1. In cases of tuberculosis blood is expectorated.
[ترجمه ترگمان]در موارد ابتلا به بیماری سل، بیماری سل مقاوم است
[ترجمه گوگل]در موارد سل ریوی، خونریزی شده است
2. Whoosh! your lips expectorate a stream of self-igniting gasoline.
[ترجمه ترگمان]! … Whoosh … دهنتو برای تف کردن یه سیل از \"بنزین\" تف می کنه
[ترجمه گوگل]کیست! لب های شما یک جریان بنزین خود را احیا می کند
3. Inability to expectorate and is obliged to swallow any sputum that is raised; it may taste greasy.
[ترجمه ترگمان]تف کردن برای تف کردن و مجبور شدن هر مخاط را که بزرگ است قورت بدهد، شاید مزه چرب و چرب داشته باشد
[ترجمه گوگل]ناتوانی در رها کردن و موکول کردن هر نوع خلطی است که مطرح شده است ممکن است چرب باشد
4. Do not expectorate on the sidewalks.
[ترجمه ترگمان]در پیاده روها پرسه نزنید
[ترجمه گوگل]بر روی پیاده روها نشوید
5. The main symptoms were cough, expectorate white phlegm, hemoptysis and fever, respectively.
[ترجمه ترگمان]علایم اصلی سرفه، خلط سفید expectorate، hemoptysis و تب به ترتیب بودند
[ترجمه گوگل]علائم اصلی عبارت بودند از سرفه، ریه سفید ران، هموپتیز و تب
6. It is illegal to expectorate from any second-story window.
[ترجمه ترگمان]It از هر پنجره طبقه دوم غیر قانونی است
[ترجمه گوگل]از هر پنجره دوم داستان غیر قانونی است
7. He began to expectorate small amounts of blood - streaked sputum.
[ترجمه ترگمان]شروع به تف کردن مقدار کمی خلط خونی کرد
[ترجمه گوگل]او شروع به اکسیداسیون مقدار کمی خون خلط خلط کرد
8. NEED you expectorate so loudly?
[ترجمه ترگمان]چه لزومی داره که این طوری تف کنی؟
[ترجمه گوگل]آیا نیاز دارید که شما را با صدای بلند تکان دهید؟
9. Later tough mucus may form which is difficult to expectorate.
[ترجمه ترگمان]بعدا خلط سفت و سخت ممکن است شکل بگیرد که to کردن آن دشوار است
[ترجمه گوگل]بعدها ممکن است مخاطی دشوار باشد که دشوار است
10. Is suitable in the lung hot Yin deficient result cough expectorate, the mouth swallows dry does, pulmonary tuberculosis cough and so on.
[ترجمه ترگمان]در نتیجه سرفه سرفه expectorate، دهان، سرفه خشکی ریوی و غیره مناسب است
[ترجمه گوگل]در موارد کمبود یون ریه مناسب است که باعث خارش سرفه، دهان چلچله خشک، سرفه سل ریوی و غیره
11. Conclusions. Use of 3 induced sputum samples was more sensitive than use of 3 gastric washings for diagnosis of tuberculosis in patients who could not expectorate spontaneously.
[ترجمه ترگمان]نتیجه گیری استفاده از نمونه های بزاق ۳ القا شده بسیار حساس تر از استفاده از ۳ washings gastric برای تشخیص بیماری سل در بیمارانی است که به طور خودبخود expectorate
[ترجمه گوگل]نتیجه گیری استفاده از 3 نمونه خلط القایی نسبت به استفاده از سه شستشوی معده برای تشخیص سل در بیمارانی که نمیتوانند به صورت خودبخودی انکسار شوند، حساس تر است
12. Background. Many adults with pulmonary tuberculosis are unable to expectorate.
[ترجمه ترگمان]پس زمینه بسیاری از بزرگسالان مبتلا به سل ریه نمی توانند به expectorate مبتلا شوند
[ترجمه گوگل]زمینه بسیاری از افراد بالغ مبتلا به سل ریوی قادر به دفع ادرار نیستند
13. During the interview, she coughed fitfully but would not expectorate.
[ترجمه ترگمان]در خلال این گفت وگو، گاه گاه سرفه می کرد، اما تف نمی کرد
[ترجمه گوگل]در طی مصاحبه، او به شدت سرفه کرد، اما نمی توانست آن را تحریک کند
14. Usually, after the chronic bronchitis is refers to other oneself who exception chronic cough knows the reason, patient plum year cough, above expectorate 3 months.
[ترجمه ترگمان]معمولا بعد از برونشیت مزمن به فرد دیگری گفته می شود که استثنا سرفه مزمن را می داند، سرفه سال آلو بیمار، بیش از ۳ ماه است
[ترجمه گوگل]معمولا پس از برونشیت مزمن، به دیگران اشاره می شود که به استثنای سرفه های مزمن، علت آن را می دانند، سرفه سالم آلو، بیش از 3 ماه است