کلمه جو
صفحه اصلی

animadversion


معنی : قوهء اعطراض، اعتراض، تذکر و اعلام خطر، انتقاد، تعیین تقصیر و مجازات نمودن
معانی دیگر : خرده گیری، عیب جویی، قوه ء ادراک، ملاحظه، مراقبت، مشاهده، اعترا­

انگلیسی به فارسی

قوه‌ی ادراک، ملاحظه، مراقبت، مشاهده، اعتراض، تذکر و اعلام خطر، انتقاد


انیمیشن، قوهء اعطراض، اعتراض، تذکر و اعلام خطر، انتقاد، تعیین تقصیر و مجازات نمودن


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
مشتقات: animadversional (adj.)
(1) تعریف: criticism that is unfavorable.
متضاد: commendation

(2) تعریف: a disapproving or censorious comment.
متضاد: commendation

• criticism; acute observation

مترادف و متضاد

قوهء اعطراض (اسم)
animadversion

اعتراض (اسم)
objection, animadversion, protest, defiance, protestation, exception, remonstrance

تذکر و اعلام خطر (اسم)
animadversion

انتقاد (اسم)
animadversion, criticism, critique, censure, raillery, fustigation

تعیین تقصیر و مجازات نمودن (اسم)
animadversion

جملات نمونه

1. In 1940 s, Tendency of affirmation and animadversion to male was deepened in Ding Lings works.
[ترجمه ترگمان]در دهه ۱۹۴۰، Tendency of و animadversion به مرد در اثر دینگ Lings عمیق تر شد
[ترجمه گوگل]در دهه 1940، گرایش تأیید و فریبکارانه به مردن در کارهای دینگ لینز عمیق تر شد

2. The animadversion broke the long estrangement history among Mohammedanism, Confucianism, Buddhism and Taoism, which made a short period of controversy in the Islam ideological history.
[ترجمه ترگمان]The داستان بیگانگی طولانی را در میان اسلام، Confucianism، Buddhism و Taoism شکست، که دوره کوتاه بحث در تاریخ ایدئولوژیک اسلام را به پایان رساند
[ترجمه گوگل]جنبش انحصاری، تاریخ دوران جدایی را در میان مسلمانان، کنفوسیوس، بودیسم و ​​تائوئیسم شکست، که دوره ای کوتاه در بحث تاریخ ایدئولوژیک اسلام بود

3. The teacher gives public recognition, the animadversion has never appeared her name as well.
[ترجمه ترگمان]معلم به رسمیت شناخته شدن مردم را به رسمیت شناخته است، animadversion هرگز نام او را به این خوبی پیدا نکرده است
[ترجمه گوگل]معلم به رسمیت شناختن عمومی می باشد، اما هرگز به نظر نمی رسد نام او نیز به نمایش درآید

4. Their animadversion caused from the deep pain, disappoint and sorrow to the western civilization.
[ترجمه ترگمان]animadversion ناشی از درد عمیق، ناامیدی و اندوه برای تمدن غربی بود
[ترجمه گوگل]انعطاف پذیری آنها ناشی از درد عمیق، ناامیدی و غم و اندوه به تمدن غربی است

5. Part ii, the animadversion to Hanwu emperor's regnant policy at Salt-iron conference .
[ترجمه ترگمان]قسمت دوم، سیاست regnant در مورد سیاست regnant امپراطور در کنفرانس Salt
[ترجمه گوگل]قسمت دوم، جنبش به سیاست رمانتیک امپراتور هانوو در کنفرانس سولفات آهن

6. Animadversion is carried through the whole process of philosophical thinking, as its most nuclear content.
[ترجمه ترگمان]Animadversion از طریق کل فرآیند تفکر فلسفی به عنوان most محتوای هسته ای خود انجام می شود
[ترجمه گوگل]Animodversion از طریق کل فرآیند تفکر فلسفی، به عنوان محتوای هسته ای ترین آن انجام می شود

7. Utopia is the thorough animadversion and disavowal against political reality latterend of the former.
[ترجمه ترگمان]نظام تصوری the و انکار ناپذیری در برابر واقعیت سیاسی latterend است
[ترجمه گوگل]Utopia به طور کامل از بین رفته و در مقابل واقعیت سیاسی عقب مانده است

8. It has abundant thoughts and connotative animadversion, surging tensile force of life, gives profound sociological apocalypse and admonitory thinking on journalism and communication science.
[ترجمه ترگمان]این کتاب افکار فراوانی دارد و connotative animadversion، نیروی کششی پر شور زندگی، مکاشفه عمیق جامعه شناختی و تفکر برای تفکر در مورد روزنامه نگاری و علوم ارتباطی را به چالش می کشد
[ترجمه گوگل]این افکار فراوان و ناهماهنگی متقابل، نیروی کششی ناشی از زندگی را به وجود می آورد، تفکر جامع و تفصیلی جامعه شناختی و تفکر افکار عمومی در مورد روزنامه نگاری و علوم ارتباطی را می دهد

9. In this article, the author focuses on the anti - feudalism consciousness, tragedy consciousness and animadversion consciousness.
[ترجمه ترگمان]در این مقاله، نویسنده بر خودآگاهی anti، آگاهی تراژدی و آگاهی animadversion تمرکز دارد
[ترجمه گوگل]در این مقاله، نویسنده بر آگاهی ضد فئودالیسم، آگاهی فاجعه و آگاهی حرکتی متمرکز است

پیشنهاد کاربران

قوه ی ادراک


کلمات دیگر: