در سفر، در حرکت، در تحرک
on the road
در سفر، در حرکت، در تحرک
انگلیسی به انگلیسی
عبارت ( phrase )
• : تعریف: traveling, esp. as a salesperson, performer, or theatrical company.
• مترادف: touring, traveling
• مترادف: touring, traveling
• traveling, touring; on the street
جملات نمونه
1. Good company on the road is the shortest cut.
[ترجمه محمد] کوتاهترین میانبر در سفر طولانی، دلشتن همراه خوب است
[ترجمه ترگمان]شرکت خوبی در این جاده کوتاه ترین راه است[ترجمه گوگل]شرکت خوب در جاده کوتاهترین قطع است
2. Confidence in yourself is the first step on the road to success.
[ترجمه ترگمان]اعتماد به خودتان اولین قدم در راه موفقیت است
[ترجمه گوگل]اعتماد به نفس خود اولین گام در راه موفقیت است
[ترجمه گوگل]اعتماد به نفس خود اولین گام در راه موفقیت است
3. There was a steep climb on the road out of town.
[ترجمه ترگمان]بالا رفتن از شهر، بالا رفتن از شهر بود
[ترجمه گوگل]صعود شیب دار در جاده خارج از شهر وجود دارد
[ترجمه گوگل]صعود شیب دار در جاده خارج از شهر وجود دارد
4. good company on the road is the shortest cut.
[ترجمه ترگمان]شرکت خوبی در جاده کوتاه ترین راه است
[ترجمه گوگل]شرکت خوب در جاده کوتاهترین قطع است
[ترجمه گوگل]شرکت خوب در جاده کوتاهترین قطع است
5. Police have set up a roadblock on the road to London.
[ترجمه ترگمان]پلیس جاده ای را در جاده لندن ایجاد کرده است
[ترجمه گوگل]پلیس راه راه لندن را راه اندازی کرده است
[ترجمه گوگل]پلیس راه راه لندن را راه اندازی کرده است
6. The marking on the road is unclear.
[ترجمه ترگمان]مشخص نیست که نشانه گذاری در این جاده مشخص نیست
[ترجمه گوگل]نشانه گذاری در جاده نامشخص است
[ترجمه گوگل]نشانه گذاری در جاده نامشخص است
7. The hum of the tyres on the road lulled her to sleep.
[ترجمه ترگمان]زمزمه لاستیک ها روی جاده باعث شد که او بخوابد
[ترجمه گوگل]غلظت لاستیک در جاده ها او را به خواب زد
[ترجمه گوگل]غلظت لاستیک در جاده ها او را به خواب زد
8. He found a purse on the road.
[ترجمه ترگمان] یه کیف تو جاده پیدا کرده
[ترجمه گوگل]او یک کیف پول در جاده پیدا کرد
[ترجمه گوگل]او یک کیف پول در جاده پیدا کرد
9. She is on the road to recovery.
[ترجمه ترگمان]او در راه بهبودی است
[ترجمه گوگل]او در راه بهبود است
[ترجمه گوگل]او در راه بهبود است
10. The soldiers set up an ambush on the road.
[ترجمه ترگمان]سربازان در جاده کمین کرده بودند
[ترجمه گوگل]سربازان یک کمین در جاده ها ایجاد کردند
[ترجمه گوگل]سربازان یک کمین در جاده ها ایجاد کردند
11. The cars were bumper to bumper on the road to the coast .
[ترجمه ترگمان]ماشین ها به سپر در جاده به سمت ساحل حرکت می کردند
[ترجمه گوگل]اتومبیل ها به سپر در جاده ها به ساحل نگاه می کردند
[ترجمه گوگل]اتومبیل ها به سپر در جاده ها به ساحل نگاه می کردند
12. The flood on the road eventually drained off into the ditch.
[ترجمه ترگمان]سیل در جاده سرانجام به نهر سرازیر شد
[ترجمه گوگل]سیل در جاده ها در نهایت به خندق رانده شد
[ترجمه گوگل]سیل در جاده ها در نهایت به خندق رانده شد
13. I have been on the road since five o'clock this morning and I'm really tired.
[ترجمه ترگمان]من از ساعت پنج صبح در جاده بوده ام و من واقعا خسته ام
[ترجمه گوگل]از ساعت پنج صبح امروز صبح در جاده بوده ام و واقعا خسته ام
[ترجمه گوگل]از ساعت پنج صبح امروز صبح در جاده بوده ام و واقعا خسته ام
14. Walking on the road, the wind coming like a heat wave attacks.
[ترجمه ترگمان]باد در جاده راه می رود و باد همچون موج گرما به راه می افتد
[ترجمه گوگل]پیاده روی در جاده ها، باد می آید مانند حملات موج گرما
[ترجمه گوگل]پیاده روی در جاده ها، باد می آید مانند حملات موج گرما
پیشنهاد کاربران
در مسیر
کلمات دیگر: