کلمه جو
صفحه اصلی

booby


معنی : ادم کودن و احمق
معانی دیگر : بی عقل، ابله، بی کله، کله خر، نوعی قاز دریای شمالی، ساده لوح، احمق

انگلیسی به فارسی

بی‌عقل، ابله، بی‌کله، کله خر، ساده‌لوح، احمق


(جانورشناسی) نوعی قاز دریای شمالی (انواع پرندگان آب‌های گرمسیر که ماهی شکار می‌کنند)


جادوگر، ادم کودن و احمق، نوعی قاز دریای شمالی، احمق


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
حالات: boobies
(1) تعریف: a dull or foolish person; dolt.
مشابه: dolt, simpleton

(2) تعریف: one having the lowest standing in a group.

(3) تعریف: any of several tropical seabirds related to the gannet.

• stupid person

مترادف و متضاد

ادم کودن و احمق (اسم)
boob, dimwit, booby


کلمات دیگر: