کلمه جو
صفحه اصلی

anointment


معنی : روغن مالی، تدهین، پماد مالی، تقدیس با روغن مقدس
معانی دیگر : پماد مالی، روغن مالی، تدهین، تقدیس با روغن مقدس

انگلیسی به فارسی

پماد مالی، روغن‌مالی، تدهین، تقدیس با روغن مقدس


انگلیسی به انگلیسی

• act of putting oil on someone or something (often as part of a ritual)

مترادف و متضاد

روغن مالی (اسم)
anointment, embrocation, inunction, unction

تدهین (اسم)
anointment, embrocation, inunction, unction, chrism

پماد مالی (اسم)
anointment

تقدیس با روغن مقدس (اسم)
anointment

جملات نمونه

1. A holy office: the casting-out of spiders and anointment with new paint.
[ترجمه ترگمان]یک دفتر مقدس: بیرون ریختن عنکبوت ها و anointment با رنگ جدید
[ترجمه گوگل]یک دفتر مقدس: رها کردن عنکبوت و مقعد با رنگ جدید

2. After rumours of the younger Kim's anointment began circulating last year, Ueli Studer, the town's director of education, would only confirm that a "North Korean youth" had been on the school's rolls.
[ترجمه ترگمان]پس از شایعاتی مبنی بر آغاز سال گذشته، Ueli Studer، مدیر آموزش شهر، تنها تایید می کند که یک \"جوان کره شمالی\" در فهرست های مدرسه بوده است
[ترجمه گوگل]پس از شایعاتی که در سال گذشته در سال گذشته منتشر شد، Ueli Studer، مدیر آموزش شهر، تنها تأیید کرد که 'جوانان کره شمالی' در رول مدرسه بوده اند

3. But they will conveniently forget about your hero anointment a few hours later when they have trouble printing because of a network slowdown — you will be enemy No. 1 at that moment.
[ترجمه ترگمان]اما آن ها به راحتی در مورد قهرمان شما چند ساعت بعد وقتی در هنگام چاپ مشکلی دارند فراموش خواهند شد چون در آن لحظه شما دشمن شماره ۱ خواهید شد
[ترجمه گوگل]اما چند ساعت پس از چند ساعت بعد از اینکه چندین بار چاپ میشوند به علت کاهش سرعت شبکه، آنها به راحتی از دست دادن قهرمان خود را فراموش خواهند کرد - در آن لحظه دشمن شماره 1 خواهید بود

4. In western as in eastern Christendom coronation was a religious rite which began with the anointment of the ruler with holy oil.
[ترجمه ترگمان]در غرب مسیحیت، تاجگذاری یک مراسم مذهبی بود که با the فرمان روا با روغن مقدس آغاز شد
[ترجمه گوگل]در غربی، همانطور که در قرن شانزدهم شرقی، مراسم مذهبی بود که با مقدس حاکم با روغن مقدس آغاز شد

5. South Korean spies yesterday said the communist state's most powerful institutions had sworn loyalty to Jong-woon, suggesting that the formal anointment process had begun.
[ترجمه ترگمان]جاسوسان کره جنوبی دیروز گفتند که قدرتمندترین موسسات دولتی وفاداری به وون - را سوگند داده و پیشنهاد کردند که روند رسمی anointment آغاز شده است
[ترجمه گوگل]جاسوسی های کره ای روز گذشته گفت که نهادهای قدرتمند کمونیست کشور وفادار به جونگ وون را متهم می کنند که نشان می دهد فرآیند رسیدن رسمی آغاز شده است

6. Jong-un's status as heir was never officially confirmed, however, and it could be years before the regime comments on the most recent reports of his anointment.
[ترجمه ترگمان]با این حال، وضعیت جونگ اون به عنوان وارث هیچ گاه رسما تایید نشده است، و این می تواند سال ها قبل از نظرات رژیم درباره جدیدترین گزارش ها درباره anointment باشد
[ترجمه گوگل]با این وجود، وضعیت جونگ اون به عنوان وارث هرگز رسما تایید نشد و ممکن است سال هایی باشد که رژیم در تازه ترین گزارش های مقدماتی خود از آن ها خواسته است

7. John McCain's campaign has asked a Hollywood agent to sprinkle some glitter over his anointment.
[ترجمه ترگمان]کمپین جان مک کین از یک نماینده هالیوود خواسته است تا بر روی anointment خود کمی درخشش داشته باشد
[ترجمه گوگل]کمپین جان مک کین از یک عامل هالیوود خواسته است تا برخی از زرق و برقهای خود را روی گلدان خود بپاشاند

8. He compares the potential within a crystal to a piece of bare wood awaiting its anointment, the moment when it can come alive with colour.
[ترجمه ترگمان]او پتانسیل درون یک کریستال را با یک تکه چوب عریان در انتظار anointment مقایسه می کند، لحظه ای که می تواند بارنگ پوست زنده شود
[ترجمه گوگل]او پتانسیل را در یک کریستال را به یک قطعه چوب لخت در انتظار رسیدن آن، لحظه ای که می تواند با رنگ باقی بماند، مقایسه می کند

9. Also called Passion Sunday, it commemorates Jesus entering Jerusalem for his anointment as King.
[ترجمه ترگمان]همچنین \"شور\" نیز به عنوان \"شور\" در روز یکشنبه برگزار شد و خاطره ورود عیسی به اورشلیم برای anointment به عنوان پادشاه را زنده کرد
[ترجمه گوگل]همچنین به عنوان یک اشتیاق یکشنبه، عیسی مسیح را به خاطر اورشلیم به عنوان پادشاه وارد می کند

10. Kim Jong Il had 14 years in which to build up loyalties between his anointment and eventual succession.
[ترجمه ترگمان]کیم جونگ ایل ۱۴ سال وقت داشت تا وفاداری خود را بین anointment و جانشینی نهایی خود ایجاد کند
[ترجمه گوگل]کیم جونگ ایل 14 ساله بود که وفاداری خود را بین عیسی مسیح و جانشینی نهائی ایجاد می کرد

11. Caption :Jerusalem, Israel: A Christian worshipper prays over the Stone of Anointment at the Church of the Holy Sepulcher, believed by many to be the site of the crucifixion.
[ترجمه ترگمان]عنوان: اورشلیم، اسرائیل: یک نمازگزار مسیحی در بالای سنگ of در کلیسای of مقدس دعا می کند، اعتقاد بر این است که بسیاری از عبادت کنندگان در محل مصلوب مسیح هستند
[ترجمه گوگل]عنوان: اورشلیم، اسرائیل: عبادت کننده مسیحی در کلیسای مقبره مقدس، بیش از سنگ مقبره را دعا می کند، که بسیاری از آنها به عنوان محل مصلوب شده است


کلمات دیگر: