کلمه جو
صفحه اصلی

cloudless


معنی : روشن، بی ابر
معانی دیگر : آفتابی، صاف

انگلیسی به فارسی

بی‌ابر، روشن


انگلیسی به انگلیسی

• clear, without clouds
if the sky is cloudless, there are no clouds in it.

صفت ( adjective )
• : تعریف: combined form of cloud.
متضاد: overcast

مترادف و متضاد

روشن (صفت)
alight, light, bright, on, alive, clean, definite, explicit, express, unequivocal, shrill, vivid, set, transparent, intelligible, sunny, limpid, lucid, clean-cut, distinct, pellucid, clear-cut, cloudless, serene, diaphanous, eidetic, elucidated, fogless, luculent, legible, lightsome, nitid, perspicuous, transpicuous

بی ابر (صفت)
open, cloudless

جملات نمونه

1. the blue and cloudless empyrean
سپهر نیلگون و صاف

2. The sun shone brightly in a cloudless sky.
[ترجمه ترگمان]خورشید در آسمان بی ابر می درخشید
[ترجمه گوگل]خورشید در آسمان تاریک روشن می شود

3. The day dawned with a cloudless sky.
[ترجمه ترگمان]آسمان صاف و بی ابر بود
[ترجمه گوگل]روز با آسمان تاریک خیره شد

4. The sky is quite blue and cloudless.
[ترجمه ترگمان]آسمان صاف و بی ابر است
[ترجمه گوگل]آسمان کاملا آبی و بی روح است

5. The sun shone on for hours in a cloudless sky.
[ترجمه ترگمان]خورشید ساعت ها در آسمان بی ابر می درخشید
[ترجمه گوگل]خورشید به مدت چند ساعت در یک آسمان بدون ابر ظاهر شد

6. For weeks we had cloudless blue skies.
[ترجمه ترگمان]هفته ها آسمان آبی و بی ابر داشتیم
[ترجمه گوگل]هفته ها ما آسمان آبی بدون ابر را داشتیم

7. The sky was a brilliant, cloudless blue.
[ترجمه ترگمان]آسمان آبی و بی ابر بود
[ترجمه گوگل]آسمان یک درخشان و آبی بدون ابر بود

8. There were swallows in the cloudless blue sky.
[ترجمه ترگمان]پرستوها در آسمان آبی آسمانی فرو رفتند
[ترجمه گوگل]در آسمان آبی ابر آسمان نهنگ چلچله وجود دارد

9. It was a beautiful cloudless morning and the canopies of the plane trees were lush and transparently golden with sunlight.
[ترجمه ترگمان]صبحی زیبا و بدون ابر بود و the درختان چنار بسیار شاداب و شفاف بودند و نور خورشید به روشنی می درخشیدند
[ترجمه گوگل]این یک صبح زیبا بدون ابرها بود و تاج های درختان هواپیما با نور خورشید سرسبز و شفاف طلایی بودند

10. The sky above was darker blue, cloudless but for the usual storms that play about the snowy summit of Mount Olympus.
[ترجمه ترگمان]آسمان بالای آن آبی تیره بود، بی ابر، اما برای طوفان های معمول که در مورد قله برفی کوه اورست بازی می کردند
[ترجمه گوگل]آسمان در بالای آبی تیره تر و بدون ابر، اما برای طوفان های معمولی است که در مورد اجلاس برفی Mount Olympus بازی می کنند

11. Today she didn't even glance at the cloudless blue sky.
[ترجمه ترگمان]امروز او حتی به آسمان آبی آسمانی نگاه نکرد
[ترجمه گوگل]امروز او حتی به آسمان آبی ابر آسمان نگاه نکرد

12. Even on a cloudless, sunny day, the late afternoon sunlight is much warmer in tone than it is at noon.
[ترجمه ترگمان]حتی در یک روز آفتابی، آفتابی اواخر بعد از ظهر، نور خورشید بعد از ظهر بسیار گرم تر از ظهر است
[ترجمه گوگل]حتی در یک روز بدون ابر و آفتابی، نور آفتاب بعدازظهر بسیار گرمتر از آن است که در ظهر است

13. A blistering July sun, a cloudless blue sky and the wine-dark seas without even a ripple to show for themselves.
[ترجمه ترگمان]یک خورشید گرم و آفتابی، یک آسمان آبی آسمانی و آب های تیره بی آن که حتی یک موج بر خود نشان دهد
[ترجمه گوگل]طلوع خورشید جولای، آسمان آبی بدون ابر و دریاهای شراب تیره و بدون حتی موج دار برای نشان دادن برای خود

14. The Moon in a cloudless blue sky is visible directly above the spacecraft.
[ترجمه ترگمان]ماه در یک آسمان آبی بدون ابر مستقیما بالای سفینه فضایی قابل رویت است
[ترجمه گوگل]ماه در یک آسمان آفتاب بدون ابر، به طور مستقیم بالای فضاپیما قابل مشاهده است

15. On a cloudless day you can see for miles.
[ترجمه ترگمان]در یک روز آفتابی می توانی مایل ها آن را ببینی
[ترجمه گوگل]در یک روز بدون ابر، شما می توانید برای مایل ببینید


کلمات دیگر: