1. the disjunct distribution of king crabs
پراکندگی نامتعادل خرچنگ های بزرگ
2. Each part is in principle divisible into smaller disjunct parts, and successive repetition of this process produces a branching hierarchy.
[ترجمه ترگمان]هر قسمت به طور کلی به بخش های ناپیوسته کوچک تر تقسیم می شود، و تکرار متوالی این فرآیند یک سلسله مراتب انشعاب ایجاد می کند
[ترجمه گوگل]هر بخش عمدتا به قطعات کوچکتر تقسیم می شود و تکرار پیوسته این فرایند یک سلسله مراتب شاخه ای تولید می کند
3. The Q4 disjunct on its own is a complete SQL starting from "SELECT Q $C0" and ending at "AS Q4".
[ترجمه ترگمان]The ناپیوسته بر روی خود یک SQL کامل از \"انتخاب دی اکسید کربن\" و پایان دادن به \"AS\" است
[ترجمه گوگل]جدا کردن Q4 به صورت خود یک SQL کامل با شروع از SELECT Q $ C0 و پایان دادن به 'AS Q4' است
4. Through set sequence is resolved into finite mutually disjunct subsets, the new method to solve the limit superior and limit inferior of set sequence is give.
[ترجمه ترگمان]از طریق توالی مجموعه ها به زیر مجموعه های نا پیوسته محدود حل می شود، روش جدید برای حل محدوده بالاتر و حد پایین تر از توالی مجموعه ها داده می شود
[ترجمه گوگل]از طریق مجموعه توالی حل شده به زیرمجموعه های متقارن محدود می شود، روش جدید برای حل محدودیت برتر و حد پایین تر از توالی مجموعه ای است
5. So, melodies can be conjunct or disjunct.
[ترجمه ترگمان]بنابراین، melodies می توانند با conjunct و یا نا پیوسته باشند
[ترجمه گوگل]بنابراین، ملودی ها می توانند به هم متصل شوند یا از هم جدا شوند
6. A small disjunct is a rule covering a small number of examples.
[ترجمه ترگمان]ناپیوسته کوچک یک قاعده است که تعداد کمی از نمونه ها را پوشش می دهد
[ترجمه گوگل]یک تفکیک کوچک قانون است که تعداد کمی از نمونه ها را پوشش می دهد
7. Of complex disjunct fingers and how to improve post-operative function of fingers.
[ترجمه ترگمان]از انگشتان نا پیوسته پیچیده و نحوه بهبود عملکرد پس از عمل انگشت ها
[ترجمه گوگل]از انگشتان محکم پیچیده و چگونگی بهبود عملکرد پس از عمل انگشتان دست
8. About 150 species: disjunct between Africa, Asia, and Europe; 44 species (2endemic, one introduced) in China.
[ترجمه ترگمان]در حدود ۱۵۰ گونه: ناپیوسته بین آفریقا، آسیا و اروپا؛ ۴۴ گونه (۲ بومی، یک معرفی)در چین
[ترجمه گوگل]حدود 150 گونه: بین آفریقا، آسیا و اروپا؛ 44 گونه (2ndemic، یکی معرفی شده) در چین
9. For disjunct interchange design of overpass highway, the paper discussed reasonable distribution and economical bridge structure.
[ترجمه ترگمان]برای طراحی interchange ناپیوسته بزرگراه پل، این مقاله درباره ساختار منطقی و ساختار پل منطقی بحث و تبادل نظر کرد
[ترجمه گوگل]برای طراحی مجدد تفویض مسیر بزرگراه، این مقاله توزیع مناسب و ساختار اقتصادی اقتصادی را مورد بحث قرار داد
10. Edward Forbes, indeed, had anticipated Charles with his theory of the disjunct distribution of arctic-alpines.
[ترجمه ترگمان]ادوارد فوربس در واقع، چارلز را با نظریه اش درباره توزیع نا پیوسته قطب شمال پیش بینی کرده بود
[ترجمه گوگل]در واقع ادوارد فوربس چارلز را با تئوری خود درباره توزیع غیرمتعارف آرک پدیاش پیش بینی کرده بود
11. We have the difference between conjunct music with the and disjunct music and that perhaps adds to the unsettled quality of the beethoven Fifth Symphony.
[ترجمه ترگمان]ما تفاوت بین موسیقی conjunct با موسیقی ناپیوسته و ناپیوسته را داریم و شاید به کیفیت آشفته سمفونی پنجم بتهوون بیفزاید
[ترجمه گوگل]ما بین موسیقی متحرک و موسیقی متناقض تفاوت داریم و شاید به کیفیت نامطلوب سمفونی پنجم بتهوون اضافه شود
12. In essence, a set of classification rules can be regarded as logical disjunction of rules, so that each rule can be regarded as a disjunct.
[ترجمه ترگمان]در اصل، مجموعه ای از قواعد طبقه بندی را می توان به عنوان disjunction منطقی قواعد در نظر گرفت، به طوری که هر قاعده را می توان به عنوان یک ناپیوسته در نظر گرفت
[ترجمه گوگل]در اصل، مجموعه ای از قوانین طبقه بندی می تواند به عنوان تفکیک منطقی قوانین در نظر گرفته شود، به طوری که هر قاعده می تواند به عنوان یک تفکیک در نظر گرفته شود
13. Based on the work, we started the international cooperation on molecular phylogenies of the East Asian and North Eastern America disjunct groups such as Hamamelis, Liquidambar, Aralia and so on.
[ترجمه ترگمان]براساس این کار، ما شروع به هم کاری بین المللی در phylogenies مولکولی کشورهای عربی شرق آسیا و شمال شرقی آمریکای شمالی مانند as، Liquidambar، Aralia و غیره کردیم
[ترجمه گوگل]بر اساس این کار، ما همکاری های بین المللی در زمینه فیلوژن های مولکولی گروه های جدا شده از شرق آسیا و شمال شرقی آمریکا مانند Hamamelis، Liquidambar، Aralia و غیره آغاز کردیم
14. Forests have great diversity, the area containing rare relict and disjunct genera and over 30 plant species under State protection.
[ترجمه ترگمان]جنگل ها تنوع زیادی دارند، منطقه ای که شامل گونه های نادر و گونه های ناپیوسته و بیش از ۳۰ گونه گیاهی تحت حفاظت دولت است
[ترجمه گوگل]جنگل ها دارای تنوع زیادی هستند، این منطقه حاوی گونه های نابالغ و مجزا و بیش از 30 گونه گیاهی تحت حمایت دولت است
15. A good example--we used it a moment ago-- of a disjunct melody is-- Can we all sing that?
[ترجمه ترگمان]یک مثال خوب - - ما یک لحظه پیش از آن استفاده کردیم - - از یک ملودی ناپیوسته - - آیا همه ما می توانیم آن را بخوانیم؟
[ترجمه گوگل]یک مثال خوب - ما آن را یک لحظه استفاده کردیم - یک ملودی محض - آیا همه ما می توانیم آن را آواز بخوانیم؟