کلمه جو
صفحه اصلی

blueberry


معنی : زغال اخته، قره قاط، ایدا اریزا
معانی دیگر : (گیاه شناسی) ناقوس آبی (انواع گیاهان به ویژه از جنس های campanula و mertensia از خانواده ی bellflower و borage)، (گیاه شناسی) آبی سته، سته ی آبی، سیاه گیله (گیاهان جنس vaccinium از خانواده ی heath)

انگلیسی به فارسی

(گیاه‌شناسی) آبی‌سته، سته‌ی آبی، قره‌قاط، سیاه‌گیله


زغال اخته، قره قاط، ایدا اریزا


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
حالات: blueberries
(1) تعریف: a small, round, edible berry that is blue or blue-black in color.

(2) تعریف: the shrub that produces this berry.

• small fruit belonging to the group of berries
a blueberry is a small, dark blue north american fruit that is usually cooked before being eaten.

مترادف و متضاد

زغال اخته (اسم)
blueberry, cornel, dogwood, cornelian cherry, flowering dogwood, dogberry-tree

قره قاط (اسم)
blueberry, cranberry

ایدا اریزا (اسم)
blueberry

جملات نمونه

1. Blueberry bushes need a very acid soil.
[ترجمه .] بوته های بلوبری به خاک بسیار اسیدی نیاز دارند
[ترجمه Unknown] بوته های زغال اخته به خاک بسیار اسیدی نیاز دارند.
[ترجمه Mahsa] بوته های زغال اخته به خاک اسیدی نیاز دارن
[ترجمه ترگمان]بوته های Blueberry به خاک بسیار اسیدی نیاز دارند
[ترجمه گوگل]بوته های زرشک نیاز به یک خاک بسیار اسیدی دارند

2. A blueberry muffin should be bursting with blueberries, an apple muffin heavy with apples.
[ترجمه ترگمان]یک کیک زغال آخته باید با زغال آخته شده باشد، کیک سیب با سیب بزرگ
[ترجمه گوگل]یک کاهو زردآلو باید با زغال اخته، سیب با سس مایونز سنگین باشد

3. The blueberry pie came with a mound of whipped cream on the side.
[ترجمه ترگمان]پای زغال آخته با کپه ای از خامه به پهلو رسید
[ترجمه گوگل]پایه زغال اخته با یک تپه کرم خرد شده در کنار آن آمد

4. Planted blueberry bushes. Digging trench for cabin foundation.
[ترجمه ترگمان] بوته زغال آخته جاسازی کرده زمین رو برای موسسه خیریه جستجو کردیم
[ترجمه گوگل]بوته های زردآلو زده شده حفاری چاله برای بنیاد کابین

5. Concentrated aromas of ripe blueberry and blackberry dominate on the nose, but notes of balck olive, fig and a slight graham cracker character add complexity.
[ترجمه ترگمان]رایحه غلیظ of و مربای موز رسیده بر روی بینی، اما یادآور روغن زیتون، تصویر balck و یک کاراکتر گراه ام بل است که پیچیدگی را به خود اضافه می کند
[ترجمه گوگل]عطرهای متمرکز از زغال اخته و زغال اخته رسیده بر روی بینی غلبه می کنند، اما یادداشت های زیتون سفید، انجیر و یک شخصیت کراکر کوچک گراهام پیچیده تر می شوند

6. Complex aromas are highlighted by blueberry and strawberry, tobacco, cigar box and cloves, followed by dry fruits such as fig and prunes, as well as notes of bitter chocolate, olives and mint.
[ترجمه ترگمان]بوهای پیچیده به وسیله blueberry و توت فرنگی، تنباکو، جعبه سیگار و میخک، و پس از آن میوه های خشک مانند انجیر و آلو و همچنین یادآور شکلات تلخ، زیتون و نعناع مورد توجه قرار می گیرند
[ترجمه گوگل]عطرهای پیچیده با زغال اخته و توت فرنگی، توتون و تنباکو، جعبه سیگار برگ و گیاهان، و سپس میوه های خشک مانند انجیر و آلو، و همچنین یادداشت های شکلات تلخ، زیتون و نعناع برجسته شده است

7. J : It's nth wrong with the blueberry pie, people make other choices.
[ترجمه ترگمان]جی: در مورد پای blueberry نادرست است، مردم انتخاب های دیگری انجام می دهند
[ترجمه گوگل]J این است n اشتباه با پای زغال اخته، مردم انتخاب های دیگر

8. Blueberry and Bilberry are ranked as some of the highest antioxidant rich fruits based on their ability to scavenge oxygen free radicals in the ORAC(oxygen radical absorbance capacity) test.
[ترجمه ترگمان]Blueberry و bilberry به عنوان بخشی از بالاترین میوه های غنی از آنتی اکسیدان بر پایه توانایی آن ها برای تغذیه رادیکال های آزاد اکسیژن در آزمون ORAC (ظرفیت جذب رادیکال اکسیژن)رتبه بندی می شوند
[ترجمه گوگل]زغال اخته و زغال اخته به عنوان برخی از بالاترین میوه های غنی از آنتی اکسیدان بر اساس توانایی آنها برای رها کردن رادیکال های آزاد اکسیژن در ORAC (ظرفیت جذب رادیکال اکسیژن) رتبه بندی می شوند

9. Strawberry, blueberry, raspberry and cranberry, 4 different berries and yellow pears are fully topped on a torte and it looks gorgeous.
[ترجمه ترگمان]توت فرنگی، تمشک، تمشک، تمشک و تمشک، ۴ تا توت مختلف و سیب زرد که به طور کامل روی کیک شکلاتی چیده شده بودند، زیبا به نظر می رسید
[ترجمه گوگل]توت فرنگی، زغال اخته، تمشک و قره قاط، 4 انواع توت ها و گلابی های زرد به طور کامل بر روی یک شیرینی پر شده و به نظر می رسد زرق و برق دار است

10. Beat in the blueberry paste, fresh cream and egg.
[ترجمه ترگمان] خمیر زغال آخته، کرم و تخم مرغ تازه
[ترجمه گوگل]رب زیتون، کرم تازه و تخم مرغ را بچرخانید

11. Which one would you like. strawberry sauce or blueberry sauce?
[ترجمه آریانا] کدوم یک رو دوست داری ؟سس توت فرنگی یا سس بلوبری ؟
[ترجمه سارا] کدوم رو دوست داری سس توت فرنگی یا سس بلوبری؟
[ترجمه مریخی] کدام یک را شما دوست دارید ؟ سس توت فرنگی یا سس بلوبری
[ترجمه ترگمان]کدوم یکی رو دوست داری؟ سس توت فرنگی یا سس زغال آخته؟
[ترجمه گوگل]کدام را می پسندی سس توت فرنگی یا سس گوجه فرنگی؟

12. She tested whether the blueberry polyphenols played a role in adipocyte differentiation, which is the process where a relatively unspecialized cell acquires the specialized features of an adipocyte.
[ترجمه ترگمان]او آزمایش کرد که آیا پلی فنول های پلی فنول در تمایز adipocyte نقش ایفا می کنند، که فرآیندی است که در آن یک سلول نسبتا تخصصی ویژگی های تخصصی یک adipocyte را به دست می آورد
[ترجمه گوگل]او آزمایش کرد که آیا پلی فنولهای زردآلو نقش مهمی در تمایز آدیوسیتی دارند، فرایندی است که یک سلول نسبتا غیر تخصصی به ویژگی های خاصی از آدپیوسیت می رسد

13. The nose shows juicy blueberry, Satsuma plum and some underlying white pepper nuances.
[ترجمه ترگمان]این بینی blueberry آبدار، آلو Satsuma و برخی از نکات ظریف فلفل سفید را نشان می دهد
[ترجمه گوگل]بینی نشان می دهد زغال اخته آبدار، سیب زمینی ساتسوما و برخی از تفاوت های اساسی فلفل سفید

14. Bright, fresh fruit aromas of cherry, raspberry, and blueberry fill the glass. Youthfully exuberant with lots of sweet fruit on the palate with hints of spice and vanilla.
[ترجمه ترگمان]رایحه خوش میوه، مربای گیلاس تازه، تمشک، و blueberry، شیشه را پر می کنند youthfully با نشانه هایی از بوی عطر و عطر وانیل و وانیل، میوه های شیرین زیادی روی ذائقه خود نشان می دادند
[ترجمه گوگل]عطر میوه ای روشن، میوه گیلاس، تمشک و زغال اخته شیشه را پر کنید جوانه با مقدار زیادی میوه شیرین در کوفته با نکات ادویه و وانیل تحریک می شود

پیشنهاد کاربران

تمشک کوهی یا جنگلی


بلوبری


A small dark blue fruit

تمشک آبی

ترجمه میوة بلوبری


a kind of fruits. it's a blue and it's small dark
زوال اخته

بیرون بیای

به بلوبری brainberry یا همون مغز توت هم میگن به خاطر خواصی که داره

میوه بلوبری


[a small dark blue fruit]

بری آبی بشی برگردی

میوه بلوبری
البته این کلمه در Reach 1 هم آمده است. 😊 😇

بلوبری، تمشک ابی

a small fruit with blue skie

میوه بلوبری یا تمشک ابی

بلوبری یا تمشک ابی

a small darck blou fruit
در کتاب Reach 1هم امده است
به معنی میوه بلوبری است که در تهیه ژله وپای و. . . . . . . ( we use for made jelly . pie and other things )
اگر خوب بود لطفا لایک بدین

میوه بلوبری ، رنگ ابی دارد . . . . 🍇🍇🍇

زغال اخته آبی

زغال اخته که رنگی آبی داره 🍇
این کلمه در reach 1 صفحه ۱۸ کتاب ساپلیمنتری بوک اومده 🥰

a small dark fruit

توتابی. تمشکابی.


کلمات دیگر: