کلمه جو
صفحه اصلی

clothier


معنی : پوشاک فروش، لباس فروش
معانی دیگر : جامه فروش، رخت ساز

انگلیسی به فارسی

پوشاک فروش، لباس فروش


لباس شخصی، پوشاک فروش، لباس فروش


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
• : تعریف: a maker or retailer of cloth or clothing, esp. a retailer of men's clothing.

• person who sells fabrics

مترادف و متضاد

پوشاک فروش (اسم)
clothier

لباس فروش (اسم)
clothier

جملات نمونه

1. The clothier doesn't serve consumers in general, it caters to its own customer base.
[ترجمه ترگمان]clothier به طور کلی به مصرف کنندگان خدمت نمی کند، بلکه به مبنای مشتری خود عمل می کند
[ترجمه گوگل]خیاطی به طور کلی به مصرف کنندگان خدمت نمی کند، به پایه مشتری خود متکی است

2. But the clothier credited with reinventing menswear in the 1980s faces arguably the most daunting challenge of his career.
[ترجمه ترگمان]اما the که در دهه ۱۹۸۰ با menswear مجدد تحسین شد، بزرگ ترین چالش حرفه خود را به همراه داشت
[ترجمه گوگل]اما کارکنانی که با اختراع لباس های مردانه در دهه 1980 اعتبار می گیرند، احتمالا چالشی جدی برای حرفه او است

3. A John Webb, clothier, died in 1736 and was probably her husband.
[ترجمه ترگمان]یک جان وب، clothier، در ۱۷۳۶ درگذشت و احتمالا شوهرش بود
[ترجمه گوگل]جان Webb، clothier، در سال 1736 فوت کرد و احتمالا شوهرش بود

4. Clothier, which in October said it may seek a merger or put itself up for sale.
[ترجمه ترگمان]clothier که در ماه اکتبر گفته بود ممکن است به دنبال ادغام یا ادغام خود برای فروش باشد
[ترجمه گوگل]Clothier، که در ماه اکتبر اعلام کرد ممکن است به دنبال ادغام باشد یا خود را برای فروش آماده کند

5. The clothier opened a store in Shanghai today, its first in China, from where it buys 30 percent of its clothes, Ermatinger said.
[ترجمه ترگمان]Ermatinger گفت که clothier امروز یک فروشگاه در شانگهای افتتاح کرد که اولین بار در چین بود و ۳۰ درصد از لباس هایش را خریداری می کند
[ترجمه گوگل]Ermatinger گفت، لباس شخصی در شانگهای امروز، اولین بار در چین، از جایی که آن را 30 درصد از لباس های خود را خریداری، افتتاح شد

6. Morgenroth the clothier and Gibson the dry goods man. "
[ترجمه ترگمان]\"clothier\" و \"گیبسون\" را \"مرد خشک شده\" نامیدند
[ترجمه گوگل]Morgenroth clothier و Gibson کالا مردانه '

7. I went to the catalog clothier Lands' End in Wisconsin, determined to write about how the rise of the Internet and e-commerce was transforming retail.
[ترجمه ترگمان]من به the Lands در ویسکانسین رفتم، تصمیم گرفتم در مورد این که چگونه افزایش اینترنت و تجارت الکترونیکی خرده فروشی را متحول می کند، بنویسم
[ترجمه گوگل]من به فروشگاه Landsat End در ویسکانسین سفر کردم، تصمیم گرفتم در مورد چگونگی افزایش اینترنت و تجارت الکترونیک خرده فروشی را نوشت

8. Others, like edgy, punk/rock music clothier Hot Topic ( HOTT - news - people ), give out monthly bonuses, cash and prize incentives.
[ترجمه ترگمان]دیگران مانند edgy، موسیقی راک و راک، موضوع داغ (HOTT - اخبار - مردم)، پاداش های ماهانه، پول نقد و جایزه نقدی به دست می آورند
[ترجمه گوگل]دیگران، مانند سر و صدا، موسیقی پانک / راک موسیقی داغ موضوع (HOTT - اخبار - مردم)، پاداش ماهانه، پول نقد و مشوق های جایزه

9. The upscale clothier will open a unique store in the SoHo neighborhood of Manhattan in fall 20
[ترجمه ترگمان]این هتل در ۲۰ ماه مه یک فروشگاه منحصر به فرد را در محله SoHo منهتن افتتاح خواهد کرد
[ترجمه گوگل]در 20 اکتبر 20 ساله، فروشگاه لباس منحصر به فرد در محله SoHo منهتن باز خواهد شد

10. Uniqlo, a clothier, plans to reduce its proportion of Chinese-made garments from 90% to 65% in the next three to five years.
[ترجمه ترگمان]Uniqlo، clothier، در نظر دارد سهم خود از لباس های چینی را از ۹۰ درصد به ۶۵ درصد در سه تا پنج سال آینده کاهش دهد
[ترجمه گوگل]Uniqlo، یک لباس شخصی، قصد دارد سه تا از لباس های چینی ساخته شده را از سه تا پنج سال آینده از 90 درصد به 65 درصد کاهش دهد

11. The nearby lane leads to Sommerwell House, originally the family home of the powerful Playne clothier family.
[ترجمه ترگمان]این مسیر نزدیک به خانه Sommerwell House است که در اصل خانواده خانواده the خانواده Playne است
[ترجمه گوگل]خط کنار آن منجر به خانه Sommerwell، در اصل خانه خانوادگی خانواده قدرتمند Playne است

12. Around 1560 Millbottom consisted of a corn mill under the control of a Stroud clothier, William Webb.
[ترجمه ترگمان]حدود سال ۱۵۶۰، در حدود سال ۱۵۶۰، یک آسیاب ذرت تحت کنترل یک Stroud clothier، ویلیام وب تشکیل شده است
[ترجمه گوگل]حدود 1560 Millbottom شامل یک آسیاب ذرت تحت کنترل یک Clothier Stroud، ویلیام Webb

13. Michelle Obama, 4 who has won acclaim for her fashion style and mixing high and low-end pieces, cited American clothier J. Crew as a good spot to bag bargains.
[ترجمه ترگمان]میشل اوباما ۴ ساله، که برای سبک مد او مورد تحسین قرار گرفته است و قطعات بلند و با کیفیت پایین را هم ترکیب کرده است، به clothier J آمریکایی اشاره کرد Crew به عنوان محل خوبی برای خرید و فروش در نظر گرفته می شوند
[ترجمه گوگل]میشل اوباما، 4 که برنده مدال طلای خود شده و مخلوطی از قطعات بالا و پایین را به دست آورده است، به عنوان جادوگر مناسب به عنوان کیف دستی آمریکایی، نامزد شده است

14. Mr. Greenberg still recalled what his father, an Oklahoma City clothier, told him: "If something isn't moving, sell it today because tomorrow it will be worth less. "
[ترجمه ترگمان]آقای گرینبرگ هنوز چیزی را به خاطر می آورد که پدرش، یک شهر اوکلاهما، به او گفت: \" اگر چیزی در حال حرکت نیست، امروز آن را فروخت چون فردا ارزش کمتری دارد \"
[ترجمه گوگل]آقای گرینبرگ همچنان به یاد می آورد که پدرش، یکی از کلاهبرداران شهر اوکلاهما، به او گفت: �اگر چیزی در حال حرکت نیست، امروز آن را فروختی زیرا فردا ارزان تر خواهد شد '

15. were up 5 percent, limiting losses on the index, after the clothier said it wanted to boost annual sales more than seven-fold to $54 billion by 2020 and become a global fashion powerhouse.
[ترجمه ترگمان]پس از اینکه the اعلام کرد که می خواهد فروش سالیانه را بیش از ۷ برابر به ۵۴ میلیارد دلار تا سال ۲۰۲۰ افزایش دهد و به یک تیم ملی مد جهانی تبدیل شود، ۵ درصد افزایش داشته است
[ترجمه گوگل]5 درصد افزایش یافته است، پس از آنکه کلثبر گفت که قصد دارد فروش سالانه بیش از هفت برابر به 54 میلیارد دلار تا سال 2020، و تبدیل به یک نیروگاه مدرن جهانی شود، 5 درصد افزایش یافته است


کلمات دیگر: