1. The remnants of plastic slipcovers still shielded the red-and-orange, floral-patterned material.
[ترجمه ترگمان]باقیمانده مواد slipcovers پلاستیکی هنوز از مواد red و نارنجی و گلدار محافظت می کردند
[ترجمه گوگل]بقایای اسلپ چسب های پلاستیکی هنوز از مواد قرمز و نارنجی، گلدار الماس محافظت می کنند
2. Dressed in a white canvas slipcover, it has moved to the bed and bathrooms.
[ترجمه ترگمان]لباس سفید و سفیدی پوشیده بود و به روی تخت خواب و حمام رفته بود
[ترجمه گوگل]لباس پوشیدنی در بوم سفید، به تخت و حمام منتقل شده است
3. Finally, out they came, plastic slipcover and all, into the stinky junk heap.
[ترجمه ترگمان]بالاخره، بیرون امدند، slipcover پلاستیکی و همه چیز، درون یک کپه آشغال بدبو
[ترجمه گوگل]در نهایت، آنها آمدند، پلاستیکی و همه چیز، به پشته سنگین ناخواسته
4. The sofa was adorned with a gay print slipcover.
[ترجمه ترگمان]نیمکت با یک slipcover print آراسته شده بود
[ترجمه گوگل]مبل با یک نشانه ی دوستانه چاپ شده بود
5. Now I don't know how practical this knitted slipcover could be, but it certainly is beautiful !
[ترجمه ترگمان]حالا دیگر نمی دانم این slipcover به چه دردی می خورد، اما واقعا زیباست!
[ترجمه گوگل]حالا من نمی دانم چطور این لغزنده های knitted می تواند باشد، اما مطمئنا زیبا است!
6. This Knitted Slipcover is something really unique and creative.
[ترجمه ترگمان]این Knitted Knitted چیزی منحصر به فرد و خلاق است
[ترجمه گوگل]این Slipcover Knitted چیزی واقعا منحصر به فرد و خلاق است
7. Lacy white curtains fluttered at open windows, and washable slipcovers in white or pale shades covered the upholstery.
[ترجمه ترگمان]پرده های سفید و سفیدی که از پنجره های باز دیده می شد، با کرکره های چوبی تمیز و بارنگ سفید، روکش صندلی ها را پوشانده بودند
[ترجمه گوگل]پرده های سفارشی سفید در پنجره های باز، و slipcovers قابل شستشو در سایه های سفید و یا رنگ پریده پوشش اثاثه یا لوازم داخلی
8. One way to deal with this is to do white slipcovers that can be cleaned.
[ترجمه ترگمان]یک راه برای مقابله با این کار این است که slipcovers سفید انجام دهید که می تواند تمیز شود
[ترجمه گوگل]یکی از راههای مقابله با این، کشیدن سفیدی سفید است که می تواند تمیز شود
9. The arch at the entrance jars a little, and the garage's false from seems slightly overdone—"the slipcover" as Nolen irreverently calls it.
[ترجمه ترگمان]این قوس در شیشه های ورودی کمی پیچیده است و به نظر می رسد که گاراژ آن ها کمی اغراق آمیز به نظر می رسد - به طوری که Nolen آن را تحقیر می کند
[ترجمه گوگل]قوس در داخل کوزه های ورودی کمی، و دروغ گاراژ از کمی به نظر می رسد کمی overdone، 'slipcover' به عنوان Nolen unreverently آن را می نامند
10. Wish you can benefit from our online sentence dictionary and make progress every day!
[ترجمه ترگمان]ای کاش شما می توانید از فرهنگ لغت آنلاین ما بهره مند شوید و هر روز پیشرفت کنید!
[ترجمه گوگل]آرزو می کنم که بتوانید از فرهنگ لغت حکم آنلاین ما بهره مند شوید و هر روز پیشرفت کنید!
11. When I first saw this picture I was really impressed by the beauty of this knitted slipcover, and by the time involved into this project.
[ترجمه ترگمان]وقتی اولین بار این عکس را دیدم، واقعا تحت تاثیر زیبایی این slipcover و زمان درگیر شدن در این پروژه قرار گرفتم
[ترجمه گوگل]هنگامی که من برای اولین بار این تصویر را دیدم، من واقعا تحت تأثیر زیبایی این slipcover knitted شده بودم، و در زمان وارد شدن به این پروژه
12. The accompanying catalogue comes in three volumes, and is encased in its own slipcover.
[ترجمه ترگمان]کاتالوگ همراهی در سه جلد آورده شده است و با slipcover خودش پوشیده شده است
[ترجمه گوگل]این کاتالوگ همراه با سه جلد است و در لغزش خود قرار دارد
13. No matter ferial the assorted sofa of li of sitting room is what color, in cold winter, can change simple sense the slipcover of warmth of downy, color.
[ترجمه ترگمان]مهم نیست که این مبل چه رنگی است، در زمستان سرد، می تواند حس ساده ای را تغییر دهد که رنگ های نرم و نرم را تغییر دهد
[ترجمه گوگل]مهم نیست که صندلی های مختلفی از اتاق نشیمن، چه رنگی، در زمستان های سرد، می تواند حس ساده ای را از نظر گرما و بی نظمی، رنگ تغییر دهد
14. The existing under-water projection devices usually adopt single synchronous hydraulic cylinder, which will generate sidelong moment on sliding slipcover.
[ترجمه ترگمان]دستگاه های تصویر زیر آب موجود معمولا سیلندر هیدرولیکی یک همزمان را اتخاذ می کنند که از یک لحظه بر روی لغزش لغزشی ایجاد خواهد شد
[ترجمه گوگل]دستگاه های پروجکشن زیر آب معمولا یک سیلندر هیدرولیکی همزمان را می گیرند که باعث می شود لحظات شگرفی در لغزش کشویی ایجاد شود
15. Declaring the end of the worst of winter, I put the white cotton slipcover on the sofa and replaced the heavier oriental rug with a lighter jute rug.
[ترجمه ترگمان]اعلام پایان فصل زمستان، پنبه سفید را روی کاناپه گذاشتم و پتوی گشاد شرقی را با یک پتوی jute روشن کردم
[ترجمه گوگل]اعلام پایان از بدترین زمستان، من قرار دادن پنبه سفید پنبه بر روی مبل و جایگزین فرش سنگین تر شرقی با فرش جوت سبکتر