد، کامل
[ترجمه گوگل]کی عاشق یک شوهر مرده است که در حال حاضر فرشته است، فراتر از انتقاد، کامل است

6. It is a geography and gazetteer of the angelic and demonic domains.
[ترجمه ترگمان]این یک جغرافیا و gazetteer از دامنه های ملکوتی و شیطانی است
[ترجمه گوگل]این یک جغرافیا و گزاره ای از حوزه های فرشته و شیطانی است

7. Timmy has such an angelic face.
[ترجمه ترگمان]تیمی صورت فرشته ها رو داره
[ترجمه گوگل]Timmy چنین چهره فرشته ای دارد

8. Sean is an angelic little baby, but Sara is hell on wheels.
[ترجمه ترگمان]شان \"یه بچه فرشته angelic، اما\" سارا \"داره چرخ میخوره\"
[ترجمه گوگل]شان کودک کوچک فرشته ای است، اما سارا به تنهایی در حال چرخیدن است

9. In imagination I hear angelic laughter as a background to the life of the other world.
[ترجمه ترگمان]در عالم خیال، صدای خنده فرشته وار را به عنوان یک پس زمینه برای زندگی دنیای دیگر می شنوم
[ترجمه گوگل]در تخیل من می شنوم که خنده فرشته ای به عنوان زمینه ای برای زندگی دیگر جهان است

10. And two who tip the scales to the angelic side are proposing to use bombing to plant forests rather than destroy them.
[ترجمه ترگمان]و دو نفر که مقیاس ها را به سمت فرشته وار نشان می دهند، پیشنهاد می دهند که به جای نابود کردن آن ها، از بمباران به جنگل های گیاهان استفاده کنند
[ترجمه گوگل]و دو نفر که مقیاس ها را به طرف فرشته می اندازند، پیشنهاد می کنند بجای بمباران کردن بمب گذاری ها، آنها را بکشند

11. She cracked an angelic smile.
[ترجمه ترگمان]لبخند فرشته ها را به صدا در آورد
[ترجمه گوگل]او لبخند فرشته ای را ترک کرد

12. True angelic experiences feel warm, safe, loving, and comfortable.
[ترجمه ترگمان]تجربیات فرشته واقعی واقعی، ایمن، دوست داشتنی، دوست داشتنی و راحت هستند
[ترجمه گوگل]تجارب واقعی فرشته احساس گرم، ایمن، دوست داشتنی و راحت است

13. Angels of health: angelic healing corps.
[ترجمه ترگمان]فرشتگان بهداشت: گروه های درمانی ملکوتی
[ترجمه گوگل]فرشتگان سلامت: جراحان فرشتگان فرشته

14. There were occasional rumors of visions and "angelic" phenomena associated with Pius XII during the entire duration of his papacy (1939-
[ترجمه ترگمان]در تمام مدت حکومت پاپی (۱۹۳۹ -)شایعاتی مبنی بر \"پدیده های\" فرشته \" در ارتباط با پیوس دوازدهم وجود داشت
[ترجمه گوگل]شایعات گاه و بیگاه از دیدگاه ها و پدیده های 'فرشتگان' مرتبط با Pius XII در طول تمام مدت پاپش (1939-

I shall never forget my mother's angelic smile.

هرگز لبخند فرشته آسای مادرم را فراموش نخواهم کرد.


She heard an angelic voice.

او صدای فرشته مانندی را شنید.


پیشنهاد کاربران

فرشته وار، مثل فرشته


کلمات دیگر: