1. Chunky long length bobble sweater, £26 in a variety of colours.
[ترجمه ترگمان]پلیور بلند مدت، ۲۶ پوند به رنگ های مختلف
[ترجمه گوگل]ژاکت کت و شلوار طولانی، 26 پوند در رنگ های مختلف
2. You can't pull the bobble hat over my eyes.
[ترجمه ترگمان]شما نمی توانید این کلاه را از روی چشمانم بکشید
[ترجمه گوگل]شما نمیتوانید کلاه آبی را بر روی چشمانم بکشید
3. She sold one or two bobble hats, then moved one hundred and fifty miles away.
[ترجمه ترگمان]یکی دو کلاه bobble را فروخت، سپس یک صد و پنجاه میل دورتر رفت
[ترجمه گوگل]او یک یا دو کلاه باباب را فروخت، سپس یکصد و پنجاه مایل دور رفت
4. " Give her here, Bobble, " Claggert said and shooed his son back to the porch.
[ترجمه ترگمان]\"Claggert\" گفت: \"او را اینجا، Bobble، به او بدهید\" و پسرش را به ایوان راند
[ترجمه گوگل]کلگرر گفت: 'او را اینجا ببافید، گفت:' پسرش را به حیاط خلع سلاح کرد
5. This is a Puzzle Bobble style hand - Tour. Screen simple, but very Nai Wan!
[ترجمه ترگمان]این یک سبک hand style Puzzle است بسیار ساده، اما بسیار نای وان!
[ترجمه گوگل]این دست سبک پازل Bobble - تور است صفحه نمایش ساده اما بسیار نای وان!
6. a woolly hat with a bobble on top.
[ترجمه ترگمان]کلاه پشمی پشمالو با یک عروسک بزرگ
[ترجمه گوگل]یک کلاه پشمالو با بالا بردن حباب
7. Bobble here taught Pooch to pull the little one around in a wagon. "
[ترجمه ترگمان]Bobble در اینجا به Pooch یاد داد که یک گاری کوچک را در گاری جا به جا کند \"
[ترجمه گوگل]Bobble در اینجا Teaching Pooch را برای کشیدن کمی در اطراف در واگن '
8. Each bobble is magnetized in one direction or the other.
[ترجمه ترگمان]هر یک از این bobble در یک جهت مغناطیسی می شود
[ترجمه گوگل]هر حباب در یک جهت یا دیگری مغناطیسی است
9. This is a Puzzle Bobble style hand - Tour.
[ترجمه ترگمان]این یک سبک hand style Puzzle است
[ترجمه گوگل]این دست سبک پازل Bobble - تور است
10. The second baseman made a bobble but still had time to throw the runner out.
[ترجمه ترگمان]بازیکن دوم دوم بازیکن بازی کرد اما هنوز فرصت داشت که حریف را اخراج کند
[ترجمه گوگل]دومین بسامد ساخته شده بود، اما هنوز هم برای پرتاب دونده خارج شد
11. And no one, but no one is wearing a bobble hat.
[ترجمه ترگمان]و هیچ کس، اما هیچ کس کلاه bobble نداره
[ترجمه گوگل]و هیچ کس نیست، اما هیچ کس کلاه آبی ندارد
12. And on his head a woollen ski hat with a bobble on top.
[ترجمه ترگمان]و کلاه ski پشمی بر سر داشت که روی آن یک عروسک bobble بود
[ترجمه گوگل]و روی سر او کلاه اسکی پشمی با بالا بردن حباب
13. They put a temporary dressing on his cut nose and his wife puts a bobble hat on his head.
[ترجمه ترگمان]They را روی بینی his گذاشتند و زنش کلاه bobble را روی سر گذاشت
[ترجمه گوگل]آنها روی بینی خود بر روی موهایشان قرار داده و همسرش کلاه بامبو را روی سرش گذاشته است