کلمه جو
صفحه اصلی

disfeature


معنی : محو کردن، از شکل انداختن
معانی دیگر : (چهره یا ویژگی های چیزی را) آسیب رساندن، صفات ممتازه چیزی را از بین بردن

انگلیسی به فارسی

صفات ممتازه چیزی را از بین بردن، محوکردن، از شکل انداختن


فساد، از شکل انداختن، محو کردن، صفات ممتازه چیزی را از بین بردن


انگلیسی به انگلیسی

• disfigure, mutilate

مترادف و متضاد

محو کردن (فعل)
erase, eliminate, annihilate, expunge, obliterate, blur, wipe out, deface, blot out, disfeature, cause to disappear, raze, efface, rase

از شکل انداختن (فعل)
deform, deface, contort, botch, disfigure, disfeature


کلمات دیگر: