1. Ambivalence and androgyny were in fashion.
[ترجمه ترگمان]کارشان به مد افتاده بود
[ترجمه گوگل]تعادل و اندروژن در مد بود
2. With a remote historical origin, androgyny (hermaphroditism)is a term derived from human culture.
[ترجمه ترگمان]با خاستگاه تاریخی از راه دور، androgyny (hermaphroditism)اصطلاحی است که از فرهنگ انسانی مشتق شده است
[ترجمه گوگل]با یک مورخ تاریخی دور، وارنگی (هرمافوردیت) یک اصطلاح مشتق شده از فرهنگ انسانی است
3. Besides this, this thesis explores Woolf's vision of androgyny in art creation.
[ترجمه ترگمان]علاوه بر این، این پایان نامه به بررسی دیدگاه Woolf of androgyny در آفرینش هنری می پردازد
[ترجمه گوگل]علاوه بر این، این پایان نامه، چشم انداز وولف را در ایجاد آثار هنری مورد بررسی قرار می دهد
4. Androgyny as a thought which came of matriarchy embodied the primitive people's native consciousness of equal gender.
[ترجمه ترگمان]Androgyny به عنوان فکری که از matriarchy سرچشمه می گرفت، آگاهی ذاتی مردم را از جنس برابر مجسم می کرد
[ترجمه گوگل]Androgyny به عنوان یک اندیشه که از ماتریالیستی بود، آگاهی بومی اولیه یک جنس برابر را ترسیم کرد
5. Fathers who were androgyny were involved more than other fathers of sex role types and who was masculinity involved more than femininity and undifferentiation.
[ترجمه ترگمان]پدران که بیشتر از پدران دارای نقش جنسی بودند و مردانگی بیش از زنانگی و زنانگی می نمود، در این کار شرکت داشتند
[ترجمه گوگل]پدرانی که وحشی بودند بیشتر از پدران دیگر از انواع نقش جنسی دخالت داشتند و مردانگی بیشتر از زنانگی و تقسیم بندی درگیر بود
6. "Androgyny" is by no means synonymous with "neither male nor female or transexual person". It has a realistic significance in seeking the cultural and social harmoniousness between males and females.
[ترجمه ترگمان]\"Androgyny\" نه به معنای \"نه مرد\" و نه زن و مرد \" است در جستجوی فرهنگ اجتماعی و اجتماعی بین مردان و زنان دارای اهمیت واقع گرایانه است
[ترجمه گوگل]'Androgyny' به هیچ وجه مترادف با 'نه مرد و نه زن و یا مرد transexual ' این اهمیت واقعی در جستجوی هماهنگی فرهنگی و اجتماعی بین مردان و زنان است
7. Androgyny is a combination of male and female characters, which was proposed in 1970's by Bem.
[ترجمه ترگمان]Androgyny ترکیبی از شخصیت های زن و مرد است که در دهه ۱۹۷۰ توسط Bem پیشنهاد شد
[ترجمه گوگل]Androgyny ترکیبی از شخصیت های مرد و زن است که در سال 1970 توسط بم پیشنهاد شد
8. The current discussion about Virginia Woolf's conception of androgyny is more often than not limited to a scientific inductive method.
[ترجمه ترگمان]بحث کنونی در مورد مفهوم ویرجینیا وولف از androgyny اغلب به روش استقرایی علمی محدود نمی شود
[ترجمه گوگل]بحث جاری در مورد مفهوم وارفاریت ویرجینیا وولف در اغلب موارد نه تنها به روش القایی علمی محدود نمی شود
9. Woolf's vision of androgyny is also reflected in Orlando.
[ترجمه ترگمان]تصویر Woolf از androgyny نیز در ارلاندو منعکس شده است
[ترجمه گوگل]دیدگاه وولف از اندروژنیک در Orlando نیز منعکس شده است
10. Everyone has the quality of androgyny. The indefiniteness of the androgyny is just a world trend in general. The androgyny has spied out the nature of human being.
[ترجمه ترگمان]همه از کیفیت of برخوردار هستند ابهام of تنها یک گرایش جهانی به شمار می رود androgyny طبیعت انسان را به چشم می خورد
[ترجمه گوگل]هر کس کیفیت وجدان دارد نامعلوم بودن وحدت تنها یک روند جهانی به طور کلی است اندروژنی ماهیت انسان را جاسوسی کرده است
11. One or two of the earlier photos reveal an intriguing androgyny not normally associated with the actress.
[ترجمه ترگمان]یکی دو عکس از عکس های قبلی نشان می دهد که یک androgyny جذاب به طور معمول با این بازیگر در ارتباط نیست
[ترجمه گوگل]یک یا دو عکس قبلی نشان می دهد که یک وارونگی جذاب که به طور معمول با بازیگر ارتباط ندارد
12. Potentially the hermaphrodite dissolves gender difference and, at least in its associated idea of androgyny, has become acceptable.
[ترجمه ترگمان]به طور بالقوه ماده (نر مک)، تفاوت جنسیت را حل می کند و حداقل در اندیشه مرتبط با androgyny، قابل قبول شده است
[ترجمه گوگل]به طور بالقوه hermaphrodite اختلاف جنسیتی را حل می کند و حداقل در اندیشه ی مرتبط با آن، پذیرفته شده است
13. If you want to dress to impress this year, stick to a gender, because androgyny is a drag in 199
[ترجمه ترگمان]اگر می خواهید امسال لباس بپوشید، به یک جنسیت پایبند باشید، چون androgyny ۱۹۹ فرد است
[ترجمه گوگل]اگر میخواهید در سال جاری تحت تاثیر قرار دهید، به یک جنسیت چسبیده باشید، زیرا وارنگی کشیدن در سال 199 است
14. The high voice and long hair of Taylor is perfect for pop, where androgyny pays.
[ترجمه ترگمان]صدای بلند و موهای بلند تیلور برای پاپ بی نظیر است
[ترجمه گوگل]صدای بلند و موهای طولانی تیلور برای پاپ مناسب است، جایی که وظیفه آندروژنیزه می کند