کلمه جو
صفحه اصلی

clover


معنی : شبدر
معانی دیگر : (گیاه شناسی) شبدر (انواع گیاهان جنس trifolium از خانواده ی pea)، برگ شبدر، شبدر trifolium

انگلیسی به فارسی

شبدر ( trifolium )


انگلیسی به انگلیسی

• small plant with three leaves
clover is a small plant with pink or white ball-shaped flowers, and three leaves together at the end of each stem.

اسم ( noun )
عبارات: in clover
(1) تعریف: any of various plants having three-lobed leaves and small, dense flowers, and often used for pasturage or hay. (See four-leaf clover.)

(2) تعریف: any of various related plants.

مترادف و متضاد

شبدر (اسم)
clover

جملات نمونه

1. clover is a forage crop
شبدر خوراک دام است.

2. incarnate clover
شبدر قرمز

3. in clover
(مثل چهار پایان در شبدرزار) در ناز و نعمت

4. a cow was munching clover in a field
گاوی در یک کشتزار لف لف کنان شبدر می خورد.

5. Since winning the lottery, they've been living in clover.
[ترجمه ترگمان]از وقتی که در بخت آزمایی برنده شدیم، در شبدر زندگی می کرده اند
[ترجمه گوگل]از زمان برنده شدن در قرعه کشی، آنها در شبدر زندگی می کنند

6. Herds are fattening on the early clover.
[ترجمه ترگمان]herds در گل early چاق هستند
[ترجمه گوگل]گله ها در شبدر زودرس هستند

7. The money kept him in clover for years.
[ترجمه ترگمان]این پول سال ها او را در clover نگه می داشت
[ترجمه گوگل]این پول برای سالها او را در شبدر نگه داشته است

8. Bees were buzzing in the clover.
[ترجمه ترگمان]زنبورها در گل وزوز می کردند
[ترجمه گوگل]زنبورها در شبدر جیغ کشیدند

9. Can you taste the clover in it?
[ترجمه ترگمان]آیا می توانید آن شبدر را در آن حس کنید؟
[ترجمه گوگل]آیا می توانید شبدر آن را بخورید؟

10. Grass and clover grow well - good for dairymen.
[ترجمه ترگمان]علف و شبدر خوب رشد می کنه برای dairymen خوب بود
[ترجمه گوگل]چمن و شبدر به خوبی رشد می کند - مناسب برای لبنیات است

11. The present invention relates to red clover extract and its preparation process.
[ترجمه ترگمان]اختراع موجود به عصاره شبدر قرمز و فرآیند آماده سازی آن مربوط است
[ترجمه گوگل]این اختراع مربوط به عصاره شبدر قرمز و روند آماده سازی آن است

12. Dandelion stems are full of milk, clover heads are loaded with nectar, the Frigidaire is full of ice-cold drinks.
[ترجمه ترگمان]ساقه ها پر از شیر هستند، سره ای شبدر با شهد پر می شوند، the پر از نوشیدنی های سرد است
[ترجمه گوگل]ساقه قاصدک پر از شیر، سرده شبدر با شهد است، Frigidaire پر از نوشیدنی های یخ سرد است

13. Forage crops like clover and alfalfa could be planted.
[ترجمه ترگمان]Forage مثل شبدر و alfalfa میتونه کاشته بشه
[ترجمه گوگل]محصولات خوراکی مانند شبدر و یونجه می توانند کاشته شوند

14. Research shows that red clover may help in maintaining a healthy cardiovascular system during menopause.
[ترجمه ترگمان]تحقیقات نشان می دهند که شبدر قرمز می تواند در حفظ یک سیستم قلبی عروقی سالم در طول یائسگی کمک کند
[ترجمه گوگل]تحقیقات نشان می دهد که شبدر قرمز ممکن است برای حفظ یک سیستم قلبی عروقی سالم در طی یائسگی کمک کند

15. Grass and clover seed should be sown at a depth of 12 - 20 mm.
[ترجمه ترگمان]دانه و دانه شبدر باید در عمق ۱۲ تا ۲۰ میلی متر کشت شوند
[ترجمه گوگل]دانه چمن و شبدر باید در عمق 12 تا 20 میلی متر کاشته شود

اصطلاحات

in clover

(مثل چهار‌پایان در شبدرزار) در ناز و نعمت


پیشنهاد کاربران

شبدر


کلمات دیگر: