1. Bonnie twirled her empty glass in her fingers.
[ترجمه ترگمان]و به و نی دست خالی خود را در میان انگشتانش چرخاند
[ترجمه گوگل]بانی شیشه شیشه خالی اش را در انگشتانش گذاشت
2. Bonnie was showing off to her friends, doing handstands on the grass.
[ترجمه ترگمان]و به و نی خود را به سوی دوستانش دراز می کرد و روی علف ها به حال می ریخت
[ترجمه گوگل]بانی به دوستانش نشان داد، دست هایش را روی چمن انجام می داد
3. I've fixed it for you to see Bonnie Lachlan.
[ترجمه ترگمان]برات درستش کردم تا به \"بانی لاکلن\" نگاه کنی
[ترجمه گوگل]من آن را برای شما تعیین کرده ام که بنی لاچلان را ببینم
4. And streets ahead . . . Bonnie brings a touch of magic to a Broadway favourite.
[ترجمه ترگمان]و خیابان ها پیشاپیش به و نی از جادو استفاده می کنه
[ترجمه گوگل]و خیابان های پیش رو بانی یک جادوی لمسی را برای علاقه مندی های برادوی به ارمغان می آورد
5. Bonnie couldn't get the light to work.
[ترجمه ترگمان]به و نی نمی توانست چراغ را روشن کند
[ترجمه گوگل]بانی نتوانست نور را به کار بگیرد
6. Bonnie Jean made horns back and I smirked and shook my head.
[ترجمه ترگمان]به و نی به من پوزخند زد و من پوزخندی زدم و سرم را تکان دادم
[ترجمه گوگل]بانی جین شاخها را عقب میکشید و من را تکان داد و سرم را تکان داد
7. Ted cranked open a can of Bonnie Hubbard beef hash.
[ترجمه ترگمان]تد یه قوطی کنسرو گوشت \"بانی\" رو باز کرد
[ترجمه گوگل]تد با باز کردن یک میله ای از هش گوشت گاو بانی هابارد باز کرد
8. Public concerns Bonnie Harkins has heard all the complaints.
[ترجمه ترگمان]نگرانی های عمومی بانی harkins همه شکایت ها را شنیده است
[ترجمه گوگل]نگرانی های عمومی Bonnie Harkins همه شکایات را شنید
9. Bonnie invited her input, and gave her the assignment to get things flowing smoothly.
[ترجمه ترگمان]به و نی او را به داخل دعوت کرد و ماموریت را به او داد تا همه چیز آرام و آرام پیش برود
[ترجمه گوگل]بانی ورودی او را فراخواند و به او دستور داد تا همه چیز را به هم بزنند
10. Bonnie Raitt in illusion lace with black beading.
[ترجمه ترگمان]و نی و نی و نی و نی با beading سیاه
[ترجمه گوگل]بانی ریت در توهم توپی با سیاه و سفید
11. Life is very crude, and bonnie Princes Street a dream, but we soldier on with a good grace.
[ترجمه ترگمان]زندگی بسیار خام است، و بونی را در عالم رویا می بیند، اما ما با یک لطف خوب خدمت می کنیم
[ترجمه گوگل]زندگی بسیار خام است و خیابان خیالی Princes Street رویا است، اما ما با فضل خوب سربازیم
12. The book is about Bonnie Parker of Bonnie and Clyde fame.
[ترجمه ترگمان]این کتاب درباره بانی پارکر و بانی و کلاید مشهور است
[ترجمه گوگل]این کتاب در مورد بانی پارکر از شهرت بانی و کلاید است
13. Hymns and more hymns, and how Bonnie Jean and I would look at one another and roll our eyes in complicity.
[ترجمه ترگمان]سروده ای مذهبی و سروده ای مذهبی بیشتر و این که چطور بانی و به و نی به یکدیگر نگاه خواهند کرد و به یکدیگر نگاه خواهند کرد
[ترجمه گوگل]شعرها و ترانه های بیشتر، و چگونه بانی جین و من به یکدیگر نگاه می کنند و چشمان ما را در هم شکاف قرار می دهند
14. We haven't seen the last of Bonnie.
[ترجمه ترگمان] آخرین باری که بانی رو ندیده بودیم
[ترجمه گوگل]ما آخرین بانی را دیده ایم