1. This soup/tea tastes like dishwater.
[ترجمه ترگمان]این سوپ یا مزه چای مثل dishwater است
[ترجمه گوگل]این سوپ / چای مانند طعم غذا را دوست دارد
2. The coffee looked and tasted like dishwater .
[ترجمه ترگمان]قهوه به نظر می رسید و مزه آب آب می داد
[ترجمه گوگل]قهوه نگاه کرد و مانند آب معطر خوابیده بود
3. Dishwater fluids are probably the biggest containers to arrive in the kitchen.
[ترجمه ترگمان]مایع dishwater احتمالا بزرگ ترین کانتینرهایی است که به آشپزخانه وارد می شود
[ترجمه گوگل]مایعات ظرفشویی احتمالا بزرگترین ظروف برای ورود به آشپزخانه است
4. This coffee tastes like dishwater!
[ترجمه ترگمان]! این قهوه مزه آب dishwater میده
[ترجمه گوگل]این قهوه مانند طعم غذا را دوست دارد!
5. Add 2 tablespoons vinegar to your dishwater when cleaning your good crystal glasses.
[ترجمه ترگمان]۲ قاشق سوپ خوری را به dishwater اضافه کنید وقتی که عینک بلور خوب خود را تمیز کنید
[ترجمه گوگل]هنگام تمیز کردن عینک های کریستال خوب، 2 قاشق غذا خوری اضافه کنید تا آب تمیز شود
6. No taste at all, it is just like dishwater .
[ترجمه ترگمان]اصلا مزه اش مثل آب خوردن نیست
[ترجمه گوگل]هیچ طعم و مزه در آن نیست، درست مثل آب آشامیدنی است
7. You tell me to swim in dishwater!
[ترجمه ترگمان]! تو بهم بگو تو آب dishwater شنا کنم
[ترجمه گوگل]شما به من می گوئید که در آب آشامیدنی شنا کنید!
8. The best cooks never submerge an iron skillet in dishwater.
[ترجمه ترگمان]best آشپز هیچ وقت یک ماهی تابه آهنی را در dishwater اضافه نمی کنند
[ترجمه گوگل]بهترین نوشیدنی ها هر بار در یک ظرف آب آشامیدنی را در آب فرو می برند
9. Harry is just a face man and as dull as dishwater.
[ترجمه ترگمان]هری فقط چهره یک انسان است و مثل آب dishwater
[ترجمه گوگل]هری فقط یک مرد چهره و به عنوان آب نوشیدنی است
10. You can trash anything. For instance (sips coffee), this coffee is horrible! It tastes like dishwater.
[ترجمه ترگمان]هر چیزی را می توانید آشغال کنید برای مثال قهوه شیرین)، این قهوه وحشتناک است! مزه dishwater دارد
[ترجمه گوگل]شما می توانید چیزی را از بین ببرید به عنوان مثال (شیر قهوه)، این قهوه وحشتناک است! آن را مانند آب نبات طعم می خورد
11. I'm not surprised that he can't find a partner. He's as dull as dishwater.
[ترجمه ترگمان]تعجب نمی کنم که او یک هم کار پیدا کند مثل آب dishwater
[ترجمه گوگل]من تعجب نکردم که او می تواند یک شریک پیدا کند او به اندازه آب نوشیدنی است
12. Put the sparkle back in your glassware by adding vinegar to your rinse water or dishwater.
[ترجمه ترگمان]این درخشش را در ظروف شیشه ای خود با اضافه کردن سرکه به آب آبکشی شده خود و یا dishwater قرار دهید
[ترجمه گوگل]با اضافه کردن سرکه به آب شستشو یا آب آشامیدنی، شیشه را در ظروف خود قرار دهید
13. To wash yourself or your dishes, carry water 200 feet away from streams or lakes and use small amounts of biodegradable soap. Scatter strained dishwater.
[ترجمه ترگمان]برای شستن خود و یا your، ۲۰۰ فوت آب را از جویبارها یا دریاچه ها ببرید و از مقادیر کمی صابون زیست تخریب استفاده کنید باید حواسشان را جمع کرد
[ترجمه گوگل]برای شستن خود و یا ظروف خود، حمل آب در 200 فوت دور از جریان یا دریاچه و استفاده از مقدار کمی از صابون زیست تخریب پذیر پراکنده آب آشامیدنی
14. I've seen some horrible things done to people's food: steaks dropped on the floor, butter dipped in the dishwater.
[ترجمه ترگمان]چیزهای وحشتناکی را در غذای مردم دیده ام: استیک روی زمین افتاد، کره در آب آب فرو رفت
[ترجمه گوگل]من بعضی از چیزهای وحشتناکی را که برای غذای مردم انجام می دادم دیده ام استیک ها روی زمین افتاده اند، کره در آب آشامیدنی فرو می رود