1. The anfractuous characters, plots and space-time structure of "Master and Magaritte" reflect the author's thinking on religious philosophy.
[ترجمه ترگمان]شخصیت anfractuous، پلات و ساختار زمان - زمان \"استاد و Magaritte\" منعکس کننده تفکر نویسنده درباره فلسفه مذهبی است
[ترجمه گوگل]شخصیت های نابجا، توطئه ها و ساختار فضا-زمان 'استاد و مگارتیت' منعکس کننده تفکر نویسنده بر فلسفه مذهبی است
2. And his "discourse" is growing up among the anfractuous relations.
[ترجمه ترگمان]و \"گفتمان\" او در حال رشد در میان روابط anfractuous است
[ترجمه گوگل]و گفتمان او در میان روابط نامطلوب رو به رشد است
3. It presents the new anfractuous situation whose components are four industrial driving factors with WTO as priority.
[ترجمه ترگمان]این گزارش وضعیت anfractuous جدیدی را نشان می دهد که اجزای آن چهار عامل محرک صنعتی با سازمان تجارت جهانی در اولویت هستند
[ترجمه گوگل]این وضعیت جدیدی را ارائه می دهد که اجزای آن چهار عامل رانندگی صنعتی است که اولویت بندی سازمان تجارت جهانی است
4. The development of Media Industry is facing very anfractuous situation.
[ترجمه ترگمان]توسعه صنعت رسانه با وضعیت بسیار دشواری رو به رو است
[ترجمه گوگل]توسعه صنعت رسانه ها با وضعیت بسیار ناهموار مواجه است
5. There are many anfractuous reasons for this crisis, but we can't ignore the long and negative influence of the dictatorship in history.
[ترجمه ترگمان]دلایل زیادی برای این بحران وجود دارد، اما ما نمی توانیم نفوذ طولانی و منفی دیکتاتوری در تاریخ را نادیده بگیریم
[ترجمه گوگل]دلایل متعددی برای این بحران وجود دارد، اما ما نمی توانیم تأثیر طولانی و منفی دیکتاتوری در تاریخ را نادیده بگیریم
6. Power utilities in China are facing anfractuous risks, including natural risks, artificial risks, liability risks and financial risks.
[ترجمه ترگمان]تاسیسات برق در چین با ریسک های anfractuous از جمله خطرات طبیعی، ریسک های مصنوعی، خطرات بدهی و خطرات مالی مواجه هستند
[ترجمه گوگل]خدمات برق در چین با خطرات نامطلوب، از جمله خطرات طبیعی، خطرات مصنوعی، خطرات مسئولیت و خطرات مالی مواجه هستند
7. Facing anfractuous internal and external economic environments, the Chinese government has taken a series of policy measures for boosting economic growth and improving the situation of the SOEs.
[ترجمه ترگمان]دولت چین در مواجهه با محیط های اقتصادی داخلی و خارجی یک سری تدابیر سیاسی را برای افزایش رشد اقتصادی و بهبود وضعیت of اتخاذ کرده است
[ترجمه گوگل]در مواجهه با محیط های داخلی و خارجی بی نظیر، دولت چین اقداماتی را برای تقویت رشد اقتصادی و بهبود وضعیت SOE انجام داده است
8. The above make the real estate registration anfractuous.
[ترجمه ترگمان]در بالا ثبت املاک و مستغلات وجود دارد
[ترجمه گوگل]در بالا، ثبت نام املاک و مستغلات نامطلوب است
9. The reason of unemployment in our nation is anfractuous.
[ترجمه ترگمان]دلیل بیکاری در کشور ما anfractuous است
[ترجمه گوگل]دلیل بیکاری در ملت ما بی معنی است
10. Current Chinese antonym is one of the most complex glossary category in Chinese glossary system. What people see is not just only the one-to-one combination, but an anfractuous antonym net.
[ترجمه ترگمان]antonym فعلی چینی یکی از the دسته واژه نامه در سیستم واژه نامه چینی است چیزی که مردم می بینند تنها یک ترکیب تنها یک به یک نیست بلکه یک تور anfractuous است
[ترجمه گوگل]Antonym چینی فعلی یکی از پیچیده ترین واژه نامه در سیستم واژه نامه چینی است آنچه که مردم می بینند نه تنها ترکیبی از یک به یک است، بلکه یک شبکه ی آنتنمی نامنظم است
11. Electronic systems often own complex structures, and their sub-modules are interactional and anfractuous. Furthermore number of testing nodes is usually less and the testing data are incomplete.
[ترجمه ترگمان]سیستم های الکترونیکی اغلب ساختارهای پیچیده خود را دارند و sub آن ها interactional و anfractuous هستند علاوه بر این، تعداد گره های تست معمولا کم تر بوده و داده های تست ناقص هستند
[ترجمه گوگل]سیستم های الکترونیکی اغلب ساختارهای پیچیده ای دارند و زیرمجموعه های آنها تعاملی و بی روح هستند علاوه بر این تعداد گره های آزمایشی معمولا کمتر است و داده های آزمایشی ناقص هستند
12. A modularization expert system based fault-tree analysis and statistical probability for real time fault detection of large anfractuous circuit is proposed in this paper.
[ترجمه ترگمان]در این مقاله یک سیستم خبره فازی مبتنی بر خطا و احتمال آماری برای تشخیص خطای زمان واقعی از مدار anfractuous بزرگ ارائه شده است
[ترجمه گوگل]در این مقاله، یک سیستم متخصص سیستم مدولاسیون مبتنی بر تجزیه و تحلیل درخت گسسته و احتمال آماری برای تشخیص خطا در زمان واقعی مدار غلطک بزرگ پیشنهاد شده است
13. During the first half of the 20th century, there existed anfractuous and interlaced national contradictions and class contradictions as well in modern Chinese society.
[ترجمه ترگمان]در نیمه اول قرن بیستم، تناقضات و تناقضات ملی و تناقضات طبقاتی در جامعه مدرن چین وجود داشت
[ترجمه گوگل]در نیمه اول قرن بیستم، تناقضات ملی و ناهموار و تناقضات طبقاتی در جامعه مدرن چینی وجود داشت
14. The technicians in scientific research institute and papermaking enterprise often face many calculations, which are various, anfractuous and fallible.
[ترجمه ترگمان]تکنسین های موسسه تحقیقات علمی و شرکت papermaking اغلب با محاسبات بسیاری مواجه هستند، که متفاوت، anfractuous و جایزالخطا هستند
[ترجمه گوگل]تکنسین ها در موسسه تحقیقات علمی و شرکت های کاغذ سازی اغلب با محاسبات زیادی مواجه می شوند که متنوع و غیرقابل انکار هستند