کلمه جو
صفحه اصلی

antacid


معنی : دوای ضد ترشی معده، ضد اسید معده
معانی دیگر : (داروسازی)، ضد اسید، پاد اسید

انگلیسی به فارسی

ضد انعقاد، دوای ضد ترشی معده، ضد اسید معده


داروی ضد‌ترشی معده، ضد‌اسید معده


انگلیسی به انگلیسی

صفت ( adjective )
• : تعریف: neutralizing or correcting acidity.
اسم ( noun )
• : تعریف: a substance that neutralizes acidity.

• acid neutralizer, substance which counteracts acidity

مترادف و متضاد

دوای ضد ترشی معده (اسم)
antacid

ضد اسید معده (صفت)
antacid

جملات نمونه

1. I need an / some antacid to cure my indigestion.
[ترجمه ترگمان]من به یه آنتی اسید معده نیاز دارم که indigestion رو درمان کنم
[ترجمه گوگل]من برای مقابله با گرفتگی شکمم نیاز به یک ضد اضطراب دارم

2. Now, gulping down antacid tablets, Rosenfeld grilled Bernstein and Woodward to find out how solid this latest story was.
[ترجمه ترگمان]حالا، قورت دادن قرص های antacid، روزنفلد و وودوارد برای یافتن این که چگونه این داستان جدید تا چه حد قوی بود، گریل شده بود
[ترجمه گوگل]در حال حاضر، قرص های ضد انعقاد، روانفلد برنشتاین و وودوارد را کباب می کنند تا این موضوع را به خوبی بررسی کنند

3. In the latter circumstance, the antacid should simply be stopped for a period of time and the serum phosphate monitored.
[ترجمه ترگمان]در شرایط دوم، the باید به سادگی برای مدت زمانی متوقف شود و فسفات سرم نظارت شود
[ترجمه گوگل]در شرایط دومی، آنتا کید به سادگی باید برای مدت زمان متوقف شود و فسفات سرم مورد بررسی قرار گیرد

4. Magnesium hydroxide, normally used as an antacid or laxative, may also serve as a magnesium supplement.
[ترجمه ترگمان]منیزیم هیدروکسید، که معمولا به عنوان an یا laxative مورد استفاده قرار می گیرد، ممکن است به عنوان مکمل منیزیم عمل کند
[ترجمه گوگل]هیدروکسید منیزیم، به طور معمول به عنوان یک آنتی اسیدها یا ملین، نیز ممکن است به عنوان مکمل منیزیم استفاده شود

5. I prescribed a kaolin antacid mixture to be given night and morning and left the house in a confident frame of mind.
[ترجمه ترگمان]من یک مخلوط kaolin antacid تجویز کردم تا شب و صبح به او داده شود و خانه را در قالب ذهنی مطمئن رها کنم
[ترجمه گوگل]من یک مخلوط آنتی اسیدهای کائولین تجویز کردم تا شب و صبح داده شود و خانه را با یک ذهن محرمانه ترک کرد

6. If you are over 50 and take antacid medication on a regular basis, you might face the risk of fractures, due to the drugs' side-effects.
[ترجمه ترگمان]اگر بیش از ۵۰ سال داشته باشید و داروی antacid را به طور منظم مصرف کنید، ممکن است با خطر شکستگی، به خاطر اثرات جانبی داروها، روبرو شوید
[ترجمه گوگل]اگر بیش از 50 سال داشته باشید و داروهای آنتی اسیدها را به طور منظم مصرف کنید، ممکن است به علت عوارض جانبی دارو، احتمال شکستگی وجود داشته باشد

7. The mixture also works as an antacid, thanks to the baking soda.
[ترجمه ترگمان]هم چنین مخلوط به خاطر جوش شیرین کار می کند
[ترجمه گوگل]این مخلوط به لطف نوشابه نیز به عنوان یک آنتی اسیدها کار می کند

8. Besides, S - VCG is strongly antacid.
[ترجمه ترگمان]بعلاوه، S - VCG قویا antacid است
[ترجمه گوگل]علاوه بر این، S - VCG به شدت آنتی اسیدها است

9. Frusemide, antacid and insuline were used in the perioperation period.
[ترجمه ترگمان]Frusemide، antacid و insuline در دوره perioperation مورد استفاده قرار گرفتند
[ترجمه گوگل]Frusemide، آنتا کید و انسولین در دوره پریوپراسیون استفاده شد

10. Oh, here's some antacid. Have you ever tried this?
[ترجمه ترگمان] اوه، اینم یه آنتی اسید معده - ه تا حالا این کار رو کردی؟
[ترجمه گوگل]آه، در اینجا برخی از آنتی اسیدها وجود دارد آیا تا به حال این را امتحان کرده اید؟

11. Anybody got any antacid or bicarbonate of soda?
[ترجمه z.f] آیا کسی داروی ضد ترشی معده یا بیکربنات سودا دارد؟
[ترجمه ترگمان]کسی آنتی اسید معده یا bicarbonate of نداره؟
[ترجمه گوگل]هر کس هر گونه ضد آلودگی یا بی کربنات سودا داشته باشد؟

12. Take antacid hourly, it is the stimulation that counteracts acid to reduce pair of esophagus mucous membrane on one hand, reduce ache.
[ترجمه ترگمان]هر ساعت وقت بگذارید، این تحریک است که اسید counteracts اسید pair را به یک دست کاهش می دهد و درد را کاهش می دهد
[ترجمه گوگل]یک ساعت یکبار آنتی اسیدها را بردارید، این تحریک است که برای جلوگیری از جفت غشاء مخاطی مری از اسید مقابله می کند و از درد نیز جلوگیری می کند

13. Most people know TUMS?as an antacid. But did you know that TUMS is a convenient calcium supplement, too?
[ترجمه ترگمان]اکثر مردم TUMS را می شناسند؟ به عنوان یک antacid اما آیا می دانستید که TUMS هم یک مکمل کلسیم مناسب است؟
[ترجمه گوگل]اکثر مردم TUMS را به عنوان یک آنتی اسیدها میدانند اما آیا می دانید که TUMS یک مکمل کلسیم مناسب است؟

14. A clear colorless alkaline aqueous solution of calcium hydroxide, used in calamine lotion and other skin preparations and sometimes as an antacid.
[ترجمه ترگمان]محلول آبی بی رنگ و شفافی از کلسیم هیدروکسید، که در lotion calamine و دیگر تدارکات پوست و گاهی اوقات به عنوان یک antacid استفاده می شود
[ترجمه گوگل]یک محلول آبی قلیایی بدون رنگ آبی از هیدروکسید کلسیم استفاده می شود که در لوسیون کالامین و سایر داروهای پوستی و گاهی به عنوان آنتی اسیدها استفاده می شود

15. Mix baking soda and a glass of water for an antacid.
[ترجمه ترگمان]جوش شیرین و یک لیوان آب را برای یک antacid مخلوط کنید
[ترجمه گوگل]مخلوط نوشابه و یک لیوان آب برای آنتی اسیدها

پیشنهاد کاربران

قرصی که از ترشح اسید معده جلوگیری میکند
مثال: . He uses antacids because of his stomach problems

A medicine that corrects or prevents acidity. esp in the stomach

ضد اسید

داروی ضد ترشح اسید

a medicine you can take to reduce or prevent the uncomfortable feeling of having too much acid in the stomach

amedicine that corrects or prevents acidity esp in the stomach


کلمات دیگر: